مثلاً همین چند روز پیش، اولین جلسهی تابستانهی نوجوانهای دوچرخهای برگزار شد؛ آن هم با موضوع داغ «فضای مجازی و نوجوان»!
«هادی بیات» کارشناس ارشد رشتهی فلسفهی دین، مناف یحییپور، سردبیر دوچرخه و من، سیدسروش طباطباییپور هم در کنار نوجوانها حضور داشتیم. در اینجا، گزارشی از اولین جلسهی تابستانهی دوچرخه را میخوانید.
***
تحریریه را روی سرشان گذاشته بودند؛ تا اینکه حدود ساعت چهار و نیم بعدازظهر، سردبیر آمد و خودشان را معرفی کردند. همه، علاوه بر درس، در زمینههای دیگر هم ادعا داشتند:
امیرحسین پالیزدار:
داستان مینویسد، بهخصوص برای کودکان. اهل خواندن شعر هم هست. خط خوبی هم دارد.
محمدامین حسینزادهنیک:
خورهی عکاسی است. او هم اهل نوشتن است؛ بهخصوص شعر. به خواندن شعر هم علاقه دارد. صدایش هم خوب است. راستی! تئاتر هم میبیند.
احمدرضا دانشفر:
او هم به عکاسی علاقه دارد، زیاد مینویسد و اخیراً یکی از داستانهایش، در مسابقهی «همیشه بهار» برگزیده شده. فیلم هم زیاد میبیند.
محمدرضا دستغیب:
خودش میگوید بیشتر کتاب میخرد!. خیلی فیلم میبیند و گیمر ماهری هم هست!
امیررضا سلیمانی:
بیشتر داستان مینویسد و به خواندن رمانهای کلاسیک علاقه دارد. فیلم و انیمیشن هم زیاد میبیند.
علی شهیدیپور:
زیاد میخواند و زیاد مینویسد، داستان، متن ادبی و ... عاشق کتاب خواندن است و البته عاشق هریپاتر!
علیاصغر عباسی:
اهل خواندن رمان است، بهخصوص رمانهای رمزآلود. فقط به خواندن شعر بعضی شاعران علاقه دارد و اهل هنر «قطاعی» است.
میرعلی فاطمی:
عاشق فوتبال است، هم بازی کردن و هم تماشا! کتاب فراوان میخواند و گاهی هم برای دل خودش مینویسد.
- بودن یا نبودن!
قرار شد بچهها کمی دربارهی سابقهی حضور و فعالیتشان در فضای مجازی صحبت کنند.
امیرحسین :
چند سالی است از اینترنت استفاده میکنم؛ ولی خیلی برایش وقت نمیگذارم؛ حدود ۲۰ دقیقه در روز و در این زمان، بیشتر با بچهها چت میکنم، تکالیفم را چک میکنم و...
محمدامین:
در فضای مجازی، کمتر سراغ شبکههای اجتماعی میروم. بیشتر موضوعهای مورد علاقهام را در سایتهای مختلف جستوجو میکنم و هر روز، حدود یک ساعت و نیم در این فضا وقت میگذرانم؛ البته بیشتر در زمان اوقات فراغت. این فضا برایم اولویت اول هم نیست؛ مثلاً کاری که مادرم به عهدهام میگذارد برایم مهمتر است.
احمدرضا:
از کلاس چهارم فعالیت در فضای مجازی را آغاز کردم، امابا نظارت خانواده. از همان اول هم فکر میکردم لازم است در همهی شبکههای اجتماعی فعال باشم. برای آنها هم وقت گذاشتم، اما بهمرور، فهمیدم که حضور در همهی آنها لازم نیست. حالا حدود یک سال است فقط سراغ گروههایی میروم که مطالبشان مورد علاقهی من است. مثلاً در مدرسه یکترم، آموزش زبان برنامهنویسی «پایتون» را گذراندم، اما بعد از آن عضو گروهی شدم و اطلاعات بیشتری را از این زبان برنامهنویسی آموختم. در گروههایی هم عضو هستم که اعضای آن دربارهی کتابهای مورد علاقهشان، کلی تبادل نظر میکنند.
