یادش میرود این روزها هزینههای زندگی برایش مثل کابوس شده است. غرورآمیز جملهای را که روی تندیس نوشته شده میخواند: «تقدیم به مادر قهرمان من». سالها بود از کسی هدیه نگرفته بود حالا او از میان هزاران بانوی سرپرست خانوار بهعنوان مادر قهرمان انتخاب شده است. او قهرمان است چون تک و تنها بیش از ۱۰ سال است که ۵ فرزندش را سرپرستی میکند. حتی هزینههای دوا و درمان پسر کوچکش را که بیماری لاعلاج مادرزادی دارد خودش پرداخت میکند. او خوشحال است فقط به دلیل اینکه آدمهایی در این شهر زندگی میکنند که او را تنها نگذاشتهاند و به پاس عشق مادرانهاش به او احترام میگذارند. پویش مردمی «مادر قهرمان من» برای همین حس غرورآفرین مادرانه تشکیل شده است. جمعیت مردمی امام حسنیها امروز از ۵۰۰ مادر سرپرست خانوار بهعنوان «مادر قهرمان من» قدردانی و تکریم میکند.
کار نیک و عمل خیر تنها به کمک مالی و اهدای سبد ارزاق نیست. جمعیت مردمی امامحسنیها با اجرای پویش «مادر قهرمان من» سعی دارد از مادران زحمتکش خانوادههای نیازمند و بیسرپرست قدردانی کند. «مصطفی عباسی» مسئول جمعیت امام حسنیها میگوید: «جمعیت امام حسنیها از ۲۰ گروه مردمی، جهادی و دانشجویی تشکیل شده است که هرکدام به نحوی در زمینه کار خیر فعالیت دارند. در کنار این گروهها افراد حقیقی نیز ما راهمراهی میکنند که هرکدام با توجه به توانایی، تخصص و حرفهشان سعی دارند به افراد نیازمند یاری برسانند. امسال تصمیم گرفتیم با کمک همدیگر طرحی را با هدف فرهنگسازی در زمینه کمک به نیازمندان بهعنوان پویش «مادر قهرمان من» راهاندازی کنیم. امروز ما نتیجه همکاری همه گروههای عضو جمعیت را میبینیم در این مدت هزار بانوی سرپرست خانوار شناسایی و از این بین ۵۰۰ مادر بهعنوان مادر قهرمان انتخاب شدند.»
- تکریم مادران سرپرست خانوار
حس و حال اهدای تندیس برای فرزندان این خانوادههای نیازمند وصف شدنی نیست. عباسی میگوید: «گروههایی که وظیفه اهدای تندیس را برعهده دارند به خانه این مادران میروند اما تندیس و هدیه با دستان پر مهر فرزندان به مادر تقدیم میشود. اهمیت دادن به جایگاه مادر و احترام و تکریم او در خانواده میتواند نیروی امید را در مادران بالا ببرد، چیزی که در بسیاری از خانوادههایی که ما شناسایی کردهایم کمرنگ شده است. مشکلات مالی و معیشتی بر نحوه رفتار و مهارتهای زندگی خانوادهها تأثیر گذاشته است.
بعضی از این مادران سالهاست که هدیه روز مادر دریافت نکردهاند. مادری که با همه مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند تا کیان خانواده را حفظ کند شایسته احترام و قدردانی است. امروز به مادران هدیههایی تقدیم میکنیم تا به خانوادهها نشان دهیم اهمیت این از خود گذشتگی مادرانه را میدانیم. مسلماً همه فرزندان مادرانشان را قهرمان میدانند ولی مادرانی که ما انتخاب کردهایم در شرایط اقتصادی خوبی قرار ندارند. این مادران به تنهایی مسئولیت معیشت و اداره زندگی را برعهده دارند.» این برنامه در پهنه غربی پایتخت و محلههای حاشیهای تهران برگزار میشود و همزمان در استانهای سیستان و بلوچستان، همدان و کرمان هم در حال برگزاری است.
- اهمیت هدیه معنوی
فرهنگسازی نذر نیکو و عمل خیر از مهمترین اهدافی است که جمعیت امامحسنیها دنبال میکند. آنها سعی دارند تا نگاه مردم به نیکوکاری را از کمک نقدی و مادی و سبد ارزاق به سمت نذر فرهنگی هدایت کنند تا از این طریق بتوان نیازهای روحی نیازمندان را هم تأمین کرد. مسئول جمعیت امام حسنیها میگوید: «هر فردی که در پویش مادر قهرمان من شرکت میکند یک گلدان هدیه میگیرد و این گلدان یک هدیه معنوی است یعنی فرد با دادن این گلدان به مادرش میگوید: «من به نیت تو و برای تو یک کارخیر انجام دادهام و این گلدان را بهعنوان یک هدیه معنوی به مادرش تقدیم میکند.
