نه؛ قرار نیست خودمان عامل دلشوره و اضطراب باشیم، میخواهیم درسخواندنمان را مدیریت کنیم تا روزهای امتحان را در آرامش و با سختی کمتری بگذرانیم. اگر قرار است از همین روزها و یا حتی در روزهای آغاز مدرسه، درسخواندن بهطور منظم و جدی شروع شود، لازم است در خودمان و برنامههای زندگیمان تغییراتی ایجاد کنیم.
* * *
بصیر مقدسیان، معلم و پژوهشگر در زمینهی توانمندسازی نوجوانان، در این باره به دوچرخه میگوید: «نیاز است بچهها انرژی و امید لازم برای حرکت و تلاش را در خودشان بهوجود بیاورند. باید یاد بگیرند که به خودشان انگیزه بدهند و انرژی لازم برای تحقق اهدافشان را در وجودشان پدید بیاورند. گاهی با بعضی از نوجوانها میشویم که میگویند دوست دارم درس بخوانم، اما انرژی و انگیزهی لازم را ندارم.»
* * *
پرهام، دانشآموز کلاس نهم، عادت دارد درسهایش را برای همان شب امتحان بگذارد و خودش مشکلی هم با این روش ندارد، گرچه هربار باید در این مورد به خانوادهاش توضیح بدهد.
* * *
مقدسیان میگوید: «خیلی وقتها والدین در تعارض قرار میگیرند و فکر میکنند فرزندانشان نمیخواهند درس بخوانند و... اما اینطور نیست و بچهها علاقه دارند درس بخوانند. بیش از ۹۵ درصد بچهها میخواهند درس بخوانند و موفق شوند، ولی باید یاد بگیرند که چهطور میتوانند انگیزه، امید و نیروی حرکت را در خودشان بهوجود بیاورند.»
- چه اتفاقهایی میتوانند در بالا بردن انگیزه و افزایش انرژی نوجوانان مؤثر باشد؟
«معمولاً کار متوسط به ما انگیزه نمیدهد. معمولاً آدمها دوچرخهسواری را دوست ندارند که مدام زمین میخورد، اما وقتی دوچرخهسواری ماهر و حرفهای میبینند، لذت میبرند. مثلاً بعد از مشاهدهی مسابقات خیلی خوبِ فوتبال، بچهها بیشتر فوتبال بازی میکنند یا بعد از پیروزیهای والیبالیستها، ثبتنام کودکان و نوجوانان در کلاسهای والیبال بیشتر میشود. کاری که تراز اول باشد به بچهها انرژی میدهد تا به کیفیت متوسط و پایین قانع نشوند.
بچهها باید وقتی میخواهند کاری را انجام دهند، به خودشان بگویند که باید آن را خوب انجام بدهم. ممکن است سخت باشد که در همهی درسها قوی باشم، ولی میتوانم روی بحثهایی تمرکز کنم و کامل شوم. وقتی جایی موفق شوم، انگیزههایم زیاد میشود و کارآمدیم بالا میرود.»
* * *
مائده، دانشآموز کلاس هشتم، از این خبر میدهد که امسال بیشتر معلمهایشان زیاد امتحانهای کلاسی گرفتهاند و او کمابیش کتابهای درسی را خوانده است. با این وصف، مائده میگوید: «دوستانم امتحانهای کلاسی را که گاهی شفاهی هم برگزار میشود خیلی جدی نمیگیرند، برای همین شب امتحان به مشکل کمبود وقت برمیخورند.»
* * *
به نظر مقدسیان، خوب است دانشآموزان روش مناسب خود را پیدا کنند و با آن روش درسخواندن را شروع کنند. مثلاً اول درسها را به چند بخش تقسیم کنند و براساس آن پیش بروند.
او میگوید: «در سیستم آموزشی ما، روی سرعت تأکید میشود، اما سرعت به خودی خود چیز باارزشی نیست و کیفیت مهمتر است. بچهها بدانند آنچه مهم است کار با کیفیت است و نه کار سریع. ممکن است کاری زمان ببرد، اما اشکال ندارد، مهم این است که کار، در زمان و موقعیت درست انجام شود.»
مقدسیان به دانشآموزان توصیه میکند که از همین امروز شروع کنند و برای خودشان مجموعهای از موفقیتها و دستارودهایشان شکل بدهند. به گفتهی این پژوهشگر «خوب است هر نوجوانی، هر روز، کمی وقت بگذارد و ببیند در آن روز چه دستاوردی داشته؟ مثلاً یک نمرهی عالی گرفته، این را بگذارد در آلبوم یا مجموعهاش. هر کسی میتواند برگههایی داشته باشد که کارهایش را در آن بنویسد و وقتی هرکاری درست و کامل انجام شد، آن را در مجموعهاش بگذارد تا جلوی چشماش باشد.
نوجوانها حتی میتوانند برای هر موفقیت خود در فعالیتهای آموزشی جشن بگیرند تا کمکم آمادگیشان بالا برود و در زمان امتحانات با کلی درس نخوانده و مسئلهی حل نشده نمانند که خواندن و حلکردنشان، انرژی و وقت زیادی میطلبد.»
این معلم به نوجوانان سفارش میکند که «وجودتان را از دو چیز پر کنید: اول از موقعیتهایتان و دوم از امیدواری.
برای امیدواری، نیاز نیست دلیل و برهان بیاورید. همین که فکر میکنید میشود آن را انجام داد، انرژی میآورد. امیدوارانه فکر کنید و بعد با همین امیدواری بر دستاوردهایتان بیفزایید. حتی قبل از اینکه هیچ شاهد و دستاوردی وجود داشته باشید، به خودتان بگویید که من میتوانم. اما نه بهعنوان چیزی که فقط گفته شود، بلکه این حرف باید به عمل دربیاید.»