حدود ۸ سال است که او در محله ولنجک، میدان دانشجو زندگی میکند. کوثری که دلش برای روزهای خلوت تهران تنگ شده است میگوید: «روزگاری زندگی در تهران لذتبخش بود و خبری از همهمه و شلوغی نبود. الان از این همه ترافیک و آلودگی هوا و... وحشتزده میشوید و در پایتخت جای سوزن انداختن نیست. بهطور مثال بزرگراه صدر برای کاهش و رفع ترافیک در ۲طبقه ساخته شد اما به نظرم اگر تهران را هم در ۲طبقه بسازند جوابگوی این جمعیت نیست چه برسد به بزرگراهها.»
کوثری درباره روح بخشیدن به خیابانها میگوید که خوب است از ایده و فکر مهندسان شهرسازی و کارشناسان حرفهای استفاده شود و میافزاید: «تهران برای زیباتر شدن جای کار زیادی دارد و متأسفانه اثری از زیباییشناسی در معابر آن نمایان نیست و بسیاری از خیابانها سرد و بیروح هستند. پل طبقاتی صدر نمونه بارزی است که هیچ اثری از زیبایی در پایه پلها و بلوار میانی دو لاین نمیتوان یافت. نمونه دیگرش همین میدان دانشجو در محله ولنجک است. حدود ۲ سال، دورتادور این میدان را حصارکشیدند.
بعد از ۲سال داسی وسط این میدان نصب شد که هیچ زیبایی ندارد. برای زیبایی میدانها پسندیده است از طرحهای اسلیمی یا مدرن استفاده کنند؛ طرحهایی که در فرهنگ ما تعریفی ندارد. میتوان با کمترین هزینه، تهران شلوغ را دیدنی کرد و به آن روح زندگی داد و این مستلزم استفاده از استادان فن است.»