محمد دحلان، از مقامات سابق و وزیر اطلاعات دولت خودگردان فلسطین است. وی یکی از طراحان پیمان سازش عربی موسوم به توافق اسلوست و سالهاست در فلسطین با اتهام خیانت و جاسوسی برای اسرائیل مواجه است و به همین خاطر فعلا مقیم امارات بوده و تبدیل به مهمترین مشاور سیاست خارجی حاکمان این کشور شده است. وی بهعنوان عقل منفصل و طراح بسیاری از توطئهها و طرحهای براندازی در سالهای اخیر شناسایی میشود؛ از طراحی عملیاتهای ترور در نقاط مختلف خاورمیانه و ازجمله یمن گرفته تا اخیرا تحولات سودان.
محمد بنزاید، ولیعهد تندرو و بهشدت ضدایرانی امارات، ضلع دوم این مثلث است. بنزاید دشمنی شدیدی هم با جریانات اخوانی و ازجمله با قطر و ترکیه دارد. ارتباطات علنی و غیرعلنی محمد بنزاید با رژیم اسرائیل از پیمان اسلو در سال ١٩٩٣ شروع شد، ولی بعد از سال ٢٠١٥ و روی کار آمدن محمد بنسلمان و پدرش وارد فاز جدیدی شد و با انتخاب ترامپ در آمریکا در اواخر سال ٢٠١٦ به اوج خود رسید. یوسف العتیبه، سفیر امارات در آمریکا و جورج نادر، تاجر و دلال بدنام و بدسابقه لبنانی-آمریکایی واسطههای گسترش این روابط با اسرائیل و دولت ترامپ بودهاند.
محمد بنسلمان، ولیعهد تازهکار و عجول سعودی هم ضلع سوم این مثلث است که از ابتدا بهشدت تحتتأثیر بنزاید قرار داشته و الگوی وی برای عربستان تبدیل کردن سریع این کشور به یک دوبی جدید است. وی علاوه بر اتکا به ابزارهای بنزاید در آمریکا یعنی عتیبه و نادر، از افراد و روشهای سنتی نفوذ عربستان در آمریکا مثل عادل الجبیر و شرکتهای متعدد و پرخرج روابط عمومی و لابی شرکتهای نفتی در آمریکا بهره میبرد.
گفته میشود حلقه اتصال این ۳نفر بهویژه بنزاید و بنسلمان به عناصر تندروی دولت ترامپ همچون جان بولتون و همینطور بیبی نتانیاهو، ۳ نفر هستند؛ جرارد کوشنر، داماد ترامپ، شلدون ادلسون، حامی اصلی مالی ترامپ و ران درمر، سفیر اسرائیل در آمریکا.
آنچه برای ایران مهم است، برنامه و توطئههایی است که این افراد و به تعبیر دکتر ظریف «تیم بی» شامل بیبی نتانیاهو، بولتون، بنزاید و بنسلمان برای ایران تدارک دیدهاند. هر ۴نفر بهعنوان افرادی جنگطلب و تندرو شناخته میشوند.
نتانیاهو تقریبا در تمام عمر سیاسی خودش مشغول تحریک آمریکا برای حمله به کشورهای غیرهمسو با رژیم اسرائیل بوده و هست. ایده اصلی کتابی که نتانیاهو در سال ١٩٩٥ تحت عنوان «مبارزه با تروریسم» نوشت، مبتنی بر این است که ریشه تروریسم در جهان، دولتهای غیرهمسو با آمریکا هستند و تنها راه ریشهکنی تروریسم حمله نظامی به این کشورها بهمنظور اضمحلال و تغییر رژیم آنهاست. وی این ایده را در ٢٤ سال اخیر با تشویق دولتهای آمریکا برای حمله به افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و ایران بهصورت علنی دنبال کرده و میکند.
بولتون هم جزو بدنامترین نومحافظهکاران آمریکایی است که نقش برجستهای در سندسازی برای جنگ عراق و اقدامات ضدایرانی داشته است؛ بدنامی وی به حدی است که ترامپ به شرطی وی را مشاور امنیت ملی کرده که جنگ جدیدی راه نیندازد.
امارات هم سالهاست بهشدت درگیر اقدامات و مواضع ضدایرانی است و مشهور است که یکی از سران این کشور سالها قبل به آمریکاییها گفته است ایران بیش از حد بزرگ است و باید تجزیه شود.
عربستان هم هرچند تا قبل از سال ٢٠١٥ در روابط با ایران ظواهر را حفظ میکرد، ولی افشاگری ویکی لیکس مبنی بر درخواست پادشاه سابق این کشور از آمریکا برای قطع سر مار نشان میدهد این حفظ ظاهر، سیاست واقعی این کشور نبوده است. با ظهور محمد بنسلمان، تهدیدات و شعارهای جنگطلبانه و ضدایرانی عربستان به موضوعی علنی تبدیل شده است.
محمد بنسلمان علاوه بر شروع جنگ خونین یمن، به تهدید نظامی همسایگانش اجازه میدهد و سالهاست سودای تشکیل ناتوی عربی بهمنظور ماجراجویی به هزینه آمریکا را دارد.
جمع شدن این مجموعه خطرناک حول یک رئیسجمهور کمتجربه، خودبزرگبین و فاقد دیدگاه راهبردی و بلندمدت، چیزی است که توجه کارشناسان روابط بینالملل را بهخود جلب کرده است. با این حال کشاندن این موضوع به عرصه عمومی و رسانهای آمریکا و خارج از آن، چیزی است که میتواند بر سر برنامهها و توطئههای این گروه خطرناک و خبیث مانع ایجاد کند. این همان چیزی است که وزیر خارجه کشورمان در سفر اخیر به نیویورک سعی کرد به مؤثرترین شکل ممکن انجام دهد و جلب توجهات به آن در اصلیترین رسانههای آمریکا شامل برنامههای خبری سی بیاس نیوز و فاکس نیوز نشانه توفیق آن است.
چیزی که باعث جذابیت این مجموعه عربی و بهویژه بنسلمان برای شخص ترامپ شد، القای این ادعا بود که این مجموعه بهعنوان رهبران اسلامی و خادمین حرمین شریفین این توانایی را دارند که مجموعه کشورهای اسلامی را برای پذیرش یک طرح سازش خاورمیانه جدید و کاملا یکطرفه به نفع اسرائیل، موسوم به «معامله قرن» متقاعد کنند. انجام نخستین سفر خارجی ترامپ به عربستان و همینطور ادامه پشتیبانی همهجانبه ترامپ از بنسلمان، بهرغم رسوایی قتل خاشقجی و فجایع جنگ یمن در همین چارچوب تفسیر میشود.
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۲۱:۱۸
دکتر علیرضا میریوسفی- کارشناس روابط بینالملل: از سال ٢٠١٥ به بعد یک جمله در بین اندیشکدهها و کارشناسان خاورمیانه به کرات شنیده میشد:«۳ محمد در پی تغییر معادلات منطقه هستند: محمد دحلان، محمد بن زاید و محمدبنسلمان».