اتحادیه اروپا متشکل از ۲۷ کشور و دارای ۲۳ زبان رسمی و اداری است. ۶۸۰ میلیون نفر (بر اساس آمار تا پایان ۲۰۰۷) در اروپا زندگی میکنند که هر یک به زبانی، میراثدار آداب و عادات ملی و مذهبی خود است . انگلیسی و آلمانی و اسپانیولی و پرتغالی و روسی و فرانسوی و باسکی و کاتالونی و یونانی و ... تنها بخش کوچکی از زبانهایی هستند که هرکدام راهی به یک فرهنگ میگشایند.
حفظ این تنوع فرهنگی و اشاعه و انتقال ارزشهای آن در سطح اروپا و حتی جهان، ضرورت گسترش بیش از پیش ابزارهای هر فرهنگ را آشکار میکند. در این عرصه، زبان بدون شک بهعنوان شاید مهمترین ابزار انتقال مفاهیم هر فرهنگ به محیطی خارج از خود به شمار میرود.
چرا آلمانیها باید با لهستانیها انگلیسی حرف بزنند؟
گروهی از دستاندرکاران و کارشناسان حوزه آموزش و زبان در اتحادیه اروپا، با هدف بحث وتبادل نظر پیرامون راههای چندزبانی کردن اروپا، روز جمعه ۱۵ فوریه (26 بهمن) گرد هم آمدند.
به گفته امین مألوف (Amin Maalouf)، نویسنده فرانسوی - لبنانی و یکی از شرکتکنندگان در این نشست، مهمترین هدف این گردهمایی این است که دو نفر اروپایی برای برقراری ارتباط با هم مجبور نباشند از زبانی غیر از زبان مادری خود استفاده کنند.
به بیان سادهتر، هدف این است که هر اروپایی با تسلط بر یک زبان، جز زبان مادری یا زبان انگلیسی، قادر باشد با دیگر افرادی که به آن زبان صحبت میکنند، ارتباط برقرار کند. برای این هدف لازم است که هر کشور اروپایی یک گروه نسبتاً بزرگ از وابستگان به فرهنگی دیگر را در خود داشته باشد.
البته این حقیقت بر کسی پوشیده نیست که هدفی چنین بزرگ در طول سالیان دراز و با همت نسلهای مختلف به بار خواهد نشست.
یوتا لیمباخ (Jutta Limbach)، مدیر مؤسسه فرهنگی آلمان در خارج از این کشور (انستیتو گوته) و از دیگر شرکتکنندگان این نشست، زبان آموخته شده را زبان مادری دوم مینامد. به اعتقاد وی، با این روش در نهایت، اروپایی شکل خواهد گرفت که در قالب آن، مردم، فرهنگهای مختلف را بدون واسطه درک خواهند کرد چراکه به زبانهای مختلفی تسلط دارند که کلیدی برای گشودن رموز فرهنگها هستند.
بدین ترتیب رفتهرفته گفتوگوی فرهنگی قوت خواهد گرفت. گفتوگویی که اتفاقاً در سال ۲۰۰۸ در کانون توجه اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
بهترین راهحل کدام است؟
گروه کارشناسی حتی پیشنهاد جالبی نیز برای مهاجران به اروپا ارائه کرده است: به برداشت این تحلیلگران، مهاجران هم لازم است زبان کشوری را که بدان وارد میشوند به درستی فرا بگیرند و همزمان، تسلط به زبان مادری خود را از دست ندهند.
در حال حاضر مشکلات اساسی وجود دارند که کشورهای مختلف با آن دستوپنجه نرم میکنند. لیمباخ به بسیاری از ترکتبارهای ساکن آلمان اشاره میکند که نه زبان آلمانی را به درستی فرا گرفتهاند و نه به زبان مادری خود مسلط هستند.
وی در عین حال به این مشکل، یکجانبه نمینگرد. از نظر لیمباخ برای آلمانیها هم ضروری است که زبان ترکی را فرا گیرند. وی با اشاره به اینکه ۹۰ درصد دانشآموزان دبیرستانی ترکیه، زبان آلمانی را بهعنوان دومین زبان خارجی برگزیدهاند، گسترش زبان ترکی در میان آلمانیها را پاسخی مثبت به این استقبال برمیشمرد.
درست است که گسترش زبانها، نزدیکی فرهنگها را در پی خواهد داشت و راهحل بسیاری از مشکلات خواهد بود اما مفهوم چندزبانی خود زمانی محقق میشود که افراد بهصورت آگاهانه و با انگیزه درونی به سراغ زبانهای مختلف بروند. همان ایدهآلی که تنها با برنامهریزی و فرهنگسازی هدفمند بهدست میآید.
مألوف با اشاره به اینکه برای رسیدن به بهترین نتیجه، باید برنامهریزی وسیعی در سطوح مختلف انجام شود، میگوید: «به این معنی که نباید یک پروژه عظیم تعریف و اجرا شود بلکه باید به سراغ هزاران پروژه ریز و درشت در سطوح مختلف رفت» . از دید او تکتک شهروندان اروپا باید به این نتیجه برسند که این پروژه مفید و به نفع آینده اروپاست.
لئونارد اوربان (Leonard Orban) کمیسر اتحادیه اروپا در امور تنوع زبانی به همراه وزیران آموزش کشورهای عضو این اتحادیه، قصد دارند ایدههای هیئت کارشناسی را جامه عمل بپوشانند. در ماه سپتامبر سال جاری (۲۰۰۸) بناست پیشنهادهای نهایی در زمینه تسهیل روند چندزبانی شدن اروپا ارائه شود.
چند نکته مهم دیگر
دیگر زبانهای مهم غیراروپایی نیز نباید از نظر دور بمانند. این نظر اوربان است. به اعتقاد وی زبانهایی که در صحنه بینالملل نقشی فعال ایفا میکنند، همچون زبانهای عربی، هندی یا چینی، نیز باید در پروژه گنجانده شوند: «ما میخواهیم زبانهای اروپایی را در خارج از اروپا گسترش دهیم، بنابراین باید به فکر گسترش زبانهای غیراروپایی نیز در دل این قاره باشیم» .
کارشناسان همچنین در مورد انگلیسیها و ایرلندیها هشدار میدهند. تسلط مردم این کشورها به مهمترین زبان بینالمللی، ممکن است انگیزه آنها را برای فرا گیری زبانهای دیگر از بین ببرد.
و در آخر اینکه، در راه تحقق هدف چند زبانی کردن اروپا، مشکل مهمتری نیز وجود دارد که نباید از نظر دور بماند: ۲۵ درصد جوانان در اتحادیه اروپا هنوز با خواندن یا درک مطلب نوشتهای به زبان مادری خود دچار مشکل هستند. در حال حاضر۳ / ۱۵ درصد از دانشآموزان هر سال تحصیلی، تحصیل را رها میکنند در حالیکه پیشبینی اتحادیه اروپا ۱۰ درصد بوده است.
منبع : دویچهوله