همچنین اعضا نیت کردهاند همه ثواب این کار خیر به روح مادربزرگها و مادرانشان که در قید حیات نیستند برسد.»پویش مردمی «مادر قهرمان من» امسال برای نخستین بار کارخود را آغاز کرد و این شروعی است برای حمایت و کمک به مادران نیازمندی که سرپرستی خانواده را برعهده دارند. عباسی میگوید: «این طرح یک حسن دارد و آن اینکه ما توانستهایم هزار خانواده نیازمند را شناسایی کنیم و معرفی آنها به خیریههایی که عضو جمعیت امام حسنیها هستند ظرفیت حمایتی ما را بالا میبرد. مسلماً بعد از شناسایی میتوانیم یاریشان کنیم.
- تجلیل ۷۸۱ مادر آسمانی غرب پایتخت
یک دهه از طرح بزرگداشت مادران آسمان پایتخت میگذرد طرحی که با تجلیل از ۵۰ مادر شهید آغاز شد و امسال به ۳۰ هزار نفر رسیده است. طبق آمار در تهران نزدیک به ۱۱ هزار مادر شهید در قید حیات هستند که بیش از ۷۸۱ نفر از آنها در پهنه غرب سکونت دارند. «علی خاکی» مسئول روابطعمومی ستاد طرح بینالمللی مادران آسمانی درباره این طرح میگوید: «همانطور که ما در سالروز ولادت حضرت زهرا(س)، برای مادران خودمان هدیه میخریم،
یک هدیه هم به نیابت از فرزند شهید، تهیه و به مادر شهید هدیه میدهیم. نیت کردهایم هرسال دل مادران شهدا را شاد کنیم. چراکه اعتقاد داریم با انجام این طرح دل شهدا هم شاد میشود و از سویی دیگر بخش کوچکی از دینی که به گردن ما دارند هم ادا میکنیم.» او به نتایج ارزشمند این طرح اشاره میکند و. میگوید: «طرح به همت و مدد بیش از ۲۰۰ گروه مردمی در زمینههای علمی، فرهنگی و هنری و بهویژه گروههای دانشآموزی و ۶هزار نفر اجرا میشود. طرح مادران آسمانی نکات و دستاوردهای مفیدی داشته و دارد.
برای مثال ممکن است هریک از اعضای این گروه در طول سال با خانواده شهدا در ارتباط نباشند، اما به واسطه اجرای طرح مادران آسمانی، به خانه شهدا میروند. خانواده شهداگویی که فرزند شهیدشان به دیدنشان آمده است، با روی گرم از آنها استقبال میکنند. این رفتار باعث میشود تا نوجوانی که به خانه شهید رفته، احساس کند، خانه مادربزرگ خودش رفته است یا افراد میانسال فکر میکنند که شهید، دوست و همرزمشان بوده و اکنون به دیدار مادر رفیقشان آمدهاند.
به همین خاطر میتوان از ارتباط نسل جدید با خانواده شهدا به واسطه حضور آنها در خانه شهدا، بهعنوان مهمترین نتیجه این طرح نام برد.» خاکی درباره اهداف این طرح میگوید: «ما میخواهیم با برپایی این طرح فرهنگسازی و یادآوری کنیم که اگر در محلهای، جوانی، زندگیاش را در راه فراهم کردن آسایش و امنیت شهروندان محله و کشورش گذاشته است، اکنون جوانان همان محله که از آن در این طرح به نام «فرزند باغیرت» یاد میشود، وظیفه دارد جای خالی آن شهید را برای خانوادهاش پُر کند.»
خرید هدیه رسم نیکویی برای گرامیداشت روز مادر است. اما یادمان نرود در بسیاری از مواقع هدیهای معنوی هم میتواند مادرمان را شاد کند. امروز میتوانیم زودتر از همیشه به خانه برویم. همه دغدغههای زندگیمان را پشت در خانه بگذاریم و مثل دوران کودکی مادر را به آغوش بگیریم و روبهرویش بنشینیم و با او حرف بزنیم. از اتفاقها محل کارمان بگوییم. از دوستانمان حرف بزنیم. به او بفهمانیم حرفها و نظراتش برایمان بیشتر از هر فرد دیگری اهمیت دارد.
بیایید هدیه روز مادر لوازم خانه نخریم. هدیهای که انتخاب میکنیم آن چیزی باشد که مختص به مادرمان است. اگر دستی در هنر داریم خودمان برایش هدیه درست کنیم. درست مانند همان نقاشیهای ساده دوران کودکی که برای مادرمان میکشیدیم و همان میشد هدیه روز مادر. لبخند و ذوق مادرمان را به یاد بیاوریم. با همان یک کاغذ نقاشی قند در دلش آب میشد و خوشحالیاش وصف شدنی نبود.
