جریان انتشار کتاب با دریافت کد شابک از موسسه خانه کتاب، دریافت فیپا از بخش اداره كل پردازش و سازماندهی سازمان اسناد و كتابخانه ملی و در نهایت دریافت مجوز انتشار از اداره کتاب شکل میگیرد. این جریان که بعد از سالها از سوی فعالان حوزه نشر، پذیرفته شده و از آن تبعیت میکنند؛ البته به نظر خالی از اشکال نیست و بعضا با مصادیقی از تخلف و تقلب در حوزه نشر مواجه میشویم که ریشه در همین جریان دارد.
به گزارش خبرگزاری ایبنا، متاسفانه در این میدان که عرصهای فرهنگی به شمار میآید، زیر پوست فعالیت فرهنگی، رقابتهای ناسالمی وجود دارد. کتابی در آن سوی مرزها نوشته و پرفروش میشود و ناشر ایرانی ـبرخی از ناشرانـ برای اینکه اولین انتشار دهنده آن در ایران باشند، متن اصلی را در اسرع وقت تهیه کرده و به مترجم میسپارند. اما مساله این است که با توجه به نپوستن ایران به معاهده برن و بیتوجهی به رعایت حق مولف، شاهد شکلگیری رقابتی ناسالم بین این دست از ناشران هستیم.
در این شیوه نامبارک، تنها ترجمه بخشی صفحههای کتاب که شاید کمتر از نصف متن اصلی است، آن هم نسخهای که هنوز ویرایش نهایی نشده و معمولا غلطهای نحوی و تایپی فراوان دارد، برای دریافت فیپا به مسئولان کتابخانه ملی سپرده میشود. در وهله اول، صدور فیپا برای این کتاب به معنای خریدن زمان برای تکمیل ترجمه از سوی ناشر است. ناشران، بعد از پایان ترجمه کامل کتاب برای دریافت مجوز نشر با ارسال یک نامه اصلاحی تعداد واقعی صفحات را اعلام میکنند.
اما این تمام ماجرا نیست. ثبت فیپای کتاب با ترجمه ناقص، مانع ترجمه این کتاب از سوی دیگر ناشران نیز میشود چراکه بخش قابل توجهی از ناشران و مترجمان به اصول حرفهای پایبندند و وقتی اطلاعات ثبت شده فیپا توسط ناشر متقلب را در بانک اطلاعاتی کتابخانه ملی میبینند، از ترجمه و انتشار آن صرفنظر میکنند و همین مساله، دستمایه سوءاستفاده از سوی متقلبان قرار میگیرد.
واقعیت این است که امکان بررسی محتوای همه کتابها از سوی مسئولان صدور فیپا وجود ندارد، بنابراین پیشنهاد میشود برای پیشگیری از بروز تخلفها، جریان صدور فیپا به بعد از دریافت مجوز نشر منتقل شود.
تغییر در فرآیند مجوز چاپ کتاب به این معناست که اگر ایران به معاهده بینالمللی کپیرایت نپیوسته، میتوان با اعمال تغییراتی هرچند اندک، به سلامت بیشتر جریان چاپ کتاب کمک کرد.