انتخاب هر کدام از این گزینهها خود دنیای گستردهای را پیش پای برنامهسازان تلویزیونی باز میکند که بهاندازه خلاقیت، توانایی و دانششان بستگی دارد و بسته به استفادهای که از آن میبرند، میتوانند مخاطبانی را جذب و یا حتی از خود دور کنند.
زمانی اقبال برنامهای چه داستانی و چه مستند در بین مخاطبان بالا میرود که برنامهسازان از این قابلیتها استفاده برده باشند.استقبال از سریال «رقص پرواز» نشانه این است که هم برنامهساز گوشهای از این دنیا را پیدا کرده و هم مخاطب هوشیار است که خلاقیت و نوآوری برنامهساز تلویزیونی را شناخته است.
دنبال کردن صحبتهای خسرو معتضد در برنامه «مردم ایران سلام» در زمان نهچنان دور، هم نشانه همین موضوع است. صحبتها و نوع متفاوت روایت کردن او دریچه جدیدی برای بینندگان باز کرد تا تاریخ ثقیل و نچسب به شکل زیبایی برایشان روایت شود.
ولی عدم اقبال عمومی از سریال «پدر خوانده» و یا حتی از برنامههایی که این روزها باز خسرو معتضد در حکم راوی تاریخ درباره آن به صحبت میپردازد، هم نشان از این موضوع دارد که برنامهسازان دمدستترین زاویه را برای روایت کردن انتخاب کردهاند؛ راههایی که زمانی در مواجهه با مخاطب جواب داده و امروز این راهها دیگر جوابگو نیستند.
برای روایت تاریخ و سالهایی که برای مردم مهم هستند، قدم گذاشتن به دنیای گستردهای میخواهد و صد البته برای قدم گذاشتن باید راه را شناخت و دانش کافی داشت در غیر اینصورت همین اتفاقی میافتد که برای برنامههای تکراری میافتد؛ یعنی پس زدن مخاطب.