زمینهایی که تا دو قرن پیش محل کشت صیفی و حبوبات بود و سالهاست جای خود را با باغ گیلاس عوض کرده است. «حسن سجودیان» دهیار کندعلیا میگوید: «شغل مردم روستای کندعلیا کشاورزی بود و در دشتهای اطراف روستا زمینهای صیفی کاری وجود داشت. کشت و زرع در این زمینها زحمت زیادی داشت اما درآمد چندانی نصیب اهالی روستا نمیکرد. به همین دلیل کمکم روستاییان زمینهای کشاورزی را تغییر کاربری دادند و آن را به باغ تبدیل کردند. گیلاس و گردو مهمترین محصول باغهای روستای کندعلیاست. » روستایی که در نیم قرن گذشته به قطبی برای تولید لوستر تبدیل شده است و این روزها جوانان روستا به این حرفه مشغولند. کندعلیا با قلعههای تاریخی اطرافش، آبشارها و طبیعت آرام و قصههایش دومین روستا از نظر وسعت در شمیران است و مقصدی برای گذراندن آخر هفتههای سبز و پرنشاط پایتخت نشینان.
- قلعه پیرزن اخمو
«قلعه پیرزن» قدیمیترین قصه روستای کندعلیا را به دوش میکشد؛ روایتی از سالهای دور که خبری از این روستا و خانههایش نبود و مجرمان دوره محکومیتشان را در این قلعه و در تبعید به سر میبردند. حسن سجودیان، دهیار کندعلیا میگوید: «آنطور که در روایتهای تاریخی از این روستا آمده، اینجا محلی برای تبعید افرادی بود که جرم و خطایی مرتکب میشدند. قلعه پیرزن، گودالی شبیه غار داشت که مجرمان را در آن زندانی میکردند. در دو سوی تپهای که قلعه پیرزن در آن قرار داشت، بقایای دو قلعه به چشم میخورد که احتمالاً برای نگهبانی از اطراف زندان ساخته شده بود. کُند به معنای قل و زنجیر است و دلیل نامگذاری اینجا به نام کندعلیا، اشاره به داستان قلعه پیرزن دارد. » به مرور خانههایی در حوالی قلعه ساخته شده و نخستین خانههای این روستای قدیمی را تشکیل داده است. تپه قلعه پیرزن، از کوچهپسکوچههای پر شیب و باریک روستا مشخص است؛ تپهای که اگر برف اطرافش آب شود، شبیه به پیرزنی اخمو است که دراز کشیده و دست روی سینه گذاشته و زلف و دامنش را روی گردنه تپه رها کرده است. تپه قلعه پیرزن، دقیقاً مشرف به روستاست.
- ملاقات با جعبه جادو
آبشار کفترلو و آبشار سلسله، دو آبشار بلندی هستند که خط سفید جریان آبشان، از دور دست، روی کوههای اطراف کندعلیا به چشم میخورد و بهانهای برای حضور گردشگران در روزهای پایانی هفته در کندعلیاست. ارتفاعات کندعلیا یخچالی طبیعی هم دارد که در غاری بالای تپه شکل گرفته و تا قبل از انقلاب که روستا صاحب برق شود و یخچالدار، اهالی یخ مورد نیاز خود در تابستان را از این غار تهیه میکردند. «محمد کبکی» از قدیمیهای روستای کندعلیا، با لهجهای شبیه به لهجه مازندرانی میگوید: «تا حوالی دوره انقلاب روستای ما برق نداشت وسایل برقی مثل یخچال و تلویزیون و رادیو هم در خانه اهالی پیدا نمیشد. نخستین باری که کدخدا اسماعیل دستگاه رادیو و گرامافون خریده بود مردم دسته دسته به خانهاش میرفتند تا این دستگاه عجیب و غریب را که حرف میزد ببینند. تا مدتها همه در روستا در مورد این دستگاه حرف میزدند. کدخدا رجب، کدخدا اسماعیل، کدخدا نورالدین از جمله کدخداهای کندعلیا بودند که در تمام شمیران آوازه آنها پیچیده بود. در زمان کدخدا رجب، روزی خانواده سلطنتی برای بازدید از روستا آمده بودند. در آن دوران حمام قدیمی ده بهصورت خزینهای بود و مشکلات بهداشتی زیادی برای مردم ایجاد کرده بود. اغلب افراد ده دچار کچلی شده بودند. زمان بازدید، کدخدا کودکانی را که کچلی گرفته بودند جلو صف مردم ردیف کرده بود تا در چشم باشند.