مرور خاطرات همیشه دلچسب است. دوستان قدیمی مادرتان را پیدا کنید و مادرتان را غافلگیر کنید. همنشینی با دوستان قدیمی مطمئناً حال و احوال مادرتان را خوش میکند. یک غذای ساده درست کنید و اجازه دهید تا مادرتان لحظاتی با دوستان قدیمیاش خاطرات جوانیاش را مرور کند.
او را به سینما ببریم. یک گردش ساده ۲ نفره میتواند یک هدیه جذاب باشد. فیلم ببینیم. به رستوران برویم. در پارک قدم بزنیم. حتی اجازه دهیم هدیه روز مادر را خودش انتخاب کند. از خواهر و برادرهایمان بخواهیم همراهمان شوند. درست مثل روزهای کودکی وقتی همگی با هم به گردش میرفتیم.
تشکر کنیم. دستانش را بگیریم و درست در چشمانش نگاه کنیم و بگوییم چقدر قدردان زحماتش هستیم. کارهایی را که برایمان انجام داده است یادآوری کنیم. بگذاریم بفهمد ما حواستان به کارها و از خودگذشتگیهای او هست. عذرخواهی هم یادمان نرود. در طول سال حرفها و رفتارهای زیادی انجام دادهایم که باعث رنجش خاطر او شده است. امروز وقت عذرخواهی است.
- مادران نیلوفری
روی دیوار نام شهرزاد را حک کرده است. میپرسم: «شهرزاد کیست؟» مدیر مددسرای آفتاب نیلوفری میگوید: «شهرزاد نام دختری است که مادرش شبها به مددسرا میآید. مادری که سالها قبل معتاد بود و این روزها بیخانمان و کارتنخواب شده است و سوزوسرمای زمستان او را به مددسرا کشانده. او عاشق دخترش است و شهرزاد هم گاهی به دیدنش میآید.» به تختهای آهنی مددسرا یا همان گرمخانه نگاه میکنم در کنار بعضی از تختها عروسک و اسباببازیهای کودکانه میبینم.
همه اینها دلخوشی مادرانی است که از بد روزگار خود را اسیر خیابان کردهاند. خیلی از آنها به واسطه اعتیاد بیخانمان شدهاند و این بیخانمانی خانه و خانواده را از آنها گرفته است. «فاطمه باجلان» مدیر مددسرای آفتاب نیلوفری در منطقه ۲۲ است، تنها گرمخانه مخصوص زنان در پهنه غربی پایتخت. باجلان که سالها تجربه کار در این حیطه را دارد: «هر سال با فرا رسیدن روز مادر سعی میکنیم به کمک خیّران مراسم کوچکی برگزار کنیم. من به این مراسم و پررنگ کردن نقش مادری اهمیت میدهم چون در این سالها متوجه شدهام هیچچیز برای آنها بیشتر از عشق به فرزند نمیتواند انگیزه بهبودی ایجاد کند.» مدیر مددسرای آفتاب نیلوفری از مادرانی نام میبرد که بعد از ۲۰ سال اعتیاد و دربهدری به عشق فرزندانشان ترک کردهاند.
باجلان میگوید: «تعدادی از زنانی که به گرمخانه مراجعه میکنند مادر هستند. بعضیها به واسطه اعتیاد از خانه طرد شدهاند یا تعدادی به دلیل مشکلات خانوادگی و بیخانمانی سر از خیابان درآوردهاند. با این حال نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. مادری را میشناسم که بعد از سالها بیخانمانی و اعتیاد به عشق فرزندانش ماههاست که اعتیاد را ترک کرده است اما متأسفانه خانواده او را قبول نمیکند و فرزندانش سراغی از او نمیگیرند. اما مادری هم داشتیم که وقتی بعد از بهبودی با فرزندش تماس گرفتیم و خبر بهبودی حال مادرش را دادیم، اول حاضر نبود او را ببیند ولی بعد از چند ماه سراغ او آمد و مادرش را به خانه برد و حالا زندگی بسیاری خوبی دارند. همه آدمها اشتباه میکنند ولی فرصت جبران را باید به آنها بدهیم. ما در مددسرای آفتاب نیلوفری با برگزاری کلاسهای مشاوره و مهارت زندگی، سعی داریم تا مادران و زنان شهرمان را دوباره به آغوش خانواده برگردانیم. خوشبختانه گاهی موفق میشویم و این برایمان دلگرمی است.