این امر در حوزه آموزش نیز صدق میکند و خانوادهها در ثبتنام فرزندانشان روی مدارس دولتی ارزانقیمت حساب ویژهای باز میکنند. کاهش بودجه خانوارها و هزینههای سنگین تحصیل در مدارس غیرانتفاعی در چند سال اخیر باعث شده تا آمار دانشآموزان مدارس دولتی افزایش چشمگیری یافته و در برخی کلاسهای مقطع ابتدایی تعداد دانشآموزان به بیش از 40 نفر هم رسیده است،
در صورتی که در مدارس غیردولتی حد نصاب تعداد دانشآموزان در کلاس درس، برای خودش تعریف و استانداردی دارد و معمولاً بین 10 تا 15 نفر است که نخستین وجه تمایز واحدهای آموزشی دولتی با غیردولتی است. این میان با کمی جستوجو و تحقیق به نتایج دیگری هم میرسیم؛ اول اینکه معلمان و دبیران مدارس دولتی با توجه به تفاوت حقوقشان نسبت به مدارس غیردولتی میل و اشتیاق بیشتری برای جابهجایی پیدا میکنند، ضمن اینکه این گروه از معلمان میدانند درسآموزی به بچهها در کلاسهای خلوت و آرام انرژی کمتری از آنها میگیرد و نتیجه لازم به دست میآید.
از اینر و، کوچ معلمان مجرب از مدارس جنوب شهر از جمله منطقه 16،17 و 18 تهران را شاهدیم. برای همین است که اگر در گذشته نه چندان دور میدیدیم کادر آموزشی و دبیران مدارس دولتی به دلیل سابقه خدمت و مدارج عالی تحصیلی در صدر قرار میگرفتند؛
اما در دهههای اخیر این وضعیت مثل سابق نیست و درصد بالایی از این افراد به آموزشگاههای آزاد غیردولتی و مدارس غیرانتفاعی رفته و جای خود را به افراد تازه وارد دادهاند و این روند همچنان ادامه دارد. به نظر میرسد این ضعف در سیستم آموزشی کیفیت و کمیت کار و برنامهها را در مدارس دولتی تحتالشعاع قرار دهد. با این حال عموم مردم عدالت آموزشی را برای فرزندان خود میخواهند؛ چه آنهایی که استطاعت مالی چندانی ندارند و فرزندانشان را در مدارس دولتی نامنویسی میکنند و چه آن دسته از شهروندانی که برای تربیت و تحصیل دانشآموزان خود در مدارس غیرانتفاعی اقدام میکنند.