همینطور هم شد و بیماری کچلی در آن بازدید کاملاً به چشم آمد. همانجا دستور بازسازی حمام را داد و به وضعیت تنها حمام روستا که قدمتی چند صد ساله دارد رسیدگی شد. » روی سکوی پیرنشین خانهای قدیمی نشسته و به عبور اهالی روستا و بازی کودکان نگاه میکند. خیره به همان شیب همیشگی کوچه که وقتی کودک بود؛ زمستانها بلای جان اهالی میشد و دستمایه سرسره بازی کودکان در برف. کبکی میگوید: «اغلب مردم برای زمستان از هیزم استفاده میکردند. در طول سال هیزم جمع میکردند و زمستان میسوزاندند و از زغالش استفاده میکردند. معدود افرادی هم بودند که وضعیت مالیشان بهتر بود و میتوانستند به جای جمع کردن هیزم، زغال بخرند. این افراد به تهران و میدان سرچشمه میرفتند. از کوچهای به نام کوچه زغالیها، زغال و خاکزغال تهیه میکردند و بار الاغ میزدند و به روستا بر میگشتند. کرسیها از اواخر شهریور در خانهها به راه بود و تا فروردین و اردیبهشت هم جمع نمیشد. » کندعلیا تنها دو سال است که به شبکه گاز شهری پیوسته و مردمش دیگر بخاریهای نفتی و برقی و هیزمی را کنار گذاشتهاند.
- دورهمی به وقت سمنوپزان
۷۰ سال پیش بود که فردی به نام آقا اسماعیل برای کار به تهران رفت و در یک لوسترسازی مشغول کار شد. بعدها چندنفری را هم با خود برد و این مهارت را یاد گرفتند. کمکم تعداد جوانان لوسترساز روستا که بیشتر شد، تعدادی از آنها به روستای کندعلیا برگشتند و کارگاههای لوسترسازی خود را همینجا دایر کردند. برای همین هم حالا شغل ۵۰درصد از جوانان روستای کندعلیا، لوسترسازی است. چند کارگاه در داخل روستا دایر شده و جوانان روستا در آن مشغول کار هستند. تعدادی هم برای کار در لوسترسازی، خود را به مناطق تهران میرسانند. روستای کندعلیا هزار و ۷۰۰نفر جمعیت ساکن و ۷ هزار نفر جمعیت شناور دارد. دومین تولیدکننده گیلاس کشور است و ۷۰درصد از گیلاس شمیران، در باغهای گیلاس این روستا تولید میشوند. نانوایی و پخت نان توتک، یکی از اصلیترین هنرهای مردم شمیران در گذشته بود و حالا هم در برخی از خانهها، تنورهای شخصی برای پخت نان به راه هستند. کندعلیا مراسم سمنوپزان معروفی هم دارد. «محمدابراهیم سجودی» از قدیمیهای روستا میگوید: «سمنو را در پاتیلهای بزرگ بار میگذاشتیم و آن را با آتش هیزم و زغال میپختیم.
