و مجروحان و زندگیهای از همپاشیده و خرابههایی است که باید از نوساخته شوند. همهی اینها نشان از ضرورتِ داشتن برنامهی از پیشطراحیشده برای مدیرت بحران، امداد فوری و سازوکار بازسازی خرابیها بر اساس مشارکت حداکثری آسیبدیدگان از زلزله دارد. لیکن، بد نیست که دوچیز را کنار اینها نیز بیاموزیم. زلزله بخشی از رفتار طبیعت است و باید آن را بپذیریم. بنابراین، چه بهتر که رفتار فردی و جمعی خود را پیشاپیش با احتمال وقوع زلزله انطباق دهیم.
یاد دارم که پس از زلزله منجیل رودبار که ۳۱خردادماه ۱۳۶۹ بهوقوع پیوست، اکثر ساختمانهای عمومی شهر تخریب شدند و اکثر مسؤولان شهر جانباختند. لذا، اساسا، کمتر کسی مانده بود که شرایط بحرانی پس از زلزله را سازماندهی کند. بخشدار که زنده ماندهبود بهدلیل قطع ارتباط تلفن و بستهشدن جاده به دلیل لغزش کوه مجبور شده بود که کیلومترها راه برود تا به یک پاسگاه برسد و با استفاده از سیستم ارتباطی آن به استاندار اطلاع دهد. بیمارستان رودبار تخریب، سدمنجیل آسیب دیده و نیروگاه برق از مدار خارج و منبعهای آب در اکثر شهرها حتی در رشت تخریب شدهبود. سایر تاسیسات شهری نیز به همین سیاق آسیبهای جدی دیده بودند. آنچه ما از آن میبایست یاد میگرفتیم آن بود که نه تنها تک بناها باید در برابر زلزله تابآور شوند که شهر باید قدرت تابآوری پیدا کند.
افزایش تابآوری شهر در برابر زلزله یک سطح دیگری از برنامهریزی و درگیری تمام دولت، حکومت و مردم را نیاز داشت و دارد. البته وضع مقررات ملی ساختمان و تهیهی نسخه چهارم آییننامه زلزله، تهیه نقشههای پهنهبندی زلزله، شناسایی گسلهای زلزله و وضع مقررات خاص برای احدث بنا در مجاورت آنها و سازماندهی ستاد مدیریت بحران و سایر اقدامهای پیشگیرانه نشان از توجه به این امر در این سی سال گذشته در دولتهای مختلف، دانشگاهها و جمعهای حرفهای مهندسی و نظام مدیریت بحران داشتهاست. لذا، هرچند هنوز خساراتهای زلزله در ایران بالاست لیکن، روند آن کاهشی است. با این وجود، برای سطحِ نازلتر آسیب از زلزله، نیاز به سطح دیگری از برنامهریزی تحت عنوان تابآوری شهری در برابر زلزله است.
برنامهی تابآوری شهری و آمادگی برای رویارویی با زلزله بهویژه شهرهای بزرگ و کلانشهرها و شهری چون تهران نیاز به یک برنامه در سطح کل حاکمیت، حتی فراتر از دولت دارد. یکبار تلاشی برای این مهم با همکاری سازمان جایکا از ژاپن برای تهران صورت گرفتهاست. لیکن، بهنظر میرسد با توجه به گرفتاریهای امروز دولت و حاکمیت، موضوع از اولویت توجه خارج شدهاست. به عنوان یک شهروند، از شوراهای شهر درخواست میکنم که این موضوع را در دستورِ کار خود قرار دهند. شوراها میتوانند در محدوهی اختیار خود برخی تصمیمهای مهم را جهت ایجاد آمادگی شهری اتخاذ کنند و به عنوان نمایندگان شهر خواستههای مشخصی را از دولت و حاکمیت تنظیم و بهطور رسمی پیشنهاد، مطالبه و پی بگیرند.
نکتهی دیگر آنکه، هیچکس نمیتواند جانشین تکتک ما شهروندان برای ایجاد آمادگی برای رویارویی با زلزله شود. چند دقیقه با خود خلوت کنیم و ببینیم برای رویارویی با این پدیده، چه پیش و چه پس از وقوعِ آن، تا چه میزان در خود آمادگی ایجاد کردهایم؟
زلزله بخشی از زندگی ماست. تنها نمیتوانیم از مسؤولان و یا مهندسان انتظار داشتهباشیم. باید درخودمان نیز ایجاد آمادگی کنیم.
عباس آخوندی: به مناسبت سالروز وقوع زلزلهی بم