اما این موضوع تنها روی کاغذ مانده است و درعمل سیاستگذارانی که در حال اجرای سیاستهای خود در شهر هستند، میراث فرهنگی را مانعی بر سر راه سیاستهای خود میدانند و در این میان فشارهای بسیاری به میراث فرهنگی برای موافقت با اجرای طرحهای شهری خود وارد میکنند. خوشبختانه در دوره کنونی مدیریت شهری تا حدودی این فشارها کاهش یافته و حتی کمرنگتر از قبل شده است.
از سوی دیگر، در موضوع حفظ بناهای تاریخی با مشکلاتی غیر از فشارهای وارد شده به میراث فرهنگی روبهرو هستیم که کار را برای حفظ بناها تا حدود زیادی سخت میکند. بسیاری از ابنیه تاریخی تهران خصوصاً در پهنههایی مانند منطقه۱۱ و ۱۲ که در دوره قاجار یا پهلوی اول ساخته شدهاند، گذشت زمان و بیتوجهی به حفظ آنها، سبب ناایمن شدن برخی از این آثار تاریخی و معماری شده است. معتقدم یکی از راههایی که میتوان آثار تاریخی فرسوده را نونوار کرد،
استفاده از ظرفیتهای شهرداری و سازمان نوسازی در ارائه مشوقهای نوسازی در بافتهای تاریخی است. به این معنا که دفاتر خدمات محله با ارائه وام به مالکان چنین ابنیههایی به گونهای نوسازی را انجام دهد که بتوان در قالب کاربری جدید، خدمات به شهروندان ارائه کنند.