سازمانها و نهادهایی که برای پر کردن گزارش عملکرد خود ادعای حمایت از آدمهای سرگردان شهر را دارند اما در عمل هیچکاری برای ساماندهی بیخانمانها و کارتنخوابها انجام نمیدهند. کافی است کمی در لابهلای شمشادهای خیابانها و حاشیه رودخانهها دقیق شوید تا صدها قصه پر غصه را در چهرههایشان بخوانید؛ صدای به هم خوردن دندانهای پیرمردی را که از سوز سرما درگوشهای کز کرده بشنوید و درد بیهویتی جوان ژولیدهای را که خودش را لابهلای کارتنها مخفی کرده حس کنید و...
مسئله رسیدگی به بیخانمانها و متکدیان نخستین بار در ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۷۸ در شورای عالی اداری کشور با ۱۵ ماده قانونی و ۳ تبصره مصوب شد و طی آن ۱۱ دستگاه اجرایی مانند شهرداری، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، دادگستری، بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی(ره)، ستاد مبارزه با موادمخدر، سازمان صدا و سیما، وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی (سازمان رفاه و تأمین اجتماعی و وزارت کار قبل از ادغام) و وزارت کشور موظف به ساماندهی کارتنخوابها شدند.
طبق این آییننامه قرار بود با حمایت ۱۱نهاد و سازمان ماجراهای غمانگیز بیخانمانهای شهر تمام شود، ادارهای برایشان سرپناه بسازد و سازمان دیگری به وضع سلامتی جسمانی و روانیشان رسیدگی کند. یکی برایشان کارگاه اشتغالزایی برپاکند و دیگری تلاش کند تا زمینه بازگشتشان به زندگی عادی و حضور در جمع خانواده فراهم شود اما این گروه از جامعه هم قربانی اختلافات درونسازمانی و برونسازمانی شدند و کلاف سردرگمی آنها پیچیدهتر شد.
البته ۲ سالی این دستورالعمل خیلی ناقص در منطقه ۹ اجرا شد و با همه کمبودها خیلی از کارتنخوابهایی که به مددسرای امید رفتوآمد داشتند با حمایت مسئولان به مجتمع بهاران معرفی شدند اما در نهایت ناباوری این مجتمع هم تعطیل شد. بدون تردید جمعآوری کارتنخوابها و حفظ انتقال آنها به گرمخانهها پاک کردن صورت مسئله است که حل آن مسئولیتپذیری مسئولان را میطلبد.