چتری بومی برای امنیت خود تدارک ببیند، منافع مشترک، آینده و افق مشترک را در دستور کار خود قرار دهد، راهی را پیش بگیرد که به حل و فصل اختلافات تحت مدیریت درونی منتهی شود، در یک کلام؛ مهار و تسلط بر صفر تا صد امور منطقه به دست کشورهای منطقه .
کارشناسان امور منطقه، سفر تاریخی شیخ محمد بن راشد آل مکتومبه تهران را در همین راستا تحلیل میکنند. حتی مقامات رسمی نیز چنین تحلیلی دارند.
نظم نوین بومی
نظم منطقه ای در حال تصحیح است. میتوان این گونه درستتر تعبیر کرد که سران منطقه، اینک یک روند پایدار برای ایجاد نظم نوین منطقهای را تقویت میکنند. واضحترین نقطه شروع این اتفاق همزمان با سفر بوش به منطقه ظاهر شد؛ آیا شما با این تحلیل موافقید؟
دکتر حمیدرضا آصفی به پرسش خبرنگار همشهری امارات این گونه پاسخ داد: «آقای بوش به منطقه آمد و برگشت ولی همه تحلیلگران سیاسی اعتقاد دارند او دست خالی برگشت و برای رسیدن به اهداف کاخ سفید ناموفق بود. فردای سفر بوش به کویت، وزیر خارجه این کشور به ایران آمد. هنوز یک ماه از آن سفر به ایران نگذشته، نخستوزیر امارات در راس یک هیات بلندپایه به ایران میآید. این در حالی است که سفر شیخ محمدبنراشد آل مکتوم به ایران در نوع خود تاریخی و بیسابقه است.
قبل از انقلاب شیخ زائد هم به ایران آمده بود؛ اما آن سفر در چارچوب روابط دوجانبه نبود. در حالی که سفر نخستوزیر امارات به ایران در چارچوب روابط دوجانبه بوده و پس از سفر دکتر احمدینژاد، رئیس جمهور ایران به امارات انجام میشود. این هر دو سفر تاریخی، بیسابقه و حامل پیامی مبنی بر اینکه روابط تهران – ابوظبی با گشایش صفحه کاملا جدیدی همراه شده است.
همچنین پیام این تحول تازه آن است که کشوهای منطقه به این اعتقاد رسیدهاند که در پرتو همکاری منطقهای و رایزنی منطقهای با کشورهای منطقه، قادر خواهند بود منافع خود را تامین، پوشش و توسعه دهند. اگر منظور شما از نظم نوین، مربوط به اهداف بوش در منطقه باشد، آن را قبول ندارم؛ اما اگر تحلیل شما ایجاد نظم نوین بومی است، بله همینطور است.»
سوال دیگر خبرنگار ما از آصفی این بود که حاکم دبی بلافاصله بعد از ایران به سوریه میرود، سوریهای که به زودی میزبان سران عرب خواهد بود. این اتفاق و برنامهریزی بر چه مبنایی قابل تحلیل است؟
آصفی پاسخ میدهد: «کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که هر تصمیم جدی در نطقه بدون مشارکت ایران و سوریه شکل نمیگیرد. شما ملاحظه کردید که امر موسی در رایزنیهای خود در خصوص بحران لبنان، علاوه بر مذاکره با گروههای لبنانی، با سوریها هم مذاکره کرد. پیش از همه اینها دبیر کل اتحادیه عرب با مقامهای ایرانی مذاکره کرد. این نشان میدهد که منطقه عزم خود را جزم کرده که با توسعه همیاریهای درونی، آرامش خود را به دست آورد. برای همین، سفر آقای آل مکتوم، یک سفر سیاسی – اقتصادی است. این واقعیت را میتوان در ترکیب هیات همراه ایشان دریافت کرد. زیرا وزیر امور خارجه امارات و وزیر مشاور در امور اقتصادی و سرمایهگذاری نیز نخستوزیر امارات را در سفر به تهران و دمشق همراهی میکنند.
یک سفر تاریخی
سخنگوی وزارت خارجه ایران سفر شیخ محمد بن راشد آل مکتوم ، نایب رئیس امارات و حاکم دبی به تهران را تاریخی توصف میکند و به خبرنگار همشهری امارات خبر میدهد: این سفرامروز (دوشنبه) و برای یک روز انجام می شود و در جریان آن دیدار و مذاکراتی با با رییس جمهوری اسلامی ایران و معاون اول او پرویز داوودی انجام خواهد شد.
محمد علی حسینی گفت: در این سفر وزیر امور خارجه امارات ایشان را همراهی میکند و قرار است در این سفر درباره همکاریهای دو جانبه اقتصادی و سرمایه گذاری در زمینه های مختلف از جمله برق فتوگوهایی صورت گیرد.
خبرنگار ما پرسید: برخی منابع خبری اعلام کردهاند پیام دعوت از نایب رییس امارات را دکتر علی اکبر ولایتی به دبی برده و در دیدارش با شیخ محمد بن راشد، به او تحویل داده است، آیا این خبر را تایید میکنید؟ دستیارویژه وزیر امورخارجه بدون تایید یا رد این موضوع پاسخ داد: سفر نخست وزیر امارات با تصمیم قبلی بود و سفر دکتر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری سفری غیررسمی به امارات بود که با توجه به معروفیت شخص ایشان و ارتباطات سابق، از ایشان دعوتهایی صورت گرفت و ملاقاتهایی هم داشتند که انجام شد.
وی تاکید کرد: تصمیم به سفرنخست وزیر امارات به تهران قبل از سفر دکتر ولایتی به این کشور بوده است.
