این دعوتنامهای بود که برای تعدادی از شهرداران کلانشهرهای جهان ارسال شده بود.
موقعیت خوبی بود.
به قول معروف یک تیر و دو نشان. از یک طرف امکان معرفی تهران مهیا بود و از طرف دیگر امکان آموختن از دیگران.
وقتی در جاهایی مانند مجمع جهانی اقتصاد، شهری مثل تهران درست معرفی شود و همه بفهمند که در تهران امنیت هست، فرصتهای طلایی سرمایهگذاری هست و حرفهایی که در رسانههای غربی درباره تهران و ایران میشنوند، چندان هم درست نیست، به سرمایهگذاری در تهران ترغیب میشوند.
از سویی دیگر، چنین مجمعی، در واقع عصاره تجربهها و دیدگاههای موفق مدیریت و اقتصاد در جهان است و آموختن این تجربهها و دیدگاهها، امکانی است که نباید نادیده گرفت.
گمان میکنم توضیحهایی که درباره تهران و ایران دادم خیلیها را به فکر انداخت، چند دیدار هم داشتم. مهمترینشان اینها بود: دیدار با آقای عمرو موسی (دبیر کل اتحادیه عرب)، آقای گـَرِت اِوانز (سیاستمدار سابق استرالیایی و رئیس کنونی گروه بینالمللی بحران)، آقای کوشپن (رئیس جمهور سوئیس)، آقای مایکل امبول (قائممقام وزیر امور خارجه سوئیس)، آقای کارل بیلت (وزیر امور خارجه سوئد) و استاد دکتر کیشور محبوبانی (رئیس دانشکده سیاست عمومی دانشگاه ملی سنگاپور).
دراین دیدارها بیش از هر چیز به این نکته تاکید کردم که غرب باید نگاهش را به ایران تغییر بدهد و مردم غرب و بقیه دنیا هم بهتر است از پشت دوربین رسانههای غربی به ایران نگاه نکنند و سعی کنند در مورد ایران واقعیتها را مورد توجه قرار دهند.
در نشست جنبی تلاش برای شهر چابک، که با شرکت شهرداران، رهبران حکومتهای محلی و بخش خصوصی انجام شد هم، ضمن تاکید بر همین مواضع، از موقعیت و مسائل تهران صحبت کردم.
همین نشست جنبی فرصتی فراهم کرد تا با آقای کن لیوینگستون (شهردار لندن)، خانم لتیتزیا موراتـّی (شهردار میلان که بازرگان و سیاستمدار موفقی است) و آقای گوین نیوسام (شهردار چهل و یک ساله سانفرانسیسکو) دیدار کنم.
لیوینگستون، شهردار لندن که یک سیاستمدار چپگرا و منتقد دولت است در این اجلاس حرف جالبی گفت. او گفت «شهردارها میتوانند کارهایی کنند که دولتها نمیتوانند.»
به هر حال من تنها یکی از چند ایرانی شرکتکننده در این اجلاس بودم و امیدوارم توانسته باشم تصویر خوب و درستی از ایران ارائه کنم. و همین طور امیدوارم بقیه نیز مشاهدهها و تجربههایشان را در این مورد بنویسند. من نیز اگر فرصت شود بیش از این خواهم نوشت.
نکات جنبی ولی جالب زیادی در این اجلاس بود. مثلا یکی این که در این مدت نه میکروفونی سوت کشید و نه موبایل کسی وسط سالن زنگ زد.
* برگرفته از وبلاگ شخصی