سمنو که آماده میشد آن را در سطلهای بزرگ میریختیم و به در خانهها میبردیم. هرکسی ظرفی میآورد و سمنوی نذری میگرفت. سمنویی که تا به حال به خوش طعمی آن نچشیدهام. این نذری کندعلیا زبانزد است که دیگر در این سالها، فرصت پخش سمنو به در خانهها پیش نمیآید؛ به محض اینکه سمنو پخته میشود مردم برای گرفتن آن صف میکشند. در ایام سمنوپزان روستا، افراد زیادی از تهران و روستاهای اطراف شمیران به اینجا میآیند تا سمنوی نذری بگیرند. سالهاست که دیگر نمیتوان با سطلهای پر از سمنو به در خانهها رفت و به مردم سمنوی نذری در خانههایشان داد. » از برفهای شدید شمیران میگوید که گاهی ارتفاعش به ۲متر میرسید و اگر نمیشد در کوچه و خیابان تونلهای برفی برای تردد درست کرد، مردم از راه پشتبامها در روستا تردد میکردند. از برفبازی بزرگترها در روستا و درنابازی و ترمه کوکو و اپر و هفتسنگ و بازیهای دیگر که مخصوص اهالی روستا بود و اغلب بهصورت دستهجمعی، بزرگ و کوچک، در آن شرکت میکردند.
- دختران ترک تحصیل میکنند
تنها مدرسه روستای کندعلیا، مدرسهای ۸ کلاسه است که دانشآموزان مقطع ابتدایی و دختران متوسطه اول را پذیرش میکند. پسران بعد از مقطع ابتدایی و دختران بعد از مقطع متوسطه اول باید برای ادامه تحصیل به شمیران بروند. «نرگس احدینسب» مدیر مدرسه کندعلیا میگوید: «بسیاری از دختران روستا بعد از پایان متوسطه اول، ترک تحصیل میکنند چون خانوادههایشان اجازه تحصیل آنها در شمیران را نمیدهند و راضی به طی هر روزه این مسافت نمیشوند. پسرها هم برای ادامه تحصیلات خود با مشکلات زیادی روبهرو هستند. زمستانها اغلب در جاده برف مینشیند و تردد سخت است. دختران معمولاً بعد از پایان مقطع متوسطه اول و ترک تحصیل، ازدواج میکنند. » مشکل دیگر مردم روستا با تحصیل فرزندانشان در مدارس شمیران، تغییر رفتار دانشآموزان و تفاوتهای فرهنگی محیط شهر و روستاست. احدینسب میگوید: «بچهها در اینجا در بافتی روستایی زندگی میکنند و خانوادههایشان دامدار و کشاورز هستند.
اما وقتی آنها به شمیران برای ادامه تحصیل میروند، تفاوتهایی را که با بچههای شهری دارند میبینند و دچار تناقضهای رفتاری زیادی میشوند. خیلی از آنها شغل خانواده خود را پنهان میکنند و احساس خجالت دارند. تغییر رفتار دانشآموزان بعد از مدت کوتاهی که به این مدارس میروند کاملاً مشخص است و خانوادهها به دلیل این تغییر رفتار، تمایلی به درس خواندن فرزندانشان در شهر و دور بودن از خودشان ندارند. » تنها مدرسه روستا کلاسهای شلوغ اما کوچکی دارد و روی هر نیمکت، ۴ دانشآموز نشسته و مشغول به تحصیل است. ساخت مدرسه به کمک خیّران مدرسهساز یکی از اهدافی است که شورای ده و دهیاری چند سالی است آن را دنبال میکنند.
- در حاشیه
- همدلی برای کمک به سیلزدگان
حسینیه کندعلیا، تنها مرکز تجمع اهالی این روستاست؛ حسینیهای که بیش از یک ماه است به محلی برای گردهمایی اهالی روستا برای جمعآوری کمک به مردم سیلزده تبدیل شده است. گوشهای از حسینیه، مواد غذایی و پوشاک و لوازم ضروری بستهبندی شده، در حال بارگیری هستند. کوهی از بالش و لحاف و تشک هم در کنج دیگر به چشم میخورد. زنان روستا سوزن دست گرفتهاند و ملحفهها را کوک میزنند. «زهرا یزدانیپناه» عضو داوطلب هلالاحمر روستای کندعلیا میگوید: «از زمان وقوع سیل در کشور، کمکهای مردمی را از روستا و روستاهای دیگر شمیران جمعآوری کردیم. در کنار این کمکهای نقدی و غیرنقدی، تعداد زیادی رخت خواب هم به دستمان رسیده بود که برخی از آنها نیاز به تعویض ملحفه داشتند.
