به گزارش خبرگزاری مهر، آیین نکوداشت زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد نویسنده و طنزپرداز فقید عصر گذشته در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم سعید بیابانکی مجری مراسم بیان کرد: حس و حال امروزم شبیه حسی است که بعد از درگذشت قیصر امین پور داشتم. ابوالفضل زرویی نصرآباد شبیه به قیصر امین پور بود و او را باید عصاره ادبیات طنز این سالها دانست.
در ادامه مجید سرسنگی معاون فرهنگی دانشگاه تهران ضمن تشکر از حضور هنرمندان، شعرا، ادیبان، مدیران و مسئولان در این مراسم عنوان کرد: برگزاری آیین نکوداشت برای استاد زرویی نصرآباد اقدام شایستهای بود که از سوی سازمان جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران با همکاری حوزه هنری اتفاق افتاد. سال ۹۷ سال تلخی بود به دلیل فقدان یکی از اساتید حوزه طنز که مهجور و غریب است. امیدوارم یادمانهایی مثل یادبود استاد زرویی نصرآباد این مهجوریت را کمتر کرده و نسل جدید را با ذوق و سلیقه اشعار این شاعر و نویسنده برجسته آشناتر کند.
وی افزود: حرفهای زیادی برای گفتن وجود دارد. اما به دو نکته بسنده میکنم. سرنوشت ابوالفضل زرویی نصرآباد به سرنوشت فرهنگ و هنر این سرزمین از جهت غربت و مظلومیت شباهت دارد. زرویی نصرآباد اگر مثل خیلیها در زرق و برق زندگی میکرد شاید شرایطش غیر از این بود. او شاعری معمولی ستیز بود. برخلاف جریان متداول جامعه که به سمت مادیات و پیرایه های دنیوی سیر میکند، به جامعه آرمانی خویش که صداقت و مهربانی دارد، گرایش داشت. یه جامعه مردانی که مردانگی و زنانی که عفت دارند. در دورهای که بسیاری از ارزشها یا از دست رفته یا کمرنگ شده است، اشعار و نوشتههای او یک فرصت و اتفاق است. از او برای میراثی که برایمان به جا گذاشته است، تشکر می کنیم که توانسته ما را به آرمان های یک انسان واقعی نزدیک تر کند.
سید مهدی شجاعی شاعر، نویسنده و مدیر انتشارات نیستان نیز عنوان کرد: به نظرم شخصیت زرویی نصرآباد همچنان ناشناخته باقی مانده است و من ترجیح می دهم یادداشتی را درباره او برایتان بخوانم.
وی در ادامه یادداشتی مربوط به ۱۵ سال پیش را که در آن خطاب به ابوالفضل زرویی نصرآباد از آموزه های او تشکر و قدردانی کرده بود، خواند. از این که کاربرد ترکیب هایی همچون «سهل ممتنع» و «چرند پرند» را به شیوهای درست به او آموخته بوده است.
وی با خواندن این یادداشت بیان کرد: عدهای زرویی را ندیدند زیرا همیشه همه را به یک چشم می بینند. اغلب مدیران فرهنگی نیاز به کفالت دارند. اساسا اموراتشان با کفالات دیگران میگذرد. از این افراد نمیتوان انتظار داشت توان و توفیق خدمت به بزرگان را پیدا کنند. مستحق شماتت آنهایی هستند که مهمات را به افراد صغیر و مهجور میسپارند. زیرا توان اندیشیدن و وقتی برای گفتن ندارند. عدهای زرویی را نمی دیدند چون دیدنش مساوی با شنیدن حرفهایش بود. زیرا فردی چنین هوشمند از مواضع خود کوتاه نمیآمد. پس چه بهتر بر این چاه عمیق سرپوش میگذاشتند.
شجاعی همچنین خاطر نشان کرد: عده ای زرویی را از سر حسادت نمیدیدند. این عده از هیچ تلاشی برای تخریب او نیز فروگذار نکردند. امروز آن چشم ها که از بودن او خواب نداشتند آسوده می خوابند. اما عدهای از خواییدن ابوالفضل غمگین خاطرند. وی در ادامه شعری منتشر نشده از استاد ابوالفضل زرویی نصرآباد را خواند.
امرالله احمدجو نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون نیز با اشاره به خاطره از دوستی با ابوالفضل زرویی نصرآباد عنوان کرد: اولین بار آقای میرفتاح ما را با یکدیگر آشنا کرد و در آن جلسه حرفی برای گفتن نداشتیم. اما بعدها امید مهدی نژاد و عباس حسین نژاد شرایط ملاقاتی طولانی را در خانه ابوالفضل فراهم کردند.
وی افزود: در آن جلسه از آلوچه دزدی، سر به سر باغبان ها گذاشتن و خاطرات کودکی و نوجوانیمان گفتیم و تا زمانی که آفتاب سر زد و ظهر شد، گفتیم و خندیدیم. مدت ها بود که بیکار بودم و به دلیل مسائل معاش سختی میکشیدم. بعد از چند سال همان روز پیشنهادی کاری به من داده شد و هرآنچه خاطره از او دارم، خوش است. گاهی با ابوالفضل می گفتیم بیکاری خوب است، اما حیف که درآمد ندارد. از کسانی که در حق او بی مهری کردند، گلایه مندم. امیدوارم همه حرف هایی که در وصف او بعد از درگذشتش گفته شد، دلی بوده باشد. چند بار برای نوشتن درباره او دست به قلم بردم اما نتوانستم. روحش شاد. ما شاعر و انسان بزرگی را از دست دادهایم. از برکات آیین نکوداشت او بود که امروز ابتدا به حوزه هنری رفتم و دقایقی نمایشگاه عکس جشنواره هنرجوان را در آنجا دیدم و ذوق زده شدم که دستمان از جوانان خلاق و هنرمند خالی نیست.
در ادامه از مجموعه «حکایت آن سرو بلند» با حضور محمد زرویی نصرآباد، محمدرضا ترکی، مجید سرسنگی، عباس محمدی، اسماعیل امینی، سید مهدی شجاعی، حسن فارسی معاون فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران، امرالله احمدجو نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون روی سن رونمایی شد. این کتاب توسط نسیم عرب امیری گردآوری و توسط انتشارات جهاد دانشگاهی تهران رونمایی شد.