تعداد چشمگیری از پاساژها و مغازههای آن از قدمت بالایی برخوردار هستند و رد فرسودگی و کهنگی را در آنها به خوبی میتوان دید. همین دلیلی شده تا در فهرست بحرانیترین معابر شهر قرار گیرد.
بیشتر مغازهها و پاساژهای قدیمی این خیابان حداقل یکبار هم که شده از سوی سازمان آتشنشانی و ستاد مدیریت بحران منطقه اخطار گرفتهاند. در پرونده بحرانی این خیابان، سازههای ناایمن، سیستم تأسیسات نامطلوب و نبود وسایل اطفای حریق زیاد دیده میشود.
مسئولان ستاد مدیریت بحران دل نگران از رخداد حادثهای شبیه پلاسکو مرتب به مغازههای این راسته سر میزنند تا در صورت مشاهده ناامنی به مالک تذکر دهند. بعضی از کاسبان همکاری کرده و برای ایمنسازی مغازهشان اقدام میکنند، اما درصد قابل توجهی از آنها اهمیتی به این موضوع نمیدهند. کارشناسان اداره بحران هر هفته از اصناف این محله بازدید میکند. در یکی از گشتزنیها همراه آنها میشویم.
اینجا لالهزار، محله بابابرقیهاست. خیابانی پررفتوآمد که روزانه پای خیلی از شهروندان را به آن باز میکند. در گذشتهای نه چندان دور آن را بهعنوان نماد هنر ایران میشناختند. 16 سینما و 6سالن تئاتر سرمایه فرهنگی این خیابان بود و اهل هنر به سبب وجود آنها راهی لالهزار میشدند. اما حالا از آن همه سینما فقط خاطرهای باقی مانده و به جای اغلبشان مغازههای تجهیزات الکتریکی جا خوش کردهاند.
ساعت 11 است که کارشناسان اداره بحران گشتزنی را شروع میکنند. قدم به قدم مغازه لوازم الکتریکی است. تا چشم کار میکند لوستر و لامپهای کممصرف است و کابل و پریز. مغازههای نوساز از لحاظ ایمنی وضعیت قابل قبولتری دارند. حداقل ظاهرشان اینطور نشان میدهد، اما پاساژها حال خوبی ندارند. قدمت بعضیشان به 70 ـ80 سال پیش میرسد. نخستین جایی که بازدید میکنیم، پاساژ «ادیسون» است.
4طبقه با 100 واحد صنفی. راهرو پاساژ باریک است و عرض آن به یکمتر هم نمیرسد. اغلب مغازهها کوچکند و کاسبان از روی ناچاری اجناس اضافی خود را جلو در گذاشتهاند. به زحمت میشود رد شد. سیستم تأسیسات برقی در ورودی پاساژ قرار دارد که البته بیشتر به یک کلاف سیاه رنگ میماند. از لابهلای کابلهای به هم تنیده چند سررشته برق بیرون زده است. تصورش هم آزاردهنده است. اگر 2 رشته سیم با هم اتصال پیدا کنند و جرقهای زده شود، میتواند حادثهای جبرانناپذیر به بار آورد.
کارشناسان اداره بحران در گفتوگو با رئیس هیئتمدیره پاساژ از سیمکشی برق این مرکز تجاری ایراد میگیرند. سپس به او متذکر میشوند: «اگر در هر مغازه 2 تا 3 نفر کار کنند حداقل 300نفر در اینجا مشغول فعالیتند. اگر آتشسوزی شود چطور میخواهید فرار کنید؟ وسیله اطفای حریق هم که ندارید. اینجا مواد اشتعالزا نگهداری میشود که در صورت حریق به سختی خاموش میشود.» آنها اخطار میدهند سریع وسایل اضافی از سر راه برداشته شود و وضعیت سیمکشیها سامان پیدا کند.
- سازههای غیراصولی، نبود پله فرار
بعد از پاساژ ادیسون سری به پاساژ «مجمر» میزنیم. رنگ و رو رفتگی تابلو سردر پاساژ، خوانایی نام آن را از بین برده است. این پاساژ احتیاج به بررسی بیشتر ندارد. رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون. از بینظمی و آشفتگی که در ورودی آن دیده میشود میتوان پی برد تا چه اندازه بحرانزا و حادثهساز است.
راهپله پاساژ با کابل و لوازم برقی اشغال شده و فقط به اندازه یک نفر راه عبور هست. انتهای راهرو راهپله فلزی است که به سختی میتوان از آن بالا رفت. از طبقه دوم به راحتی میتوان موقعیت طبقه اول را دید. کافی است کمی بیدقتی شود، سقوط از طبقه دوم حتمی است. به رغم کمبود جا بیشتر فضا با کارتنهای مقوایی و لامپهای برق اشغال شده است.
در حین وارسی هستم که 3 ـ 2 نفر از کاسبان از مغازههایشان بیرون میآیند و با رفتاری که خیلی محترمانه نیست میپرسند اینجا چه میکنم و چه چیزی را یادداشت میکنم؟ یکیشان لحن تندتری دارد و میخواهد بیرونم کند. قبل از اینکه کار به جای باریک بکشد، کارشناسان خود را معرفی میکنند و مرد رفتارش را متعادلتر میکند. در پاساژ مجمر هیچگونه نکات ایمنی رعایت نشده است. پله فرار وجود ندارد. همه باید از راهپله فلزی استفاده کنند.
