حقیقت این است که مردم شهر را از طریق کالبد فیزیکی نمایان آن، نماهای ساختمانهایش و هماهنگی آنها با یکدیگر، راههای شهری و مسیرهای عبوری سواره و پیاده آن، میدانها، فضاهای عمومی و باز شهری، فلکهها، چهارراهها، سهراهیها، نشانههای شهری همچون بناهای یادمانی شهر، مجسمهها، آبنماها، ساختمانهای شاخص، فضاهای سبز و... میشناسند. بنابراین بهطور خلاصه میتوان گفت آنچه سبب میشود در ذهن مردم، شهری زشت یا زیبا، جذاب یا غیردلنشین جلوه کند، مفهومی است که در شهرسازی «سیمای شهر» نامیده میشود. به عبارت سادهتر مردم یک شهر را با «کیفیت» آن میشناسند نه «کمیت»آن. از طرف دیگر باید پرسید که اصولاً هدف از شهرسازی و ابزارهای آنکه تهیه طرحهای جامع، تفصیلی و اجرایی شهری و... هستند چیست؟ گرچه در این ارتباط نظرات مختلف وگاه متضادی بین متخصصان و کارشناسان حوزه مسائل شهری وجود دارد اما همگی آنان بر یک اصل اتفاق نظر دارند: «افزایش کیفیت شهرها و ارتقای کیفی محیطزیست انسانها. »
اما شواهد امر نشان میدهد که در پایتخت و بهویژه مناطق۱، ۲ و۳ کالبد فیزیکی چندان از هماهنگی و شکل خاصی تبعیت نمیکند. مواردی چون چهره ناخوشایند ساختمانسازی و بلند مرتبهسازی بیرویه در منطقه، بههمریختگی بافتهای مسکونی، ساختوسازهای تقلیدی بدون الگوی صحیح و قابل قبول، خارج شدن از اصول و ضوابط سنتی و نوین در کاربرد مصالح و استفاده صحیح از آن و عدم رعایت سبکسازی در ساختوسازها و امثال آن مؤید سهلانگاریهای ما بهعنوان شهروندان از طرفی، معماران از سوی دیگر و سازمانهای ناظر در اینباره است. خوشبختانه شهرداریهای پهنه شمالی پایتخت با علم به این موضوع، نظارت مستمر و دقیقی را بر روند ساختوسازها آغاز کردهاند و نوع معماری و نمای ساختمانها را زیر ذرهبین دارند. به نظر میرسد باید در سند توسعه کلانشهری همچون تهران ارتقای سیمای شهری و بهبود آشفتگیهای بصری در دستور کار قرار بگیرد تا پایتخت در نظر ساکنانش شهری مطلوب، زیبا و دلنشین جلوه کند.
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۹
مهدی علیپور: چرا شهری از نظر عدهای از مردم خوب، دلنشین و زیبا به نظر میرسد و یا برعکس آشفته، مبهم و زشت جلوه میکند؟