این روزها دیگر خبری از نمکیها نیست و با تغییر سبک زندگی، روش جداسازی زبالهها و تحویل آن به مأموران اداره بازیافت نیز تغییر کرده است. فرهنگ جداسازی زبالههای تر و خشک با افزایش امکانات و تجهیزات و استفاده از روشهای مدرن، کمرنگ شده و مردم هم مانند گذشته، تمایلی به تفکیک زباله در خانهها ندارند. با گذشت ۲۰ سال از اجرای طرح «تفکیک زباله در مبدأ» هنوز میزان مشارکت شهروندان تک رقمی است و به اذعان متولیان، موفقیت چندانی در مسیر آموزش و فرهنگسازی حاصل نشده است. مردم در گفتوگو با همشهری محله از سبب کمرنگ شدن مشارکتشان در این طرح میگویند.
«یوسفآباد» از محلههای قدیمی و اصیل منطقه۶ است و بر خلاف سایر محلهها، بافت مسکونی زیادی دارد و اهالی پایبند دنج بودن آن شدهاند. «رضوان محرمی» از ساکنان قدیمی این محله و کارمند بانک است. از او درباره تفکیک زباله در منزل سؤال میپرسیم که میگوید: «من کارمندم و صبح زود از خانه بیرون میروم و دیر هنگام بر میگردم. چند بار زبالههای تر و خشک را جدا کردم. اما با گذشت یک ماه، جایی نبود تا تحویل دهم. خانه بازیافت در دسترس نبود یا ساعت کارشان به گونهای بود که موقع رفتن و بازگشت من بسته بودند. درباره خودروهای «ملودی» نیز فقط چیزهایی شنیدهام و هیچوقت آن را ندیدهام. به همین دلیل زبالههای تفکیک شده را در سطل زباله کنار خیابان ریختم. مسئولان وقتی طرحی را اجرا میکنند باید به همه جوانب و نیاز همه اقشار توجه کنند. » این مشکل تعداد زیادی از ساکنان است به گونهای که «جمشید رحمانیپناه» یکی از معتمدان محله میگوید: «اجرای طرح به حرف نیست به عمل است. خیلی از طرحها به دلیل نبود نظارت به شکست ختم میشوند. تفکیک زباله از مبدأ خوب شروع شد اما در ادامه راه به دلیل نبود نظارت کافی بر روی عملکرد پیمانکاران به بیراهه رفت و اکنون شاهد مشارکت اندک شهروندان در این طرح هستیم. »
- مشکل نگهداری زباله در آپارتمان
خانهها در گذشته ویلایی بودند و علاوه بر اتاق و پذیرایی، حیاط و انباری داشتند. اکنون با قد کشیدن آسمانخراشها، خانهها کوچک و به اصطلاح قوطی کبریتی شدهاند. به قول «رؤیا احمدزاده» یکی از ساکنان منطقه۷، مردم جا برای خواب ندارند. او میگوید: «تفکیک زباله، فرهنگ است و من بهعنوان شهروند وظیفه خود میدانم آن را انجام دهم، اما در خانهای که وسایل زندگیام به زور جا شده است و فضای خالی کمی دارد، چطور میتوانم زبالههای خشک را تفکیک کنم؟ وقتی مأموران بازیافت برای دریافت زبالهها نمیآیند و در این کار سهلانگاری میکنند، مدیران چگونه از رعایت حقوق شهروندی صحبت میکنند و مردم را مقصر میدانند؟ آیا متولیان و مدیران نظارت دقیق و کافی روی پیمانکاران و نیروهایشان دارند؟ میدانند در چرخه جمعآوری چه میگذرد؟ بهعنوان یک شهروند انتظار دارم مدیران نواقص را شناسایی و به جای اینکه توپ شکست طرح را در زمین شهروندان شوت کنند، به فکر راهکار مناسبتتر باشند. » کوچک شدن خانهها و نبود فضای کافی و اختصاص یک مکان مشخص به زبالههای تفکیک شده، دغدغه خیلی از شهروندانی است که اسیر زندگی شهرنشینی شدهاند.
- زبالهدزدها دیده نمیشوند
کیسههای بزرگ پشت شمشادها با نظم وترتیب خاصی در یک صف چیده شدهاند. کیسههایی که بوی تعفن میدهند اما گشتهای شهرداری آنها را نمیبینند یا ترجیح میدهند نبینند. «امید حسینپور» از اهالی تکه یازدهم است و در خیابان امام خمینی(ره) زندگی میکند. او بارها شاهد صحنه تلنبار شدن کیسههای بزرگ زباله که توسط زبالهگردها جمعآوری شدهاند، بوده است: «در بیشتر خیابانها و کوچههای منطقه چنین صحنهای را دیدهام و همیشه برایم سؤال بوده که چرا مأموران گشت شهرداری، آنها را جمعآوری و یا با متخلفان برخورد نمیکنند. مأمورانی که برای یک کیسه کوچک نخالهای که در پیادهرو قرار میدهیم، تذکر میدهند چگونه از کنار کیسههای بزرگ زباله بیتفاوت میگذرند؟ یکبار به محض دیدن کیسهها، با سامانه ۱۳۷ تماس گرفتم و گزارش دادم. اما خبری نشد و روزهای بعد هم ماجرا تکرار شد. وقتی اینگونه رفتارهای دوگانه مدیریتی وجود دارد من و سایر شهروندان چگونه میتوانیم اعتماد کنیم و در طرح تفکیک زباله همراه شویم؟ » حسینپور به نکته خوبی اشاره میکند و بدون تردید چنین مواردی ویژه یک منطقه و محله نیست و نمونههای مشابه را میتوان در جای جای کلانشهر تهران مشاهده کرد.
- قیمت ناچیز پسماند در غرفههای بازیافت
زبالههای خشک از اینرو که قابلیت بازیافت دوباره و بازگشت به چرخه تولید دارند، ارزشمند هستند و مافیای زباله هم بابت آنها بهای خوبی میپردازند. اما متصدیان خانههای بازیافت بهایی برای آنها پرداخت نمیکنند. «اکبر راستاد» یکی از ساکنان منطقه ۱۱ میگوید: «بارها شده حجم زیادی از زبالههای خشک مانند بطریهای پلاستیکی، پت، ضایعات آهن و کاغذ باطله را تفکیک کردم و تحویل خانههای بازیافت دادم اما در مقابل یک کیسه پلاستیک زباله یا یک قالب صابون تحویل گرفتم. اگر همین حجم زبالههای خشک را به افراد دیگری تحویل میدادم بیشک پول بیشتری میگرفتم. به جای اینکه ساعتها برای تفکیک زبالهها وقت صرف کنیم و روزها، هفتهها و ماهها در گوشهای از خانهها آنها را دپو کنیم و در نهایت به بهای ناچیز تحویل خانههای بازیافت دهیم، میتوانیم همراه با سایر زبالهها، بدون هیچ دردسری داخل سطل زباله بریزیم. » افراد سودجو در سایه نبود نظارتها سود کلانی از «طلای کثیف» به جیب میزنند و ضعف مدیریت شهری در همراه نکردن مردم در این طرح موجب شده تفکیک زباله متوقف شود.