راهپله در حالت عادی خطرساز است، چه برسد به زمانی که بحرانی پیش آمده باشد. کارشناسان تذکرهای لازم را به کاسبان میدهند و میگویند که تا هفته بعد باید سروسامانی به وضع پاساژ بدهند. اول از همه اجناس اضافی جمعآوری شود. یکی از کارشناسها میگوید: «سازه پاساژ محکم نیست، چراکه اصولی ساخته نشده است. احتمالاً اینجا ابتدا چند مغازه بوده و بعدها مغازههای دیگر اضافه شده است. پاساژها و املاک قدیمی براساس استانداردهای ایمنی ساخته نشده است. در مکانی که تردد زیاد است، باید پلههای چندگانه یا پله فرار بیشتر شود. در خیابان لالهزار حداقل 50 پاساژ ناایمن وجود دارد که نیاز به بهسازی دارند.»
- کاسبان تمایلی به ایمنسازی ندارند
گشتزنی را ادامه میدهیم. خیابان لالهزار جذابیتهای خودش را دارد. در بین مغازههای کوچک و بزرگ الکتریکی، سالن تئاتر نصر و پارس که از بناهای قدیمی تهران هستند، دیده میشود. بناهایی کاملاً فرسوده که هر لحظه احتمال آوار شدنشان میرود. کارشناس اداره بحران اشاره میکند: «منطقه 12 بافتی قدیمی و فرسوده دارد. بیشتر بناهای تاریخی تهران را در این منطقه میتوان پیدا کرد. فرسودگی بناها در ایمنی محله تأثیرگذار است.
درصد بالایی از آنها مثل سالن تئاتر نصر و پارس در تملک سازمان میراث فرهنگی هستند. برای همین تخریب و نوسازی نمیشوند.» مکان بعدی که از آن بازدید میکنیم، پاساژ «گراندهتل» است. این مرکز تجاری دستکمی از پاساژهایی که دیدهایم ندارد. وضع سیمکشی آن بههم ریخته و خطرآفرین است. کارشناسان توضیح میدهند: «خیلی از صاحبان پاساژها تمایل به بهسازی ندارند، چون برایشان هزینهبر است و درآمدشان کمتر از هزینههای جاری میشود. بنابراین برای آبادانی آن اقدام نمیکنند و ایمنسازی را برعهده مستأجر میگذارند.
مستأجر هم به خاطر اینکه درآمد کافی برای این کار ندارد قدمی برای بهسازی محل کاسبیاش برنمیدارد.» البته بازسازی نکردن ساختمانهای قدیمی دلیل دیگری هم دارد و آن واقع شدن محله لالهزار در محدوده طرح ترافیک است. همین سبب شده تا اهالی برای خرید و فروش یا بازسازی ملکشان کمتر اشتیاق نشان دهند.
- تشخیص ملک ناایمن با آتشنشانی است
بازدید از اماکن ناامن 2 ساعتی طول میکشد و دست آخر به پاساژ اسلامی در تقاطع خیابانهای لالهزار و جمهوری میرویم. به گفته کارشناسان، این مرکز تجاری چند هفته پیش از سوی آتشنشانی و ستاد مدیریت بحران اخطار گرفته تا رفع خطر کند. وضع بلبشوی سابق در آن وجود ندارد و همه چیز منظم است. شیرآب آتشنشانی در طبقات پاساژ نصب شده است. جنس اضافی جلو مغازهها هم دیده نمیشود. کارشناسان میگویند: «اینجا از مکانهای پرخطر لالهزار بود که خوشبختانه ایمنسازی شده است. همه تلاش ما حفظ جان و سرمایه شهروندان است.
خوب است برای آسایش خودشان هم شده با ما همکاری کنند.» به گفته آنها، سازمان آتشنشانی طبق بررسیهایی که از املاک منطقه 12 کرده قریب به 2هزار پلاک ناایمن را شناسایی و به شهرداری اعلام کرده است. البته بر این باورند که تعداد مغازههای ناامن بیشتر از آمار داده شده است. میگویند: «هر پاساژ یک پلاک محسوب میشود. در هرکدام از آنها حداقل 30 تا 40 مغازه وجود دارد.» به گفته کارشناسان بیشتر مغازههای تجاری در محدوده ناحیه 3 است و بعد از آن ناحیه یک در رتبه دوم قرار دارد. برای ایمنسازی شهر، سازمان آتشنشانی نقش پررنگی دارد.
سرکشی به مکانهای تجاری ـ اداری از وظایف آنهاست. در نگاه اول عملکردشان با ستاد مدیریت بحران موازیکاری به نظر میآید، اما معتقدند: «تشخیص ملک ناایمن برعهده آتشنشانی است و ما برای تذکر و اخطار اقدام میکنیم. اگر مالک همراهی نکند یا مستأجر تمایلی به صرف هزینه نداشته باشد، ناگزیر به اجبار متوسل میشویم و پرونده را به دادستانی ارائه میدهیم. گاهی هم پاساژ را پلمب میکنیم. بعضی از مغازهدارها کپسول آتشنشانی دارند ولی نحوه استفاده از آن را نمیدانند. کار ستاد مدیریت بحران، آموزش اطفای حریق است.»