در اجلاس داووس نخست وزیر مالزی، نخست وزیر عراق، روسای جمهوری افغانستان، پاکستان و آذربایجان، همچنین منوچهر متکی وزیرخارجه کشورمان، محمدباقر قالیباف شهردارتهران و جمع دیگری از مقامهای عالیرتبه ایران و جهان شرکت خواهند کرد.
دراین اجلاس که با توجه به اهمیت روز افزون نقش اقتصاد در جهان متحول امروز با موضوعات مختلفی برگزار میشود، شهرداران بسیاری از شهرهای بزرگ جهان نیز شرکت داشته و با توسعه تعامل و همکاری تلاش میکنند تا با ایجاد تفاهم در میان دست اندرکاران اقتصاد جهان، گامی به پیش بردارند.
برای آگاهی از اهمیت این اجلاس و نقش آن در جهان امروز با دکتر محمود سریعالقلم عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی که خود در چندین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد شرکت داشته، گفتگو کردهایم. بخش نخست این گفتگو را میخوانید.
- داووس با چه هدفی شکل گرفته و اکنون چه اهدافی را دنبال میکند؟
یک استاد دانشگاه سوئیس به نام کلاوز شواب در سال 1971 تصمیم میگیرد که تعدادی اقتصاددان، صاحبان صنعت و سرمایهداران بزرگ صنعتی و خدماتی جهان را گرد هم جمع کند تا اینعده بتوانند در ابتدای سال میلادی در سوئیس از یکدیگر بیاموزند و فعالیتهای اقتصادی خودرا کارآمدتر وبا بهرهوری بیشتر انجام دهند.
این ایده با گذشتزمان تکامل پیدا کرده و هرسال اواخر ماه نخست سال میلادی در دهکده داووس در نزدیکی زوریخ اجلاس مذکور برگزارمیشود. در واقع داووس یک نهاد غیردولتی بوده که دکتر شواب مسئول آن است و همه رسانههای جهان نیز در آن شرکت میکنند.
با اوجگیری فرآیندهای جهانی شدن در دهه 90 میلادی مجمع جهانی اقتصاد که به داووس موسوم است بهدلیل اینکه تصمیمگیری در اقتصاد جهان سختتر شده و نیاز به تبادل نظر و ارتباط با دیگر افراد در تصمیمگیری شرکتهای بزرگ اهمیت بیشتری مییابد، جدیتر میشود.
بعد از 11 سپتامبر مجمع جهانی اقتصاد به مهمترین گردهمایی جهانی تبدیل و همه مدیران شرکتهای بزرگ، سیاستمداران، اقتصاددانان، استادان دانشگاه، نویسندگان، هنرمندان و نمایندگان رسانهها در آن حاضر میشوند به نحوی که اکنون شاید این اجلاس در سطح جهان رقیبی نداشته باشد.
- ولی مجامع مشابهی مانند داووس وجود دارد و حتی گفته میشود که اهمیت بیشتری نیز دارد؟
مجامع مشابه وجود دارد. چندین مجمع و نهاد دیگر میتوان نامبرد، ولی به لحاظ وسعت و استقبال از داووس که شرکتکنندگان در آن بیش از 2 هزار نفر برآورد میشوند و با توجه به طیف موضوعاتی که در این مجمع از مسایل جهانی، منطقهای، کاربردی و غیره بررسی و مطرح میشود، این گردهمایی مشابهی ندارد.
- بهنظر میرسد بیشتر صاحبان بخش خصوصی در این مجمع شرکت دارند؟
بله، ولی طیف وسیعی از سیاستمداران و افراد دولتی نیز در این همایش شرکت میکنند.
بین 50 تا 70 نفر از روسای دولتها بهطور معمول در این همایش شرکت میکنند. در واقع بخش مهمی از مسایل و چشمانداز تحولات جهانی در این همایش مطرح میشود.
- در جهان امروز اغلب دولتها نمایندگان بخش خصوصی هستند، امروزه کمتر نماینده دولتی را میتوان دید که پیوند و ارتباط تنگاتنگی با بخش خصوصی جامعه خود نداشته باشد.
این تحول در 10 سال گذشته رخ داده و روبه افزایش است. اگر شرق اروپا یا کشورهای آسیایی را بررسی کنیم، مشاهده میشود که روند جهانی به این سو حرکت میکند. در واقع دولتها تسهیلکننده افزایش ثروت ملی و نماینده بخش خصوصی هستند.
- گفته میشود که این مجمع برای تحکیم تفکر اقتصاد آزاد شکل گرفته و مرام اقتصادی خاصی را دنبال میکند؟
مجمع جهانی اقتصاد به لحاظ مرام و ایده اقتصادی به این تفکر گرایش دارد اما مسایل غیراقتصادی هم مطرح میشود. اگر به موضوعاتی که در 15 سال گذشته در داووس مطرح شده است نگاهی بیاندازیم، مسایل اجتماعی، فرهنگی، توزیع و باز توزیع ثروت، عدالت اجتماعی، فقر و غیره در آن مطرح شده که این موضوعات، مسایل داووس نبوده و در واقع مسایل جهانی محسوب میشود.
