او چند هلدینگ مواد معدنی را اداره میکند و زمینه اشتغال افراد زیادی را به وجود آورده است. تجارت و کارآفرینی یکی از ابعاد شخصیت دانشور است و در بسیاری از محافل اجتماعی او را بهعنوان بانی یک مؤسسه خیریه و عضو چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران میشناسند. دانشور ساکن محله نیاوران است و در کنار مشغلههای رنگارنگش از اوضاع و احوال محله هم غافل نمیماند.
وقتی مادربزرگ دیوان حافظ و شاهنامه فردوسی میخواند فاطمه کوچک کنارش مینشست و از شنیدن اشعار فارسی لذت میبرد. در همان لحظات خوب عادت به مطالعه در او شکل گرفت و سبب شد در روزهای نوجوانی با خواندن کتابهایی مانند «به سوی کامیابی» اثر «آنتونی رابینز»، ایده و آرزوهایی بلند و دور و دراز در سر بپروراند.
دوران تحصیلش در دانشگاه اتفاقی تأثیرگذار نداشت و پس از گذراندن مقطع کارشناسی رشته مدیریت بیمارستانی و کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی تصمیم گرفت دنیای کار را تجربه کند. مشغول شدن در یک شرکت خودروسازی صاحب اسم و آوازه برای بسیاری از جوانان همسن «فاطمه دانشور» فرصتی مغتنم بود که به سادگی رها نمیکردند، اما
2 سال کار در این شرکت او را دچار حس روزمرگی کرد و تصمیم گرفت با پسانداز مختصرش تجارت کند.
- روزهای تلخ ورشکستگی
نخستین تجربههای دانشور در تجارت موفقیتآمیز نبود و اسباببازیهایی که از چین وارد کرده بود به فروش نرفت. دومین شکست در واردات، دانشور را ورشکسته و بدهکار کرد و طلبکاران سمج که امیدی به وصولطلب و بازگشت سرمایه خود نداشتند، او را لحظهای آرام نمیگذاشتند. پدر خانواده دانشور برخلاف آداب و عقاید اطرافیان، به دختر خود مجال داده بود که سفر به خارج از کشور و فعالیت در دنیای تجارت را تجربه کند و حالا گزش تیغ سرزنشها تلخی روزهای بدهکاری را دوچندان میکرد.
در همان اوضاع و احوال، دوستی به فاطمه پیشنهاد کرد در سفر حج او را همراهی کند. در آن شرایط این پیشنهاد برای دانشور جاذبهای نداشت و با بیمیلی پذیرفت، اما همین که به سرزمین وحی پا گذاشت، احساس کرد آرامش گمشده خود را پیدا کرده است. سفر حج فرصتی بود که دانشور تجدید قوا کند و برای برخورد با مشکلات مختلف آماده شود.
- آغازی دوباره همراه با انرژی معنوی
او وقتی برگشت پیش از هر چیز سراغ طلبکار بداخلاقی رفت که با تهدید به اجراگذاشتن چک بیمحلش خواب و خوراک را از او گرفته بود. دانشور با آرامش مقابل او نشست و برایش توضیح داد که پس از زیارت خانه خدا برای موفقیت، انگیزه و انرژی معنوی به دست آورده و سخت تلاش خواهد کرد تا گذشته را جبران کند. دانشور وقتی از دفتر طلبکارش بیرون آمد نه تنها لاشه چک بدهی خود، بلکه کلید دفترکاری شیک و آماده را در دست داشت که قرار بود سال بعد اجاره آن را بپردازد.
دانشور در سفر حج داشتن همسری همراه و شایسته را آرزو کرده بود و درهمان روزهایی که برای فراهم کردن سرمایه و گرفتن وام به هر دری میزد با «مهرداد اکبریان» آشنا شد. یکی از وجوه اشتراک دانشور و اکبریان تجربه شکست در تجارت و مصمم بودن برای ساختن آینده بود. آنها در کنار یکدیگر قرار گرفتند و با انگیزهای دوچندان تلاش کردند. زمانی که اندکی رمق پیدا کرده بودند و برای پیدا کردن بازار فروش انواع کالاها به مناطق مختلف و سایر کشورها سر میزدند متوجه ظرفیت بازار فروش سنگ آهن شدند.
