خریداران با سبک و سنگین کردن ریالهای باقی مانده در جیب خود، دنبال پیدا کردن کتابی هستند که بتوانند بخرند، اما هرچه تلاش میکنند کمتر به نتیجه میرسند. این موضوع سبب شده است باقی ماندن در بازار نشر و عرضه کتاب برای بسیاری از ناشران و کتابفروشها به مثابه بازی از پیش باخته تعبیر شود.
آنها که رمقی در تن داشتهاند این روزها دست نگه داشته یا کتابی منتشر نمیکنند یا به بهای زنده ماندن خود بر قیمت کتابها افزودهاند. شاید این مسائل سبب شده برخی به این فکر بیفتند تا اهمیت وجود کتابفروشیها در محلهها را به مردم و مسئولان یادآوری کنند. ترویج شعار «کتابفروشی محله خود را زنده نگه داریم» و «خطر تعطیلی کتابفروشیهای محله را جدی بگیریم» در محله انقلاب نمونهای از این تلاشهاست.
در سالهای اخیر، دستکم 15 کتابفروشی مطرح پایتخت، تعطیل شدهاند. شاید همین مسئله سبب شده است که بزرگترین مغازه فعال میدان انقلاب، بهعنوان قلب تپنده فرهنگی کشور یک فلافلی باشد نه یک کتابفروشی. اما مدیران 2 انتشاراتی در نمایشگاه کتاب امسال ایدهای را برای نجات دادن کتابفروشیهای محلی ارائه کردهاند که با استقبال برخی عرضهکنندگان کتاب روبهرو شده است.
داستان از این قرار است که این انتشاراتیها برای حمایت از کتابفروشیهای شهر از فروش کتاب در نمایشگاه خودداری و از این فرصت تنها برای معرفی کتابهای نشر خود استفاده کردند. این حرکت سبب شده است برخی کتابفروشیها با نصب برچسبهایی به مشتریان خود خطر تعطیلی مراکز فرهنگی محلی را گوشزد کنند. خطری که پس از تعطیلی کتابفروشی «رود» در خرداد گذشته، خطرش هر روز بیشتر از روز قبل احساس میشود.
«سینا خانی» مدیر کتابفروشی شکسپیر که این شعارها را پشت شیشه مغازهاش نصب کرده است به سهم خود برای ادامه حیات این صنف در محلهها تلاش میکند. این کتابفروش خیابان انقلاب میگوید: «شهرداری مأموریتهای زیادی در شهر دارد. شاید یکی از مأموریتهای مهم مدیریت شهری موضوع توجه به حفظ حیات فرهنگی در شهر است که در سالهای گذشته از آن غفلت شده است.» این فعال عرصه کتاب و کتابخوانی که پیگیر اخبار و رویدادهای فرهنگی است میافزاید:
«به تازگی شهرداری، طرحی با عنوان «گذر فرهنگی» را در منطقه 6 و در نزدیکی کتابفروشی ما آغاز کرده است. این طرح از خیابان «نوفل لوشاتو» آغاز میشود و قرار است در آن، کتابفروشیها در ساعتهایی که کسی در خیابان نیست به کار خود ادامه بدهند.» خانی اجرای این طرح را کمک ارزشمندی به افزایش تعداد کتابخوانها میداند و میگوید:
«خیابان انقلاب شرایط خاصی دارد. اکنون که در نیمه دوم سال هستیم و طول روز کمتر میشود، پیادهرو از ساعت
7 ـ 8 غروب تقریباً خالی از جمعیت میشود. اگر این گذر فعال شود، با برنامههای فرهنگی میتوان اهالی کتاب را در این خیابان ماندگار کرد تا ساعتی را خاص بازدید از کتابفروشیها و خرید از آنها در نظر بگیرند.»
- سهم من از حفظ کتابفروشی محله
برچسبهایی که برخی کتابفروشیها درباره ضرورت حمایت مردم برای بقای این مراکز نصب کردهاند، آنقدرها هم که انتظارش میرفت با بیتوجهی روبهرو نشده است. برخی افراد حتی آنها که سالهاست کتاب نخریدهاند با دیدن برچسبهای نصب شده دست به جیب شدهاند و در حمایت از کتابفروشیهای محله انقلاب کتاب خریداری میکنند.
«مهرانه فتحی» شهروندی است که با دیدن برچسب حمایت از کتابفروشی محله پا به کتابفروشی گذاشته است، میگوید: «خیلی اهل خرید کتاب از کتابفروشی نیستم. چون شنیدم کتابفروشی محله ما که محله انقلاب است در آستانه تعطیلی است، فکر کردم با خرید یک کتاب سهم خود را در حفظ این مرکز فرهنگی ادا کنم.
