انتظار میرود مسئولان حوزه سلامت برای رفع بحرانهای اخلاقی و روحی جامعه تدبیری بیندیشند. اما در این حوزه نه تنها اقدام تأثیرگذاری انجام نشده، بلکه تنها مرکز کنترل خشم تهران که در منطقه 7 مستقر بوده هم بنا به دلایلی تعطیل شده است. جایی که دایر شده بود تا شهروندان مهارتهای اجتماعی و کنترل خشم را فرابگیرند و مراجعهکنندگان زیادی هم داشت. «زهرا رهنما» مسئول پیشین مرکز کنترل خشم دلخور از اتفاق رخ داده، حرفهایی برای گفتن دارد. به مناسبت روزجهانی بهداشت روان با او گفتوگو میکنیم.
سلامت روان یعنی فکر خوب، حال خوب و رفتار خوب. چیزی که این روزها کمتر در جامعه ما دیده میشود. رهنما خشم را پدیده طبیعی میداند و معتقد است اگر با هیجانهای منفی همراه شود، میتواند دردسرهای جبرانناپذیری را رقم بزند. او در اینباره توضیح میدهد: «امروز در زمره پرخاشگرترین مردم جهان قرار گرفتهایم.
این به آن معنا نیست که در دیگر کشورها خشونتی صورت نمیگیرد. آنها برای مهار خشمشان برنامهریزی دارند. آموزش میبینند و شهروندان ما از داشتن چنین امکاناتی بیبهرهاند. برای رفع دغدغههای روحیشان باید به مشاوره مراجعه کنند که آن هم هزینه زیادی دارد.» به گفته رهنما نزاعهای خانگی بیشترین آمار را در جامعه ما به خود اختصاص داده است. بعد از آن مشاجره فرزندان و والدین و کمترین رتبه درگیریها هم به ارتباط افراد با یکدیگر برمیگردد.»
- وقتی مهارتها آموزش داده نمیشود
جامعه ما بداخلاق شده و این یک واقعیت است. نداشتن ثبات شغلی و درآمد کافی، دغدغههای زندگی شهرنشینی و هرگونه ناکامی دیگر میتواند دلیلی برای خشمگین شدن باشد. رهنما میگوید: «تصور کنید پدر خانواده سرکارش با مشکلی مواجه شود. چون نمیداند چطور ناراحتی خود را کنترل کند، آن را با خود به منزل میآورد. در خانه بر سر مسائل کماهمیت با همسرش بگو مگو میکند و دست آخر خشم پدر و مادر بر سر کودک خالی میشود.»
وقتی صحبت از پرخاشگری میشود، فقط درگیری فیزیکی منظور ما نیست. نگاه تیز و تند، فحاشی، استفاده از الفاظ رکیک هم خشونت محسوب میشود. رهنما اشاره میکند: «وقتی آدمها مهارت ارتباط گرفتن را نمیدانندگاه بر سر اتفاقهای جزیی با هم گلاویز میشوند. بعضی از رانندهها تحمل سبقت گرفتن راننده دیگری را ندارند. کافی است سپر 2 ماشین با هم برخورد کند، در یک لحظه با هم دست به یقه میشوند. کودکی که قربانی خشم لحظهای والدینش میشود یا مردی که همسرش را کتک میزند همه ناشی از خشمهایی است که کنترل نشدهاند.»
- سرمایهگذاری برای داشتن روان سالم
رهنما از آماری که تیم تحقیقاتی روانشناسی به دست آورده خبر میدهد و اینکه در بین مناطق 22گانه، منطقه7 پرخاشگرترین مردم را دارد و مناطق 2 و 19 رتبههای دوم و سوم را به خود اختصاص دادهاند. شاید راهاندازی مرکز کنترل خشم در منطقه 7 بیارتباط با این موضوع نباشد، اما اینکه چطور مسئولان حوزه سلامت به فکر ایجاد چنین مرکزی افتادند، خود ماجرایی دارد که از زبان رهنما میشنویم:
«انگیزه اصلی مسئولان حوزه بهداشت و سلامت برای راهاندازی این مرکز، در واقع درگیری 2 نوجوان بود که منجر به قتل یکی از آنان شد. آنها بر سر یک مسئله کماهمیت با هم درگیر شده بودند. معاون سابق وزیر ورزش و جوانان با معاون اجتماعی شهرداری تهران جلسهایترتیب دادند و درباره خشونت جوانان گفتوگو کردند. موضوع را ریشهیابی کردند و نتیجهاش این شد که همه اتفاقهای بد به سبب نداشتن مهارت لازم برای کنترل خشم است.
بنابراین تصمیم گرفتند فضایی را ایجاد کنند تا شهروندان مهارتهای رفتاری را یاد بگیرند.» مرکز کنترل خشم با هدف آموزش راهکارهای مهار خشم و کاهش بزه فعالیت خود را دی سال 1393 آغاز کرد. به باور رهنما وجود چنین مرکزی برای هر منطقه ضروری است چراکه شهروندان به راحتی میتوانند از خدمات آن استفاده کنند.