محمدرضا:
برای من بودن در شبکههای اجتماعی خیلی لذتبخش نیست. مدتی در یکی از شبکههای اجتماعی، عضو گروهی بودم. کمی هم وقت گذاشتم؛ اما برایم جذاب نبود. البته با استفاده از اینترنت موافقم و فکر میکنم که این پدیده، زندگی را برای ما سادهتر و سریعتر کرده؛ اما بیشتر ترجیح میدهم در این فضا سراغ بازیهای آنلاین بروم.
امیررضا:
در گذشته، خیلی به اینترنت و شبکههای اجتماعی دسترسی نداشتم؛ در حد ارتباط با تعداد محدودی از دوستان صمیمیام فعال بودم. در طول سال تحصیلی، حضورم در فضای مجازی، گاهی حتی به نیمساعت هم نمیرسد و الآن که تابستان است، شاید دو تا سه ساعت.
علی:
از حدود چهار یا پنج سال پیش، به بیشتر شبکههای مجازی دسترسی داشتم. بخش زیادی از وقتم در این فضا، به چت و گفتوگو در گروه دوستانم میگذرد. در این فضا اخبار را هم دنبال میکنم. اینجا سراغ شعر و متون ادبی هم میروم. من با کسانی که فکر میکنند وقتشان در فضای مجازی تلف میشود، مخالفم. در این فضا یا میآموزم و یا لذت میبرم که هیچکدام، وقتتلفکردن نیست.
علیاصغر:
از ۱۲ یا ۱۳ سالگی به اینترنت دسترسی داشتم. یکسال بعد، برای ارتباط با بچههای مدرسه و هماهنگی کارهای مدرسه، یکی از شبکه های اجتماعی را نصب کردم؛ آخر از طریق این شبکهها میتوانستم فایل، عکس و... جابهجا کنم. در زمان مدرسه، روزی دو یا سه ساعت هم به اینترنت وصل هستم. بالأخره باید پذیرفت که اتلاف وقت در فضای مجازی هم وجود دارد. بهنظرم اتلاف وقت در اینستاگرام بیشتر است. بهخصوص اگر دنبالشوندگان تو زیاد باشند، فقط چککردن سریع پستهایشان، کلی وقتگیر است.
میرعلی:
تقریباً در بیشتر شبکههای اجتماعی عضو هستم؛ حدود دو ساعت برای چککردن و پست گذاشتن در شبکههای اجتماعی وقت میگذارم.
- از شیر مرغ تا جان آدمیزاد!
از نوجوانها میخواهیم از موضوعهای مورد علاقهی خود در فضای مجازی بگویند.
امیرحسین: گپ و گفت با دوستان برای من جذاب است.
محمدامین: من به کتاب علاقه دارم. نکتهای که مرا جذب خود کرده، این است که میتوانم در این فضا، به نوشتههای بسیار کوتاه و پر معنا از کتابها دست پیدا کنم. اخبار فناوری هم برای من جذاب است.
احمدرضا: به حوزهی آیتی علاقه دارم. مثلاً یکبار گوشی من قفل شد و با بررسی موضوع در فضای مجازی، یک راه ساده برای حل آن پیدا کردم و بهجای روشنوخاموشکردن گوشی، تلفنم را به کامپیوتر وصل کردم و با چند کلیک ساده مشکلم حل شد. به پیگیری اخبار سیاسی هم در این فضا خیلی علاقه دارم. چون در این فضا، میشود افکار و نظر افراد و گروههای متفاوت سیاسی را در کنار هم دنبال کرد.
محمدرضا: بازیهای آنلاین برای من لذتبخش است.
