سینا قنبر پور: می‌گویند راندن، حسی از قدرت به راننده می‌دهد.حالا تصور کنید خودرویی دارید که به دلیل مشخصاتش می‌توانید با آن به هر کجا که اراده کردید، بروید وهیچ مانعی هم نمی‌تواند مانعتان شود؛ برف، باران، آب و ... هیچ‌کدام در مقابل خودروی شما یارای مقاومت ندارند.

 می‌توانید به آن بخش از سرزمینمان قدم بگذارید که افراد معمولی و آنها که خودروی سواری دارند نمی‌توانند. این مشخصات همان مولفه‌هایی است که خودروهای دو دیفرانسیل دارند.

به عبارت دیگر همان خودروهایی که به شاسی‌بلند معروفند، همان خودروهایی که بیابان و کوه و صحرا را در می‌نوردند. « نورالدین هاشمی» نخستین کسی است که در ایران تلاش کرده تا استفاده از این مشخصات خودرو را برای علاقه‌مندانش ساماندهی و فرهنگ‌سازی کند.

 او در سال 1380 از طریق فدراسیون اتومبیلرانی،کمیته خودروهای بیابانی را پایه‌گذاری کرد.وی می‌گوید: مالکان خودروهای دو دیفرانسیل سه دسته‌اند: آنها که می‌دانند چه خودرویی دارند، آنهایی که نمی‌دانند و آنهایی که به مشخصات خودرو خود واقفند ولی نمی‌دانند چطور از آن استفاده کنند.

گفت‌وگو با این مرد 37 ساله که اولین شخصی است  که دوره‌های اکو تورلیدری را گذرانده و به  بسیاری از نقاط ایران با تورخودروهای دو دیفرانسیل (4while drive) سفر کرده است می‌تواند جذابیت‌های پشت جاده‌های اصلی  و آنجا که چشم هرکسی به آن نیفتاده را برایمان نمایان کند.او یکی از مدیران موفق بخش خصوصی در خاورمیانه است و در رادیو برنامه‌های گردش و ورزش را به مردم ارائه می‌کرده است.

هاشمی معتقد است خودروی دو دیفرانسیل که البته هزینه نگهداری آن قابل توجه است می‌تواند به مالک آن این امکان را بدهد که به ناشناخته‌های سرزمینش سربزند و در حالی که بیشتر و بهتر با محیط زیست آشنا می‌شود، از آن بهتر مراقبت کند.

  • وضعیت سفر با خودروهای دو دیفرانسیل و آشنایی مردم با خودروهایی با قابلیت داشتن دنده کمک در کشور ما چگونه است؟ به نظر شما مردم ما می‌دانند خودرو شاسی‌بلند به آنها چه امکانی برای سفرمی‌دهد؟

-کشور ما جزو معدود کشورهایی است که از بدو تولید خودروهای دو دیفرانسیل با این خودروها آشنا شد. به ویژه اینکه بعد از خروج متفقین از ایران جیپ‌های آمریکایی یا به ارتش واگذار شد یا به اشخاص و بدین‌ترتیب مردم ما در همان ابتدای تولید خودروهایی با این مشخصات با آنها آشنا شدند. در دهه 40 و 50 نیز خودروهایی نظیر جیپ در ایران با نام جیپ شهباز تولید شد و در اختیار عموم قرار گرفت. لندروور هم از جمله خودروهای چندمنظوره‌ای بود که برای استفاده در مسیرهای صعب‌العبور  استفاده می شد.

  • آنهایی که خودروی شاسی‌بلند دارند برای سفر و استفاده از خودروشان چگونه می‌توان تقسیم‌بندی کرد؟

-مالکین خودروهای دو دیفرانسیل یا همان‌هایی که به شاسی‌بلند و دنده کمک‌دار معروفند را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد. یکسری مالکینی هستند که می‌دانند از خودرویی با چنین خصوصیاتی، چه انتظاری دارند. دسته دیگر تا حدودی می‌دانند چه خودرویی سوارند و این خودرو چه ویژگی‌هایی دارد ولی نمی‌توانند و یا نمی‌دانند چگونه باید از آن استفاده کنند. دسته سوم آنهایی هستند که بر حسب اتفاق مالک خوروی دو دیفرانسیل شده اند.