او معتقد است همیشه پیشگیری بهتر از درمان بوده و اگر برای بحرانهای روحی هزینهای صرف شود بهتر از آن است که هزینهای گزاف برای ایجاد زندانها و مخارج زندانیها خرج شود. درواقع این هزینهها سرمایهگذاری است برای داشتن جامعهای سالم با شهروندانی به دور از بیماری روحی و روانی. این روانشناس میگوید: «ما زمانی جامعه سالم و آرامی داریم که مردممان از نظر روحی سلامت باشند.»
- وظایف و فعالیتهای مرکز کنترل خشم
رهنما در ادامه صحبتهایش به خدماتی که در مرکز کنترل خشم ارائه میشد اشاره میکند؛ راهکارهایی که افراد با کمک آنها میتوانستند بر خشم خود غلبه کنند. میگوید: «ما در این مرکز به شهروندان یاد میدادیم که تحریکپذیری و آستانه صبرشان را بشناسند. از نظر جسمی مراجعهکنندگان را بررسی میکردیم. افرادی که بیماری دیابت، فشارخون و بیماری قلبی دارند، آستانه تحملشان پایینتر است. بنابراین روی افکار این گروه کار میکردیم.
به کودکیشان برمیگشتیم. دلیل کجخلقی اغلب آدمها کمبودهای عاطفی در دوران کودکی است. سعی میکردیم بحرانهای گذشتهشان را برطرف کنیم. بسیاری از بیماریهای روان مثل اضطراب و ترس در بزرگسالی به خشم و گاهی افسردگی تبدیل میشود. آنهایی را هم که نیاز به دارو درمانی داشتند به روانپزشک ارجاع میدادیم.» طبق آمار به دست آمده از سوی وزارت بهداشت و علوم میزان شیوع افسردگی در ایران رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است. او میگوید: «تصور بر این است که در افراد کمسواد پرخاشگری بیشتر دیده میشود. در صورتی که اغلب مراجعان ما افراد تحصیلکرده با سطح علمی کارشناسی به بالا بودند.» او آمار دیگری هم میدهد و آندرصد بالای مراجعهکنندگان 26 تا 36 سال و اغلب خانم به این مرکز است.
- گفتند سوددهی ندارید
رهنما دلخور از کملطفی برخی مسئولان منطقه 7 که بعد از تعطیلی مرکز کنترل خشم، ساختمان دیگری را برای این کار در نظر نگرفتهاند، میگوید: «از همان ابتدا مدیران شهری منطقه 7 همکاری زیادی با ما نداشتند. سکان کار را به دست ما دادند بیآنکه حمایتی از ما بشود یا بودجهای برای فعالیت مرکز در نظر بگیرند. شناساندن این مرکز به شهروندان و تشویق آنها به استفاده از خدمات کار راحتی نبود. نیاز به تبلیغ داشت و مرکز را خودگردان اداره میکردیم. هزینه مشاوره حداقل بود و همین مزیتی بود تا شهروندان به ما مراجعه کنند.
به رغم نبود تبلیغات کافی، اما حدود یکهزار نفر مراجعهکننده داشتیم که درصد قابل توجهی از آنها از اهالی منطقه 7 و محلههای شرقی تهران بودند. بعد بهترتیب از جنوب تهران، غرب و مناطق شمالی مراجعهکننده داشتیم.» با وجود تأثیرگذاری این مرکز و عملکرد خوبش متأسفانه اردیبهشت امسال تعطیل شد. این در حالی بود که مسئولان حوزه سلامت و بهزیستی وعده راهاندازی 6 مرکز کنترل خشم دیگر را در نقاط مختلف پایتخت داده بودند. رهنما بارها پیگیر این موضوع شده و تنها جوابی که گرفته این بود که هرگز سوددهی نداشته است. او برای اینکه مراجعهکنندگانش سردرگم نشوند و به روند درمانی خود ادامه دهند، محلی را در منطقه دیگری راهاندازی کرده است. میگوید: «مسیر کلینیک برای بعضی دور است و رفت و آمدشان به سختی انجام میشود.»
- راهاندازی مرکز سلامت روان، به زودی
«شهرام عطارزاده» مدیر اداره سلامت منطقه 7 معتقد است وجود چنین مراکزی در تهران بهخصوص منطقه 7 ضروری است. او عنوان میکند: «طبق نظرسنجی که تیم تحقیقاتی روانشناسان در سالهای 90و 91 از مناطق 22گانه به عمل آوردند، منطقه 7 بیشترین خشونت خانگی را به خود اختصاص داده بود، آن هم در محله کوچک نظامآباد. متأسفانه برخوردهای فیزیکی بین زوجها در این محله زیاد است. راهاندازی مرکز کنترل خشم در این منطقه هم به همین دلیل بود. او درباره تعطیلی آن میگوید:
«ساختمان مرکز کنترل خشم چند ماه پیش فروخته شد و مالک جدید مایل به ادامه فعالیتهای مرکز کنترل خشم نبود. از همان روز برای راهاندازی مرکز در مکان دیگری دست به کار شدیم و در نظر داریم مرکزی را با عنوان سلامت روان در منطقه ایجاد کنیم که رویکردهای آن در ادامه مرکز کنترل خشم باشد و به فعالیت خود ادامه دهد.»