شاید تعریفی که من از لجبازی دارم با تعریف آنها تفاوت دارد. اما آنها به من میگویند یکدنده!
اما واقعاً تعریف لجبازی چیست؟ دکتر سعید سلطانی، روانشناس و مشاور در گفتوگو با دوچرخه لجبازی را اینطور تعریف میکند: «لجبازی یعنی اینکه شما قبول نکنید افکارتان را در مورد موضوعی تغییر بدهید. روی نظر خودتان پافشاری کنید و نظر و عقیدهی دیگران را اصلاً نپذیرید.»
نفر دوم: آنها با من لجبازی میکنند! وقتی میگویم نمیخواهم با شما به مهمانی بیایم اصرار دارند که باید همراهشان بروم. میگویند این یکجا را حتماً باید بیایی، چون خیلی مهم است، ولی بهنظرم این فقط راهی است برای اینکه آنها به نظر من توجه نکنند و حرف خودشان را پیش ببرند!
سلطانی میگوید: «البته لجبازی میتواند موقتی باشد و یا بهعنوان یک خصیصهی اخلاقی برای همیشه در فرد ماندگار شود. اما عموماً نوجوانان برای بهدست آوردن استقلال، لجبازی میکنند و بزرگسالان برای اثبات اینکه قدرت دارند.»
نفر سوم: با افتخار میگویم که من لجبازم تا بقیه بدانند با من چهطور برخورد کنند. باید روش برخورد با یک لجباز را یاد بگیرند!
این مشاور ادامه میدهد: «یک دلیل لجبازی این است که افراد لجباز خودشان و افکار خودشان را آنقدر قبول دارند که هیچ نوع مخالفتی را تحمل نمیکنند. این افراد گاهی روابطشان را با افراد مخالف خود قطع میکنند، به این دلیل که فقط آدمهای موافق خودشان را میخواهند و میپسندند.»
نفر چهارم: او آنقدر لجباز است که نمیخواهد بپذیرد که لجباز است! این مدلیاش را ندیده بودیم. او فرد مهمی در زندگی من است. من زندگیام را از او دارم، ولی نمیدانم من لجبازترم یا او!
و این هم ادامهی بحث دکتر سلطانی: «البته گاهی اوقات این لجبازیها به دلیل یک نوع کینه یا تلافی شکل میگیرد. یعنی ممکن است شما در گذشته باعث ناراحتی یا دلخوری فردی شده باشید و حالا او دنبال موقعیت مناسبی برای انتقامگیری است و لجبازی به او فرصت خوبی برای انتقام میدهد.»
نفر پنجم: باشد قبول میکنم، من لجبازی کردهام. اما دیگر لجبازی نمیکنم. البته تا جایی که بتوانم. نمیخواهم دیگران مرا فرد لجبازی بدانند. من از فردا باید تغییر کنم.
با افراد لجباز چهطور برخورد کنیم؟ این سؤال ماست و دکتر سلطانی میگوید: «اگر در مقابل یک فرد لجباز قرار گرفتید، بهترین راه برای ارتباط با او این است که دلیل لجبازی او را بفهمید و درک کنید. سپس آنقدر به او نزدیک شوید که بتوانید با او دربارهی لجبازی همصحبت شوید. البته حواستان باشد که فرد مقابل احساس نکند شما میخواهید روی او تأثیر بگذارید و یا رفتارش را کنترل کنید، چون در این صورت اوضاع بدتر خواهد شد.»
نفر ششم: دیگر نمیتوانم! صبرم تمام شده بعضی آدمها از صبوری من سوءاستفاده میکنند. وقتی زیاد ملاحظهی آدمهای لجباز را بکنی، حق به جانب میشوند. این بار میخواهم خودم هم لجباز شوم!
اما سلطانی معتقد است: «بهتر است شما در مقابل افراد لجباز طوری موضع نگیرید که فکر کنند بازی لج و لجبازی در پیش است. بهتر است گاهی محکم مقابل آنها بایستید و بگویید من همیشه کوتاه آمدهام و این بار میخواهم وضعیت طوری باشد که من دوست دارم.»
در انتها خوب است به این هم توجه کنیم که «گاهی با لجبازی، حقوق دیگران را زیر پا میگذاریم و احترام گذاشتن به دیگران را فراموش میکنیم. یادمان میرود که آنچه را که برای خودمان نمیپسندیم باید برای دیگران هم نپسندیم. یادمان میرود گاهی بهدلیل لجبازی کاملاً از دایرهی ادب و احترام دور میشویم. گاهی دل دیگران را میشکنیم، گاهی غرور و خودخواهی برمان میدارد و تبدیل به انسانی میشویم که دیگران مدام باید ملاحظهی ما را بکنند و در نهایت تحملمان کنند. اگر به لجبازی عادت کنیم، یادمان میرود که دیگران هم هستند و ما تنها انسان مهم در این دنیا نیستیم.»
نظر شما