این فاصله فرصت مناسبی است که درخصوص انتخاب معاون رئیسجمهوری آینده، تصمیمگیری شود.
با وجود گذشت بیش از 200 سال از عمر دوران ریاستجمهوری در آمریکا، همچنان تمایل چندانی برای تصدی پست معاون رئیسجمهوری در میان مقامات این کشور به وجود نیامده است.
دن کوئن در کتاب جالب و آموزنده خود با نام «نفر دوم» در سرفصلهایی نظیر؛ مسائل کم اهمیت، واقعیتها و همچنین فهرست اسامی معاونان ریاستجمهوری، به بیان استدلالهایی درخصوص معاون رئیسجمهوری میپردازد.
او در این کتاب به افرادی اشاره میکند که محدودیتهای ناشی از قبول پست معاونت ریاستجمهوری منجر به کاهش ارزشها و محبوبیتهایشان شده است. کوئن از افراد دیگری نام میبرد که بهرغم مسئولیتشان، توانستهاند به پیشرفتهای نیز دست یابند.
او همچنین به معاونانی اشاره میکند که همین مسئولیت، آنها را در ذهن مردم ماندگار ساخته و به چهرههایی تاریخی تبدیل کرده است. این آینده میتواند شکست یا پیروزی برای معاون رئیسجمهوری تلقی گردد. در حال حاضر رقابت فشردهای بین باراک اوباما و هیلاری کلینتون از حزب دمکرات و جان مک کین از حزب جمهوریخواه وجود دارد.
به هر حال در ژانویه 2009 یکی از این 3 نفر باید پست ریاستجمهوری را در کاخ سفید به دست گیرد.
مطابق با قانون اساسی آمریکا، هر رئیسجمهوری باید معاون خود را جهت اطمینان از تداوم رهبری و همچنین خدمت رسانی بهعنوان رئیس سنا تعیین کند.
مک کین، اوباما و کلینتون هرکدام نواقص و کمبودهایی دارند که انتخاب یک معاون مقتدر میتواند به پیروزی هرکدام از آنها در این رقابت کمک کنند. جان مک کین در حالی بهعنوان کاندیدای منتخب جمهوریخواهان تثبیت شده که این حزب از جایگاه متزلزلی در آمریکا برخوردار است.
در شرایط فعلی بسیاری از رأی دهندگان بهدنبال روشن شدن این سؤال هستند که تا چه حد انتخاب نامزد مورد نظرشان که قرار است بهعنوان مسنترین رئیسجمهوری در کاخ سفید قسم یاد کند، میتواند خواستههای آنها را برآورده سازد؟
مایک هاکهبی، فرماندار سابق آرکانزاس میتواند گزینه مناسبی برای معاونت مک کین باشد. او یک محافظه کار جدی در حزب جمهوریخواه است که اعتقادات پروتستان دارد و میتواند بهعنوان دست راست مک کین، او را یاری کند.
لیندسی گراهام از کارولینای جنوبی نیز میتواند به جان مک کین در حوزههایی که از
جمهوریخواهان آسیب میبیند، کمک کند. هم اکنون در آگهیها و پوسترهای موجود، تصاویر مک کین به همراه هاکه بیو یا مک کین به همراه گراهام، مشاهده میشود.
همچنین پوستر مک کین در کنار کی بیلی هوتچیسون نیز یک مورد تامل برانگیز دیگر است.
هیلاری کلینتون نیز با چنین چالشهایی مواجه است. او چه کسی را برای معاون اولی خود معرفی خواهد کرد؟ آیا همسر او یعنی بیل کلینتون بهدنبال ورود مجدد به کاخ سفید و حضور در جلسات کابینه و حتی رایزنی با مقامات خارجی است؟
درست است؛ این شغل حوزهای فراتر از ریاستجمهوری مجلس سنا را شامل نمیشود و مسئولیت رسمی دیگری را بهدنبال نخواهد داشت.
جان آدامز، معاون رئیسجمهوری در همین ارتباط گفت: معاونت ریاستجمهوری کمترین مسئولیت طرح ریزی شده در امور کشوری است.
اما کوئن در کتاب خود این چنین گفته که الگور، والترمونداله و دیک چنی دوباره مسئولیتهای خود را مشخص کرده و توانستهاند به پیشرفتهایی نیز دست یابند. آیا این مسئله برای آینده کلینتون در کاخ سفید اتفاق میافتد؟
این نگرانی وجود دارد که هیلاری کلینتون در گزینش معاون خود بر اساس نظریه هری ترومن عمل کند. ترومن عقیده دارد که پست معاونت ریاستجمهوری از اهمیت چندانی برخوردار نیست و لزومی برای بکارگیری اشخاص مهم در این سمت احساس نمیشود.
با توجه به مواردی که ذکر شد، اگر در این ارتباط پرسشی از هیلاری مطرح شود، گزینه مورد نظر او چه کسی خواهد بود؟
برای جبران کنارزدن باراک اوباما، پیشبینی میشود که هیلاری یک سیاه پوست میانه رو را برای این پست انتخاب کند. بهنظر میرسد که هارولد فورد، رئیس شورای رهبری حزب دمکرات و نماینده سابق ایالت تنسی در کنگره، گزینه احتمالی کلینتون باشد. احتمالاً پاسخ فورد به این پیشنهاد نیز مثبت خواهد بود.
و اما درصورتی که باراک اوباما نامزد برگزیده حزب دمکرات باشد، وضعیت به چه شکل خواهد بود؟ او قصد دارد به تقویت امنیت ملی و همچنین سیاست خارجی آمریکا بپردازد. اوباما در انتخاب معاون خود باید به فردی مانند لیندون جانسون فکر کند.
جانسون شخصی بود که با تکیه بر ذکاوت و سیاستمداری خود توانست نواقص و کاستیهای جان اف کندی را پوشش دهد.
www.washingtonpost.com
9 فوریه 2008