امیررضا: اخبار فناوری را دنبال میکنم؛ مثلاً در شبکههای اجتماعی، گروهی را دنبال میکنم که خبرهای روز علمی جهان را نقل میکند.
علی: من هم خبرهای سیاسی را از این فضا دنبال میکنم. عاشق هریپاتر هستم و در گروههایی عضوم که آنها هم دربارهی هریپاتر گفتوگو میکنند.
علیاصغر: خبرهای سیاسی، فناوری و سینمایی برای من جذاب است.
میرعلی: موسیقی و مطالب ورزشی برای من جذاب است.
- چالش واقعی!
بحث بالا گرفت و بچههاتفاوت میان دنیای واقعی و دنیای مجازی را به چالش کشیدند. چون در واقعیت هم بحث، بریدهبریده بود و بچه ها چپ و راست، وسط حرف هم میپریدند، ما هم بریدهای از بحث بچهها را برای شما نقل میکنیم.
امیرحسین: دروغگفتن در فضای مجازی راحتتر است. / آسیبهای فضای مجازی هم سریعتر به ما لطمه میزند...
محمدامین: هر کاری را که در فضای حقیقی میتوان انجام داد، در فضای مجازی هم شدنی است./ چون فضای مجازی بیشتر در دسترس است، غیرقابلاعتمادتر هم هست...
احمدرضا: اگر در فضای حقیقی هم بخواهیم اطلاعات را از هر کسی بگیریم، دچار اشتباه میشویم، در فضای مجازی، این اتفاق میافتد./ اگر در فضای حقیقی هم به هر کسی اعتماد کنیم، دچار اشتباه میشویم و گاهی ناخودآگاه در فضای مجازی این اتفاق میافتد./ در فضای مجازی، احساس به خوبی منتقل نمیشود...
محمدرضا: این دو فضا بر روی هم تأثیر میگذارند./ در فضای مجازی، آدمها از هم شناخت درست ندارند / در فضای مجازی، میتوانیم اجتماعیشدن را یاد بگیریم.
امیررضا: امکان دیدهشدن در فضای مجازی بیشتر از فضای حقیقی است؛ یعنی کسی که توانایی جلب توجه در فضای حقیقی را ندارد، به فضای مجازی روی میآورد...
علی: خیلی وقتها ما از همین مجاز میتوانیم به حقیقت برسیم./ همین تشخیص درست یا نادرستبودن اخبار در فضای مجازی، باعث رشد ما میشود./ فضای مجازی هم مثل چاقو است؛ اگر روش استفاده از آن را ندانی، به تو آسیب میزند./ تا واقعیت نباشد، اصلاً مجازی شکل نمیگیرد. / انگار فضای حقیقی و مجازی مکمل هم هستند./ در فضای مجازی، به جنبههای مختلف زندگی هم پی میبریم.
علیاصغر: انگار احساس باید در فضای واقعی شکل بگیرد که اگر اینطور شد، میشود این ارتباط در فضای مجازی هم ادامه یابد، وگرنه احساس در فضای مجازی بهخوبی منتقل نمیشود...
میرعلی: شخصیت افراد در فضای حقیقی با شخصیتشان در فضای مجازی متفاوت است. / امروزه فضای مجازی، بخشی از فضای حقیقی شده و این دو را نمیشود از هم جدا کرد...
- همزمان؛ هممکان!
هادی بیات:
فرض کنیم ما در این عالم، زمینه یا چارچوبِ «زمان-مکان» داشته باشیم، اگر ارتباط دو نفر در این چارچوب بگنجد، یعنی همزمانو هممکان باشد، میتوان گفت که ارتباط این دو نفر، حقیقی است.