ابتدا ۳ طاقه ملحفه از بازار تهیه کردیم تا این رختخوابها را آماده کنیم. به مرور تعدادشان بیشتر شد بهطوری که تا به حال بیش از ۱۲۰ سرویس رختخواب برای ارسال به مناطق سیلزده آماده کردهایم. » قدیمیهای روستا سیل ۵۰ سال پیش را به خاطر دارند که همه چیز را با خود برده و زمینهای کشاورزی را نابود کرده بود. «مهری شهپری» از زنان قدیمی روستا که حالا به جمعآوری کمک برای سیلزدهها مشغول است میگوید: «دوران جوانی من یکبار سیل بزرگی در شمیران آمد و همه چیز را با خود برد. چند روزی همه در خانهها مانده بودیم و جرئت بیرون آمدن نداشتیم. بعد از فروکش کردن سیل، وقتی از خانه بیرون رفتیم، دیدیم اثری از زمینهای کشاورزی و محصولاتش، باغها و درختانش باقی نمانده و سیل همهچیز را با خود برده است. این روزها که برای کمک به سیلزدهها فعالیت میکنیم، خاطرات آن سیل را با اهالی روستا مرور میکنیم. »
- ذره بین
- مرور برخی مشکلات کندعلیا
- هجوم ویلاسازان به روستای خوش آبوهوا
کندعلیا هم مثل دیگر روستاهای خوش آب و هوای شمیرانات، از هجوم ویلاسازی در امان نمانده است. خارج از محدوده بافت روستا، بیش از ۲۰۰ ویلا ساخته شده که تعداد زیادی از آنها در حریم رودخانه و کوه و منابع طبیعی قرار گرفته است و صاحبان روستایی این زمینها، تا قبل از فروش ملک به افراد پر قدرت و تاجران تهرانی، اجازه ساختوساز در آن نداشتند. «احمد اسدیان» عضو شورای ده کندعلیا میگوید: «در داخل بافت روستا، ساختوساز زیر نظر دهیاری انجام میشود و با مجوزهای لازم. اما خارج از بافت روستا ساختوساز دیگر زیر نظر دهیاری نیست و شهرداری و منابع طبیعی و جهاد کشاورزی متولیان مجوز ساخت ویلا هستند. اغلب ویلاها هم بدون مجوز ساخته میشوند اما بعد از پایان ساخت، با پرداخت جریمه، پایانکار خود را دریافت میکنند.
هیچ مبلغی از ساختوساز این ویلاهای خارج از بافت به دست دهیاری و شورا نمیرسد تا برای ارائه خدمات خرج روستا شود. اما ویلاها خدمات مورد نیاز خود را از روستا میگیرند و این یعنی تحمیل هزینه به روستا. دومین مشکل روستای کندعلیا، نبود آب شرب کافی است. بیش از ۱۵ سال است برای تأمین آب شرب روستای کندعلیا وعده و وعید داده میشود اما قدمی برداشته نمیشود. تابستان که از راه برسد، به دلیل استفاده کشاورزان از آب و افزایش جمعیت روستا، مجبور هستیم روزهایی از هفته آب شرب روستا را قطع کنیم تا منبعهای آب پر شوند و بتوان از آب استفاده کرد. در مسیر حرکت آب از منبع به روستا چند حوض طراحی کردهایم تا با تجمع آب در آن، فشار آب لولهکشی بیشتر شود. اما همه این اقداماتکاری موقتی است و در نهایت باز هم در تأمین کامل آب شرب اهالی روستا دچار مشکل هستیم. » بزرگترین روستای شمیرانات، دستگاه خودپرداز بانکی ندارد و در صورت نیاز، اهالی باید خود را از روستا تا شمیران برسانند تا بتوانند از خودپرداز استفاده کنند. نبود سالن ورزشی و پاتوقی فرهنگی در روستا هم از دیگر مشکلاتی است که شورای ده و دهیاری برای برطرف کردن آن تلاش میکند.