  • چه چیزی باعث شد که به راه‌اندازی تورهایی با خودروهای دو دیفرانسیل یا به اصطلاح (4while drive ) بیندیشید و برایش وقت بگذارید؟

-ما می‌خواستیم به آنهایی که خودروهای مناسبی برای رفتن به مناطق صعب‌العبور دارند بگوییم شما می‌توانید به مناطقی از طبیعت بروید که افراد با خودروی سواری و عادی نمی‌توانند بروند.

 می‌خواستیم بازدید و پناه بردن به زیبایی‌های بکر طبیعت را با آموزش رانندگی با خودروهای دو دیفرانسیل همراه کنیم و به جای اینکه افراد به تنهایی به مناطق دور از دسترس عمومی بروند با افراد متخصص و به قولی بلد بروند تا خطرات کمتری متوجه آنها باشد.

  • خب این کار چه سودی داشت یا بهتر بگویم چه هدفی را در آن دنبال می‌کردید؟

-ما معتقد بودیم تا گردشگر داخلی نداشته باشیم بخش گردشگری ما رونق نمی‌گیرد. بنابراین با راه‌اندازی چنین تورهایی که به اصطلاح به آنها تورهای ( safari یا offroad ) می‌گویند گردشگری داخلی رونق می‌گیرد. هدف دیگر ما آشنا سازی مردم محلی با تورگردانی و گردشگری بود تا اینکه در مواجهه با تورها و افراد غریبه آن هم در مناطق صعب‌العبور گارد نگیرند و به این نوع از گردشگری کمک کرده و خود نیز از آن منتفع شوند.

هدف سوم ما هم فرهنگ‌سازی برای چنین تورهایی بود زیرا باید از یک سو چنین گردشگری به طبیعت و قواعد آن احترام بگذارد و از سوی دیگر در چنین توری حاضران شنونده و بازدید کننده صرف نیستند و باید فعال باشند و این تور به افزایش روحیه کار جمعی کمک می‌کند.

  • چه موانعی بر سر راه‌اندازی چنین تورهایی وجود داشت؟ مگر سفر کردن جز یکسری هماهنگی‌هایی نظیر رزرو کردن مشکلی پیش رو دارد؟

-مشکل اصلی ما در راه‌اندازی چنین تورهایی نبود مرجعی برای اخذ مجوز بود. این کار نه ورزش صرف است و نه گردشگری صرف. به هر حال با پیگیری‌هایی که  در سال 1380 شده و با مراجعه‌هایی که  به فدراسیون اتومبیلرانی داشتیم، کمیته اتومبیل‌های بیابانی را پایه‌گذاری کردیم.

 به هر حال یک گردشگر چه داخلی و چه خارجی با وسایل عادی نمی‌تواند از ورامین وارد کویر شده و بعد از گذر از مسیرهایی که به سادگی نمی‌توان از آن عبور کرد به مرنجاب برسد. ما در کمیته اتومبیل‌های بیابانی چنین امکانی را برای یک گردشگر می‌توانستیم فراهم کنیم.

  • چرا تا به حال این موضوع نتوانسته رونق مطلوبی بگیرد ؟ مخصوصا الان که خودروهای شاسی‌بلند بیشتری در ایران تولید می‌شود؟( البته گرانتر)

-متاسفانه فدراسیون فقط به دید مسابقه به خودرو و حرکت در جاده‌ها نگاه می‌کند. برای فدراسیون مهم این است که خودروها و راننده‌هایش از یک نقطه  A شروع کنند و به یک نقطه B برسند.

 این رشته کاملا متفاوت است و اصلا سرعت در آن معنایی ندارد. اگر از جنبه ورزشکارانه بخواهیم به این رشته بنگریم رواج دهنده یک روحیه خاص است. روحیه‌ای که به گردشگر حاضر در این تور می‌آموزد چگونه باید دست به دست هم داد و مشکلی را حل کرد.

وقتی یکی از خودروهای تور در جایی گیر می‌کند آن وقت همه حاضران در تور دست به دست هم می‌دهند و کمک می‌کنند تا این معضل برطرف شود. رانندگی در چنین تورهایی هم با روحیه رانندگی در مسابقات که فقط راننده به سبقت گرفتن و پیشی گرفتن از دیگران می‌اندیشد فرق می‌کند.

