ارتباط و تعامل بین ساکنان کوچهها و خیابانها با یکدیگر آنقدر زیاد بود که هیچ خانوادهای احساس تنهایی نمیکرد. آن زمان اگر در فراز و نشیب زندگی برای خانوادهای گرفتاری و مشکلی پیش میآمد، همسایهها نخستین افرادی بود که از ماجرا با خبر میشدند و برای حل مشکل هممحلهایشان قدم بر میداشتند. در واقع نمیگذاشتند پای نهادهای خدماترسان مثل کمیته امداد و بهزیستی به میان بیاید. متأسفانه اکنون با سبک زندگی و مرام همسایهداری گذشته فاصله گرفتهایم و آگاه نیستیم که ادامه این مسیر ما را به ناکجاآباد میبرد.
باکمی تأمل و درنگ در اطرافمان متوجه میشویم که ارتباط و تعامل ساکنان در یک محل و حتی در خیابان و کوچه و از همه تأسفبارتر در یک آپارتمان و مجتمع مسکونی آنقدرمحدود شده که گاهی وقتها با این مسئله مواجه میشویم که حتی همسایه دیوار به دیوار، همسایهاش را نمیشناسد؛ چه برسد به اینکه از حال و روز هم باخبر شوند و سر بزنگاه به داد یکدیگر برسند.
بدون تردید این بیخبریها و غفلت از حال و روز هممحلهایها زنگ خطری است برای فراموشی ارزشهایی چون فرهنگ«همسایه داری» که در دین مبین اسلام بارها به آن سفارش و تأکید شده است. بنابراین همه ما، بهویژه رسانهها باید برای حفظ و پاسداشت اینگونه ارزشها تلاش کنیم. البته، همسایهداری در جنوب تهران و خیلی از محلهها رواج دارد اما کمرنگتر از قبل شده و لازم است برای تقویت آن تلاش کنیم.