- تجارت با چاشنی کارآفرینی
آشنایی با معدنکاری خوشسابقه نقطه عطف فعالیتهای تجاری زوج بازرگان بود و چندان نگذشت که بهعنوان یکی از صادرکنندگان مواد معدنی کشور جایگاه خود را به دست آوردند. پرهیز از خامفروشی مواد معدنی و اصرار بر سرمایهگذاری در داخل کشور از مهمترین اصول و تعهدهایی بود که دانشور و اکبریان در سرلوحه برنامههای تجاری خود قرار دادند. این بانوی بازرگان میگوید: «خامفروشی آفت صنعت مواد معدنی است.
اگر مواد خام به فرآورده و کنستانتره تبدیل شوند ارزش افزوده دارند و علاوه بر ارزآوری به داخل کشور اشتغال و کارآفرینی ایجاد میکند.» سالها از آغاز فعالیت تجاری دانشور در صنعت تولید مواد معدنی میگذرد و اکنون برای 80 نفر بهصورت مستقیم و تعداد زیادی بهصورت غیرمستقیم شغل ایجاد کرده است. دانشور تنها بانوی بازرگان ایرانی است که به سمت ریاست کمیسیون اخلاق کسبوکار و مسئولیتهای اجتماعی اتاق بازرگانی ایران انتخاب شده است. او میگوید: «صداقت در کار و ارائه محصول باکیفیت باعث رونق و شکوفایی تولیدات ایرانی میشود.»
- خرید تولیدات ایرانی
دانشور طعم مشکلاتی که در سالهای اخیر صنایع تولیدی کشور را احاطه کرده، چشیده و خرید تولیدات ایرانی را یکی از عوامل سرپاماندن صنایع وطنی میداند. او در منزلش بسیاری از لوازم خانگی ایرانی را استفاده میکند و وقتی باخبر میشود در گوشهای از شهر بازارچهای برای عرضه دستسازهها و تولیدات بانوان سرپرست خانوار برپا شده، زمانی را برای خرید از آنجا اختصاص میدهد.
شادیآفرینی برای افرادی که به کمک نیاز دارند یکی از لذتهای زندگی دانشور است که در سن و شرایط مالی مختلف تجربه کرده است. او در دوران ورشکستگی و بدهکاری با خدا عهد بسته وقتی به اهداف و آرزوهایش رسید، بخشی از درآمدش را برای بهبود زندگی افراد آسیبپذیر صرف کند. دانشور به عهدش وفا کرده و با تأسیس مؤسسه خیریه «مهرآفرین پناه عصر» بیش از 700 زن، کودک و خانواده بیسرپرست و بدسرپرست را مورد حمایت مالی و اجتماعی قرار داده است.
- برای حل مشکلات محله تلاش میکنم
این بانوی فعال کمیسیون اجتماعی و فرهنگی چهارمین دوره شورایشهر در محله نیاوران زندگی میکند، ولی برای کاهش مشکلات محلههای پرآسیب مانند شوش و هرندی خدمات زیادی انجام داده است. او میگوید: «نیاوران محله برخورداری است و ترجیح میدهم توان و انرژیام را برای رسیدگی به محلههای کمتر توسعهیافته صرف کنم، اما وقتی در نیاوران مشکل و کمبودی پیش آید که به حضور و کمکم نیاز باشد در حل مشکل شرکت میکنم.
مثلاً در 2 بوستان خیابان افشار، زمین بازی کودکان وجود نداشت و با همکاری اهالی در این بوستانها زمین بازی ایجاد کردیم.» مشغلهها و فعالیتهای اجتماعی، فاطمه دانشور را از اهمیت زندگی خانوادگی غافل نکرده و مادری برای فرزندانش را از مهمترین وظایف خود میداند.
- فعالیتهای دستهجمعی اهالی نیاوران
او معتقد است مدارس و فضاهای آموزشی جزو بخشهای پراهمیت محله هستند و تلاش میکند در بهبود شرایط آنها سهمی داشته باشد. دانشور میگوید: «کمبود فضای سبز یکی از مشکلات مدارس محله نیاوران است و مدرسه پسرم هم از این قاعده مستثنا نیست. من و تعدادی از اولیا درحیاط مدرسه گل و گیاه کاشتیم تا بچهها زمان استراحتشان را در فضای شاد و باطراوت بگذرانند.» او درباره لحظات باصفایی که همراه همسایهها و هممحلیهایش سپری میکند، میگوید: «من و هممحلهایهایم ارتباط نزدیک و دوستانهای با هم داریم و بخشی از روزهای تعطیل و اوقات فراغت خود را در کنار هم به پیادهروی دستهجمعی میگذرانیم.»