  • با این وصف تورهای  (4whil drive)کمتر باید مورد توجه خانم‌ها باشد زیرا این وضعیت‌ نمی‌تواند برای خانم‌ها کار ساده‌ای باشد.

-نه اینگونه نیست اما در ابتدای راه‌اندازی کمیته اتومبیل‌های بیابانی بیشتر آقایان متقاضی شرکت در این تورها بودند. ولی هیچ منعی برای حضور خانم‌ها وجود ندارد به ویژه آنکه گاهی این تورها کاملا خانوادگی تشکیل می‌شود و این می‌تواند خودش حسنی برای چنین توری باشد.

  • چگونه می‌توان در توری با چنین مشخصاتی که گفتید شرکت کرد؟ آیا باید ماشین خاصی داشت؟

-شرایط ویژه‌ای ندارد. اگر کسی علاقه‌مند به دیدن طبیعت آن هم در مناطق صعب‌العبور باشد کافیست که خودرویی مناسب داشته باشد. خودروی مناسب هم به قیمتش بستگی ندارد. یک خودروی دو دیفرانسیل که سالم باشد و بتواند از دنده کمک خود به موقع استفاده کند. البته ما وقتی توری  را راه‌اندازی می‌کنیم بسته به ظرفیت استاندارد خودرو می‌توانیم با خود عده‌ای را همراه کنیم.

 در تورهایی از این دست نمی‌توانیم یک قطار خودرو به راه بیندازیم ولی گاهی همین که چند خودروی یک شکل در جاده پشت سر هم می‌روند برای همه جذاب و در عین حال برای عده‌ای سئوال‌برانگیز و دردسرزا هم می شود.

  • خب  حالا  خودروی مناسب آماده شد. این برای انجام کار کافیست؟

-مسلما نه. ببینید داشتن چنین خودرویی یک امکان بالقوه به مالکش می‌دهد. اینکه اگر بخواهد می‌تواند به جایی برود و آن را ببیند که دارنده خودروی معمولی نمی‌تواند  ببیند مثلا همین جاده شمال، بسیار پیش آمده که حین عبور از جاده فکر کرده‌اید آن مسیری که به دل کوه می‌رود را بپیمایید و در عمق طبیعت خودتان را به آرامش آن بسپارید.

 چشم دوست دارد افق را ببیند در شهر و حتی جاده‌های معمولی نمی‌تواند چنین تجربه‌ای داشته باشد. بنابراین باید بداند که به یک مسیر پر پیچ و خم پا گذاشتن کار ساده‌‌ای  نیست و نیازمند همراه و بلد محلی هم هست. علاوه بر این معمولا چنین توری با چادرزدن و کمپینگ پیش می‌رود که در این صورت گردشگر این تور باید لوازم مورد نیاز برای چادرزدن و اقامت در طبیعت را داشته باشد.

  • این برای گردشگر خطرناک نیست؟

-چنین توری همواره از هیجان‌هایی برخوردار است که دیگر تورها ندارند. باید هشدارها را جدی گرفت. برای همین می‌گویم باید با یک تورلیدر مخصوص این کار پا به مناطق صعب‌العبور و نا آشنا گذاشت.

همه جا نمی‌توان چادر زد. همه جا نمی‌توان آتش روشن کرد. کسی که پا در عرصه طبیعت می‌گذارد باید به خوبی بداند  به سفری که اقامتش در یک هتل 5 ستاره است قدم نمی‌گذارد و باید زندگی در شرایط سخت را تجربه کند. او باید بداند که چگونه می‌توان بدون امکانات شهری در طبیعت  زندگی کرد و از آن لذت برد.

ضمنا یک نکته‌ای را هم یادآوری کنم که در میان موجودات هیچ جانوری به اندازه خود انسان خطرناک نیست. اگر به طبیعت وارد شدید و به قواعد آن احترام گذاشتید خطری شما را تهدید نمی‌کند.

  •  باید از مرجع خاصی مجوز گرفت یا نه؟

-همان‌طور که شما وقتی می‌خواهید به سفری بروید از کسی مجوز نمی‌گیرید این سفر هم مجوز نمی‌خواهد. اما چون شما به طبیعت پا می‌گذارید و آن هم مناطقی که از دسترس عمومی خارج است و گاه مناطق حفاظت‌شده است برای حفظ آن باید رعایت مسائلی را در نظر داشته باشید. به همین دلیل اگر در مسیر تور منطقه‌ای حفاظت شده، قرار داشته باشد باید مجوز عبور از آن را بگیرید.

