کاش مدیریت همشهری کمی به فکر باشد. باعث و بانی لاغر شدنت را نمیبخشم.
تو دلیل پنجشنبههای رنگی خبرنگار کوچکت هستی.
همراه همیشگی تو
نرگس دارینی، ۱۶ساله
خبرنگار افتخاری از کرج
دوچرخهی کاغذی واقعی
وقتی فهمیدم اینهفته هم نمیآی، یه نگاه به دوچرخههایی کردم که از اولین روز تا همینروزها جمع کردم. خیلی زیادن. خیلی قشنگن. انگار همهشون هرپنجشنبه با ذوق و شوق منتظرن که یه مهمون جدید براشون بیاد و ازش پذیرایی کنن. مگه غیر از اینه که دوچرخههای ما دوچرخهایها تو هرخونه که باشن، خیلی مهموننوازن؟ پس چندتا پنجشنبه باید منتظر باشن تا من با یه دوچرخهی جدید وارد اتاق بشم؟
یعنی آدمها فقط زورشون به دوچرخهی ما میرسه؟ اینهمه مشکل!
راستی، من فکر میکنم این دوچرخهها دوست دارن واقعی باشن، واقعی واقعی؛ مثل نامههامون.
دوچرخه مجازی کی بود مانند دوچرخه کاغذی؟!
بهاره بیات، ۱۶ساله
خبرنگار افتخاری از زنجان
ولی ما آمادهایم
ای کاش میشد فهمید چرا برای هزارتا روزنامهی زرد و قرمز و نارنجی با مطالبی که مثلاً فلان بازیگر دلیل علاقهاش به فسنجون چیه، کاغذ هست و حتی لاغر هم نمیشن، فقط برای دوچرخه کاغذ نیست؟ ای کاش میشد فهمید جای بچهها و نوجوونها تو دنیای خاکستری بعضی (!) آدمها کجاست.
چندوقت پیش داشتم یه کتاب میخوندم. نوشته بود: شرایط سختی که ازش «آگاهی» داریم، ناامیدمون میکنه و ممکنه تا لبهی پرتگاه ببره، ولی پاهایی که «اراده» دارن تا اینجا بیان، حتماً حتماً «اراده»ی تغییر شرایط رو هم دارن. و بعد هم نوشته بود: ناامیدم، چون «آگاهی» دارم. امیدوارم، چون «اراده» دارم.
توی مدرسهمون قراره یه مجله تولید کنیم و اون رو به مدارس متوسطهی اول و دوم منطقه بفرستیم. من و تمام بچههای مجله هر کاری ازمون بربیاد، برای دوچرخه انجام میدیم. نمیدونم بتونیم کمکی بکنیم یا نه و اصلاً این حرف ما درسته یا نه. ولی ما آمادهایم.
زینب محمدی، ۱۶ساله
خبرنگار افتخاری از شهرقدس
ما رو به نبودن دوچرخه عادت ندین
اولش خبر کوتاه و بود و دردناک، اینکه دوچرخه از ۱۶ صفحه به ۸ صفحه رسید. اونروزها دوچرخه یههفته درمیون چاپ نمیشد و اکنون نزدیک به دوماه که دوچرخه چاپ نمیشه.
ما به بودن دوچرخه کاغذیمون عادت داریم... همون دوچرخهای که پنجشنبهها به عشقش اول صبح دم کیوسک روزنامهفروشی بودیم... همون چند ورق کاغذ که براش یه جایی از شلوغیهای زندگیمون نگه میداشتیم...
اما الآن... دوچرخه چاپ نمیشه و دوچرخهی الکترونیک جاش رو گرفته... ماهایی که به عشق دوچرخه چندساعتی گوشی رو میگذاشتیم کنار و روزنامه تو دستمون میگرفتیم... حالا دوچرخه هم شد جزئی از این گوشی و دنیای سردرگم الکترونیک و مجازی... ما رو به دوچرخهی الکترونیک عادت ندین...
نمیدونم کاری از دست ما دوچرخهخونها برمیآد که دوچرخه برگرده به روال قبل یا نه... ولی اگر با اعتراض و نامه و... میشه کاری کرد، همهمون آمادهایم.
ما رو به نبودن دوچرخه عادت ندید...
فرشته محمودنژاد
خبرنگار جوان و خوانندهی همیشگی دوچرخه از اسلامشهر
شرح عکس: و گلها و یادگارهایی که بین دوچرخه جا مانده/ عکس: مدیوماه خسروانی، ۱۶ساله از تهران