نمیدانم کارم تا چه اندازه کمک میکند اما امیدوارم کتابفروشی محله ما تعطیل نشود.» او حرفش را اینطور ادامه میدهد: «تأمین هزینه خرید کتاب که این روزها سر به فلک میزند کار سادهای نیست. امیدوارم مسئولان فکری کنند و از آنهایی که در این حوزه سرمایهگذاری کردهاند حمایت کنند.»
- تعطیلی کتابفروشیهای محلهای جدی است
با اینکه آمار دقیقی از تعداد کتابفروشیها در محلههای پایتخت در دست نیست، یکی از مسئولان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران میگوید خطر تعطیلی کتابفروشیها در محلههای دورافتاده پایتخت جدی است: «اکنون 635 کتابفروشی عضو رسمی اتحادیه ما هستند. کتابفروشیهای دیگری هم هستند که در محلهها فعالیت میکنند و از اتحادیه ما مجوزی برای کار ندارند. خطری که این کتابفروشیها را تهدید میکند جدیتر از خطری است که کتابفروشیها در مرکز پایتخت با آن دست و پنجه نرم میکنند.» به گفته «عباس ملکیان» فروش کتاب سودی برای فروشندگانش ندارد.
او یادآور میشود: «بازار امروز کتابفروشی در تهران به فروش کتابهای درسی و کمک درسی محدود شده است. دیگر کسی دنبال خرید کتاب نیست چراکه میتوان کتابی گرانقیمت را در یک لوح فشرده و با قیمتی نازل تهیه کرد، عرضه کتابهای گرانقیمت دیگر توجیهی برای فروشندگان ندارد.» او آماری از کتابفروشیهای رو به تعطیلی زیر مجموعه اتحادیه میدهد و میگوید: «روزگاری خیابان جمهوری، ناصرخسرو و انقلاب، بود.
اکنون سالانه دستکم 6 کتابفروشی زیر مجموعه اتحادیه ناشران و کتابفروشهای تهران درخواست تغییر کاربری و تعطیلی واحدشان را اعلام میکنند. کتابفروشیهای دیگری هم هستند که کاربری خود را تغییر دادهاند اما چون زیر مجموعه اتحادیه نیستند آماری از این کتابفروشیها نداریم.» این مسئول در اتحادیه کتابفروشیهای پایتخت، فروش نوشتافزار را در صنف خود، کار غیر معقولی نمیداند او ادامه میدهد:
«با اتحادیه نوشتافزار تفاهم کردهایم برای کمک به فروشندگان، تا 15درصد از حجم کتابفروشیها به فروش نوشتافزار اختصاص یابد. فروشندگان نوشتافزار هم تا این اندازه میتوانند کتاب بفروشند. آنهایی که از اتحادیه مجوز کار ندارند گاهی تا 50درصد و حتی بیشتر از فضای خود را برای فروش نوشتافزار در نظر میگیرند و شاید چارهای جز این کار برای ادامه حیات خود ندارند.»
- نمایشگاه کتاب یا بلای جان
جشن کتاب هر سال در مصلای امام خمینی(ره)، با استقبال زیادی از سوی خریداران کتاب روبهرو میشود. عده زیادی از ناشران ترجیح میدهند برای فروش بیشتر کتابهای خود، در نمایشگاه غرفه بگیرند و از این راه کتابشان را عرضه کنند. این رویه سالهاست که با انتقاد کتابفروشهای شهر روبهرو بوده است. صاحب یکی از کتابفروشیها میگوید: «هر سال و در ماههای منتهی به برپایی نمایشگاه، تعداد مشتریها کمتر و کمتر میشود.
بعد از نمایشگاه هم تا مدتها کسی دنبال خرید کتاب نمیآید و در عمل کار و کاسبی کتابفروشیهای محلهها کساد است.» «مهدی سروری» که کتابفروشی دارد ادامه میدهد: «کتابفروشیهای زیادی در محلههای مختلف تعطیل شدهاند. «نی»، «طهوری»، «مهرگان» و... کتابفروشیهای معتبری بودند که فشارها را تحمل نکردند و تعطیل شدند.
کتابفروشیهای زیادی در محلههای دور از چشم مردم هستند که آنها هم ناچاراً تعطیل شدهاند و کسی نام و یادی از آنها نمیکند. اگر این وضع ادامه پیدا کند خیلیهای دیگر هم باید به فکر تغییر شغل باشند.» گلایههای این کتابفروش از «وزارت ارشاد» تند و تیز است و او مسئولان این وزارتخانه را مسئول کسادی بازار کتاب و کتابفروشها در محله میداند.