  • خب عبور صرف که مشکلی ایجاد نمی‌کند، مگر اینکه بحث شکار مطرح باشد؟

-بگذارید این موضوع را کاملا برایتان روشن کنم که تور با اتومبیل‌های بیابانی اصلا به شکار ربطی ندارد. شاید یک شکارچی برای شکار نیاز به خودرویی دو دیفرانسیل داشته باشد ولی این به معنای آن نیست که کسی که با خودروی دو دیفرانسیل پا به طبیعت می‌گذارد به مقصود شکار این کار را کرده باشد. ما برای اخذ مجوز خیلی با مشکل مواجهیم.

  • برای چنین سفری بایداطلاعاتی از محیط زیست و مناطق حفاظت شده به مردم داده شود. اصلا فرض کنید همین الان من در جاده‌ای با خودروی معمولی در حرکت باشم، از کجا بدانم توقف در یک محل مخل سلامت طبیعت نیست؟ آیا هیچ راه دیگری برای مطلع شدن از وضعیت طبیعت ایران نیست؟

-مشکل همین‌جاست. ما در ایران بر خلاف سایر نقاط جهان نقشه مناسب چنین تورهایی نداریم و برای همین تورهایی با کیفیتی که گفتیم نیازمند افرادی است که راه‌ها و چم و خم این کار را بلد باشند. در کشورهای دیگر کتابچه‌ای وجود دارد که همه راه‌های دسترسی را به خوبی نشان‌داده و تمام نقاط خطر، نقاط حفاظت‌شده و نقاط قابل توقف را مشخص کرده است.

این کتابچه با امکانات GPS نیز کالیبره و پشتیبانی شده و فرد به محض ورود به مناطق کم‌دسترس می‌تواند از این طریق مکان‌یابی کرده و بداند در چه نقطه‌ای از مسیر قرار دارد و در چه نقطه‌ای باید مراقبت‌های بیشتری را به کار ببندد. در ایران حتی نقشه‌های دقیق هم قابل دسترس نیست.

  • لوازم مورد نیاز کسی که به چنین تورهای می‌رود چیست؟

-به تناسب سفر و فصل آن متغیر است. اما علاوه بر لباس مناسب و وعده‌های غذایی متناسب با زمان سفر، باید لوازمی نظیر چادر، وسایل مکان‌یابی نظیر قطب‌نما، چراغ مخصوص گرم‌کردن غذا، بیل و کلنگ سفری، سیم‌بوکسل و ... همراه داشته باشد.

 گاهی به تناسب امکاناتی که خودرو دارد شما می‌توانید وسایلی با خود به طبیعت برده و از بودن در طبیعت لذت بیشتری ببرید. تلسکوپ به ویژه در کویر رویاهای شما را به حقیقت تبدیل می‌کند و می‌توانید شب‌های کویر را به چشمی دیگر تماشا کنید.

  • این مشکل نداشتن راهنما و نبود اطلاعات کافی در همه جا گریبانگیر ماست. به نظر می‌رسد در مورد تور خودروهای دو دیفرانسیل نیز همین‌گونه باشد؟

-بله. باید به صراحت بگویم ما در حوزه تورلیدری حتی از گردشگری در  برخی  کشورها هم عقب‌تریم. ما جزو فقیرترین کشورهایی هستیم که متخصص و راهنمای تور و گردشگری نداریم. حتی در مورد حفاظت از طبیعت هم ما با کمبود و نبود نیروی متخصص مواجهیم.

 مثلا در حال حاضر این همه جوان به خدمت سربازی فرا خوانده می‌شوند چرا از این پتانسیل بهر‌ه‌برداری درستی نکنیم و آنها را برای حفاظت از محیط زیست و راهنمایی گردشگران تربیت نکنیم و به خدمت نگیریم. اینگونه می‌توانیم در آنها برای اشتغال آینده‌شان رغبت و انگیزه ایجاد کنیم.

 ghanbarpour@hamshahri.org