سخنگوی وزارت خارجه همچنین انتشار برخی اخبار مبنی بر اینکه حاکم دبی در جریان سفرش به تهران در خصوص نگرانیهای کشورهای حاشیه خلیج فارس از فعالیت های هسته ای ایران با مقامات کشورمان گفتگو خواهد کرد را صحیح ندانست.
مدیریت بومی بحران
مهدی مطهرنیا کارشناس امور منطقه است او ارزیابی سفر شیخ محمد بن راشد آل مکتوم را در چارچوب مجموعه تحولات منطقه تحلیل میکند و در عین حال سفر مقام عالیرتبه اماراتی به تهران را بسیار مهم ارزیابی میکند و میگوید: افزایش سفرهای بین المللی سران کشورهای منطقه را بیش از هرچیز می توان به شرایط حاکم بر فضای جهانی مرتبط دانست. شرایطی که باعث شده تا نخبگان و افکار عمومی ، تاب تحمل هرج ومرج سیاسی جدید را نداشته باشند. پس این سفرها بر این اساس انجام می گیرند تا قبل از هر چیز سعی شود با مدیریت بحران های کنونی فراروی منطقه ، از تشدید بحران ها پیشگیری شود.
تعاملات سودمند
به اعتقاد مطهرنیا کشورهای منطقه در شرایط جدید سعی دارند تا تعاملات منطقه ای را به سود خود شکل دهی کنند و سامان بخشند. لایه بندیهای به هم فشرده این ارتباطات مبین تلاش در سطوح مختلف برای شکل دهی نظمی است که به سمت پایداری پیش میرود و به سود بازیگران سیاسی باشد. نظامی که بیشترین سودمندی را برای شان داشته باشد.
بر این اساس میتوان آنچه را که از دل سفرهای منطقهای یا فرامنطقهای سران کشورهای خاورمیانه بر می تابد را تلاشی در جهت ایجاد نظمی جدید نامید که بیشتر به نظر می رسد ، سران منطقه در تلاشند تا نظم حاکم بر منطقه را با ثباتی بیشتر ، تحکیم ببخشند و آن را در چارچوب دلخواه خود پیش ببرند نه بر مبنای آنچه قدرتهای فرا منطقهای میخواهند. بی تردید آنچه در خاورمیانه به وقوع می پیوندد پژواکی است از نظام بین المللی . به همین دلیل بازیگران سیاسی هم خود را وابسته با این نظام فرامنطقه ای نمی دانند و این چالش بزرگ برای تشکیل نظامی با ثبات و پایدار در منطقه است چون کشورهای منطقه خاورمیانه رفته رفته به این باور میرسند که می توانند خود برای سرنوشت شان تصمیم بگیرند و با مشارکت همه کشورهای همسایه به سوی ایجاد نظمی موثر در منطقه پیش بروند. نظمی که می تواند عاملی موثر در کم شدن تنش های فراروی تحولات فرامنطقهای هم باشد.
دو ناظم موثر
مطهرنیا میگوید: دو کشورهمسایه ایران و امارات ، بی شک می توانند در نظم بخشی به فضای پر التهاب منطقه داشته باشند که می تواند گامی بسیار مهم در خود اقتداری کشورهای خاورمیانه باشد. بر این اساس باید سفر شیخ محمد بن راشد آل مکتوم را گامی بلند در ایجاد همکاری بیشتر میان دو کشور دانست اما معتقدم با ید این سفر را در چارچوب نظم بخشی و حفظ ثبات منطقهای بررسی کنیم.
میخواهیم ژاندارم خود باشیم
کاظم جلالی مخبر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم در برابر پرسش خبرنگار ما در باره سفر نایب رییس کشور امارات به تهران قرار گرفت. او معتقد است: بی شک این سفر ، برای تحکیم و توسعه مناسبات دو کشور پر خیر و برکت است زیرا دو طرف میتوانند در این سفر به تعاملات بسیاری دست یابند.
به اعتقاد جلالی سران کشورهای منطقه نیک میدانند که ایران کشوری است که در سیاست خارجی اش گسترش روابط با همسایگان را در راس برنامه هایش قرارداده و از میان همسایگان ایران ، امارات جایگاهی ویژه دارد چون ، بسیاری از هموطنان ما در بخش های اقتصادی این کشور مشغول به فعالیت هستند و در سوی مقابل هم بسیاری از فعالان اقتصادی اماراتی متقاضی سرمایه گذاری در طرح های توسعه ایران هستند. دو کشور وجوه مشترک بسیاری دارند که در دل این سفر بایست سعی شود با برجسته سازی این عوامل مثبت افقی روشن تر را برای توسعه مشارکت های دوجانبه فراهم کرد.
وی تصریح میکند: جمهوری اسلامی بر تامین ثبات خاورمیانه با مشارکت کشورهای همسایه تاکید دارد. ما معتقدیم این قدرت های منطقه ای هستند که باید برای سرنوشت شان ، تصمیم بگیرند. و آرامش را در منطقه ای که حاکمیتش را در دست دارند برقرارکنند. از یاد نبریم که بی شک قدرت های فرامنطقه ای رفتنی هستند و قرار نیست تا ابد در این منطقه مستقر باشند چون سرانجام روزی فرا می رسد که دیگر خاورمیانه ، منطقه استراتژیک شان نیست. پس کشورهای منطقه ای می توانند با ایجاد روابط منطقی صلح را حاکم کنیم و تشنج را از منطقه ، برچینیم. منطقه ما منطقه ای پاینده و متمدن است که کشورهایش خود می توانند ژاندارم خود باشند و نیازی به حضور نیروهای فرامنطقه ای و بیگانه ندارند.