- البته در اقتصاد آزاد تفکر التقاطی حاکم است. اقتصاد آزاد به معنای نگاه غیرقابل انعطاف به مسایل اقتصاد نیست؟
همین گونه است، بدون تردید نقش نظارتی، حقوقی، سیاسی و تسهیلکنندگی دولت در رشد و توسعه اقتصادی بسیار تعیینکننده است.
با وجود همه اهمیت و جایگاهی که برای مجمع جهانی اقتصاد بر شمردید، برخی براین باورند که این مجمع برای توطئهچینی و چپاول منابع اقتصادی کشورهای عقب مانده شکل گرفته ودر واقع این مجمع سیاستهای پنهان و پشت پردهای دارد؟
آنچه ما از آن بهعنوان توطئه یاد میکنیم در جهان به آن برنامهریزی و فکر گفته میشود. همه کشورها بهدنبال منافع خود هستند. این برنامهها با ایجاد ائتلاف و هماهنگی با دیگر کشورها انجام میشود و با برنامهریزی تسلسلی به هدف میرسد.
بنابراین در دنیای توطئه زندگی نمیکنیم، در دنیای فکر، آینده نگری، هماهنگی، همکاری و ائتلاف زندگی میکنیم. بهطور معمول اجلاس داووس هرسال یک عنوان اصلی دارد که امسال قدرت همکاری در نوآوری اعلام شده است. به این معنا که چگونه میتوان آموخت که کارهای مشترک انجام داد.
امروز در هند دولت، بخش خصوصی را ترغیب میکند که حتی طرحهای کوچک را با شرکتهای بزرگ بینالمللی اجرا کند. بهدلیل اینکه در فرآیند این همکاری یک یادگیری رخ میدهد که هم اثرگذار و هم اثر پذیر است.
بهطور معمول در مناطقی که اعتماد به نفس ضعیف بوده و انسانها در کارهای جمعی ناتوان هستند، تصور میکنند که دیگران درحال توطئه هستند.
مسئله دیگر این است که همه جلسات این مجمع بهصورت لحظهای در شبکه اینترنت عرضه و مطالب مطرح شده در هر جلسه در واقع کمتر از چند ساعت در دسترس همه افراد در هر نقطه جهان قرار دارد.
بهجز رسانههای کشورمان، رسانههای عربی، آسیایی، غربی و حتی آمریکایلاتین در این همایش شرکت داشته و برخی رسانههای بینالمللی جلسات این همایش را بهصورت زنده پخش میکنند.
نکته دیگری که باید توجه کرد این است که یک شرکت یا یک دولت توطئه را در شبکههای جهانی اعلام نمیکند.
- برخی براین باورند که نگرانی از توطئه و اعمال نفوذ کشورها و شرکتهای بزرگ، میراث جنگ سرد است. در این دوره دو رقیب اصلی یعنی جهان آزاد و کمونیسم برای کاهش نفوذ دیگری در حال توطئه بوده و برنامهریزیهای پنهان میکردند تا دیگری را از میدان نبرد که بهطور مداوم تغییر میکرد، براند. برای مثال گفته میشود که شرکتای تی تی برای تأمین مس مورد نیاز خود در شیلی توطئه نموده یا در این توطئهها مشارکت میکرده است. آیا این دیدگاه صحت داشته و امروز جهان بهسوی توطئه، مخفیکاری و کسب قدرت از رقیب، پیش میرود؟
از زمان جنگ سرد، دو تحول رخ داده که باید به آن توجه کرد. نخست آنکه دولتها حتی در کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین پاسخگو شدهاند. دولتها دیگر قدرت مطلق نداشته و حتی بهصورت صوری نیز انتخابات برگزار میکنند. دولتهای نظامی هم مجبور به رعایت مسایلی هستند که پیش از این نبود.
اگر مطالعهای مقایسهای از کشورها صورت گیرد، تعداد حکومتهای دیکتاتوری کاهش یافته است. نکته دوم مسئله ارتباطات و رسانههای گروهی است، اکنون هیچ رویدادی دیگر پنهان مانده و جزئیات آن در سطح وسیع منتشر و مردم از همه مسایل بهطور باالقوه مطلع میشوند.
آنچه این تحولات را ایجاد کرده، هماهنگی، چانه زنی، تبادل نظر، تلاش برای گرفتن سهم از شرکتهای بزرگ و حق بخشهای خصوصی است. دولت وظیفه جدیدی یافته و این نقش رو به افزایش است. شاید بتوان گفت، امروزه تنها در کشورهای خاورمیانه شاهد افزایش نفوذ دولتها هستیم و هنوز نفوذ دولت از جامعه بیشتر است.
- بیشک مقاومت دولت در مقابل جامعه در خاورمیانه ناشی از درآمدهای نفتی است؟
بله، در خاورمیانه هنوز جامعه ضعیف بوده و نتوانسته بهعنوان نیرویی در کنار دولت رشد کرده و نفوذ و قدرت قابل قبولی داشته باشد.
ادامه دارد