مثلاً در همین جلسه، اگر من بگویم «ای وای» وخودم را باد بزنم، همه میفهمند من گرمم است، چون ارتباط ما با هم، همزمان-هممکان است. اما با این توضیح، حتی تماس تلفنی هم مجازی است؛ چون همزمان است، اما هممکان نیست. حتی اگر کسی فیلم این جلسه را چند روز بعد ببیند، کنشها و واکنشهای مرا به درستی متوجه نمیشود، چون با من همزمان-هممکان نیست؛ بهخصوص که در واقعیت، همراه حرفها و کنشها و واکنشهای من، خروارها پیام است و آنها خیلی ساده نیستند.
حتی این مثال هم شاید جالب باشد که اگر من به کشوری دیگر سفر کنم، کشوری که با زبانشان و مناسبات و آداب و رسومشان خیلی آشنا نباشم، هر چند ارتباطم با مردم آنجا، به نظر حقیقی است، اما باز امکان سوءتفاهم وجود دارد و یک جورهایی ارتباط من با آنها، مجازی میشود.
گاهی هم منظور از فضای مجازی، فضای دروغین و توهمی است. اما جالب است که برخی از جامعهشناسان دربارهی کشور ما معتقدند آنچه در فضای مجازی اتفاق میافتد، واقعیت جامعهی ما را نشان میدهد و درواقع، فضای مجازی ما، حقیقیتر است.
- درد و درمان!
اگر آسیبی در فضای مجازی وجود دارد، چگونه خودمان را ایمن کنیم؟ به این سؤال هم برخی از بچهها پاسخ دادند. آقای کارشناس هم در انتها، نکاتی را یادآور شدند.
امیرحسین:
نباید از ورود نوجوانها به فضای مجازی جلوگیری کرد؛ چون بالأخره یک روز این اتفاق خواهد افتاد. باید بهجای منعکردن، به بچهها آموزش داد که چگونه با آسیبهای دنیای مجازی روبهرو شوند. ولی با این وجود باز فکر میکنم، این هم ما را مصون نمی کند، درست مثل وقتی که در فضای واقعی، ما در کنار دوستی هستیم که سرما خورده، و با وجود آگاهی، باز هم میکروب وارد بدن ما میشود و ما را هم بیمار می کند.
احمدرضا:
اگر پشتوانهی ما در مسائل اعتقادی، اخلاقی و ... درست باشد، در فضای مجازی هم به سلامت خواهیم بود.
محمدرضا:
اگر ما خودمان را در فضای واقعی، از آسیبها مصون کنیم، ناخودآگاه در فضای مجازی هم کمتر دچار اشتباه خواهیم شد.
علی:
نباید جلوی هر فناوری جدید، گارد گرفت. کسی در این فضا دچار آسیب میشود که در فضای حقیقی هم مسئله دارد.
- منهای من!
هادی بیات:
برخی روانشناسان معتقدند انسانها «چند من» دارند. یکی همان منی که در عالم وجود دارد. دومی تصویری است که من از خودم در ذهن خودم دارم. سومی تصوری است که دیگران از من دارند. چهارمی، تصویری است که من، از تصور دیگران از خودم دارم و...
آنها معتقدند بیشتر آدمها، تصمیمهایشان بر اساس منِ واقعیشان نیست، حتی بر اساس تصورشان از خودشان هم نیست؛ بلکه رفتارشان را بر اساس تصویری تنظیم میکنند که فکر میکنند دیگران از آنها دارند و حالا بد نیست بگویم فضای مجازی، بیشتر، همین تصور دیگران را از ما پررنگ میکند.
به این ترتیب، به یک معنا اگر خودم را از بدیهای فضای مجازی مصون کنم، در این فضا ایمن هستم، اما چون تصمیمها در فضای مجازی، براساس تصویری است که من تصور میکنم دیگران از من دارند، پس گاهی باعث میشود من مرتکب خطا شوم، حتی اگر انسان خودساختهای باشم.
در همین زمینه فکر میکنم فضای مجازی، باعث میشود بهتر بتوانیم از تصور دیگران از خودمان، خبردار شویم و این موضوع، بر روی رفتار ما، حتی در فضای حقیقی هم اثر میگذارد.