دردسری که اگر برای درمانش فکر اساسی نشود میتواند فاجعهای جبرانناپذیر را رقم بزند. در بین مناطق ۲۲گانه شهر تهران، منطقه ۱۵ بیش از سایر مناطق با این معضل مواجه است و بخش قابل توجهی از آن را بافت فرسوده فرا گرفته است. البته مسئولان حوزه شهرسازی منطقه برای آبادانی محلههایی که سهم زیادی از بافت فرسوده دارند همه توان خود را به کار گرفته و برای تشویق شهروندان به نوسازی و تجمیع از هیچگونه همکاری مضایقه نمیکنند. نمای زیبا و نو برخی خانهها که این روزها شاهدش هستیم، حاصل تلاش بیوقفه آنهاست. اما در بین محلههای فرسوده، محلههای شوش، اتابک، مطهری و...، مسگرآباد وضعیت خاصتری دارد. این محله با داشتن درصد بافت فرسوده از بستههای تشویقی نوسازی بیبهره و همین باعث دلخوری اهالی مسگرآباد شده است. اهالی معتقدند خانههای این محله اغلب کلنگی و مغایر با اصول مهندسی ساخته شده است با این وصف معاونت شهرسازی منطقه برای نوسازی ساختمانها پروانه صادر نمیکند. برای دانستن چرایی این مسئله در حوزه شهرسازی در مورد نوسازی مسگرآباد راهی این محله شده و پای صحبت اهالی مینشینیم.
محله مسگرآباد تقریباً ۴۵ هکتار وسعت دارد. پیشتر روستا بوده و از سال ۹۳ در محدوده بافت شهری قرار گرفته است. با یک نگاه اجمالی به فضای محله میتوان پی برد، مسگرآباد زیرساخت روستایی خود را حفظ کرده و فقط عنوان محله را با خود یدک میکشد. تنها خیابان عریض و طویلش، خیابان شهید علی اوسط است که از امتداد خیابان کلهر در محله مسعودیه آغاز شده و انتهایش به آغل گوسفندان در بالای تپههای مسگرآباد منتهی میشود. باقی معابر محله کوچههای تنگ و باریکی است که شیب تندی دارد. همین مسئله گشتوگذار را برای کسانی که بومی آنجا نیستند، سخت میکند. به جز تعداد انگشتشمار ساختمانهای نوساز باقی خانهها کلنگی است و از نمای ظاهریشان میتوان حدس زد که اصول مهندسی در ساختوسازشان اصلاً رعایت نشده است.
- شکارگاه ناصرالدین شاه
اینطور که اهالی میگویند مسگرآباد قدمت چند صدساله دارد و در عهد ناصری شکارگاه ناصرالدین شاه بوده است. «مهدی شریفپور» از معتمدان محله درباره تاریخچه محله میگوید: «مسگرآباد را به باغهای انارش میشناختند. چند صد سال پیش سرسبز و خرم بوده و حالا از آن همه باغ تک نارستانی باقی مانده است. قنات پرآبی از میان مسگرآباد عبور میکرد که آب شرب و کشاورزی مردم از آن تأمین میشد. اینطور که قدیمیها برای ما نقل کردهاند، روزی ناصرالدین شاه گذرش به این محله میافتد و از سرسبزی روستا خوشش میآید. همه زمینهای کشاورزی را از مالکانشان میخرد و مسگرآباد را به شکارگاهش تبدیل میکند. بعد از گذشت چند سال که قنات مسگرآباد خشک میشود و سرسبزی باغها هم کمتر میشود زمینها را یکی یکی به کشاورزان واگذار میکند.» از مسگرآبادی که شریفپور تعریف میکند چیزی باقی نمانده است. نه خبری از باغهای انار است و نه خرمی زمینهای کشاورزی، تا چشم کار میکند ساختمانهای ریز و درشتی است که بیقواره کنار هم جاخوش کردهاند. نمای بیشتر آنها آجری است و تک و توک بنایی نمای سنگ دارد. نکته مهمتر اینکه، مسگرآباد عنوان محله پیدا کرده اما از داشتن حداقل امکانات شهری بیبهرهاست. به گفته شریفپور، سرانه فضای سبز و مکانهای تفریحی محله فقیر و از داشتن امکانات درمانی بیبهرهاست. مسگرآباد با جمعیت ۵ هزار نفریاش حتی مدرسه هم ندارد.
- خطر بیخ گوش اهالی مسگرآباد
شریفپور در حین گشتزنی به مشکلات مسگرآباد اشاره میکند اما به باور او فرسوده بودن بافت محله مهمترین معضلی است که اهالی با آن دست و پنجه نرم میکنند. او میگوید: «از مسئولان ستاد مدیریت بحران برای بازدید از محله آمدند، تأکید کردند خطر بیخ گوش اهالی است و با کوچکترین زمینلرزه، ساختمانهای مسگرآباد آوار شده و فاجعهای جبرانناپذیر به بار میآید.» شریفپور به این موضوع هم اشاره میکند که اهالی برای رفع خطرهای احتمالی تمایل به نوسازی دارند اما متأسفانه از سوی معاونت شهرسازی منطقه پروانه ساخت برای آنها صادر نمیشود. او کوچه بنبست فتح را نشان میدهد. انتهای کوچه خانه بزرگی به چشم میخورد که در چوبی آن با قفل بزرگی بسته شده است. دیوار خشتی خانه فروریخته و هر آن احتمال میرود بنای کهنهاش هم فروریزد. شریفپور میگوید: «این کوچه و خانههای اطرافش در قدیم قلعه بزرگی بوده است. هنوز قدیمیها به اینجا کوچه قلعه میگویند. مردم در هنگام خطر به آن پناه میآوردند. وقتی مردها به کوچ میرفتند زنها برای آرامش و امنیت در قلعه مستقر میشدند. من دیوارهای خشتی بلند آن را خوب به یاد دارم. از این قلعه فقط یک ملک خشتی باقی مانده که آن هم یکی ۲ سال است تخلیه شده است. مالک این بنا برای گرفتن پروانه ساخت خیلی دوندگی کرد اما کد نوسازی به این ملک ندادند. او هم ملک را به حال خود رها کرده و رفته است.»
- بلندمرتبهسازی ممنوع
«محمدنقی نصیر» شهروند دیگری است که از مشکلات ساختوساز در محله مسگرآباد گلایه میکند. او میگوید: «قطعه زمینی دارم به مساحت ۱۷۰مترمربع، بنایی که داخل آن بود به دلیل فرسودگی قابل سکونت نبود. اقدام به نوسازی کردم. با کلی دوندگی پروانه ساخت گرفتم. اسکلت فلزی را هم بنا کردم اما با طرحهای جدیدی که مصوب شد اجازه ساخت یک طبقه را به من دادند. بعد از این همه هزینهای که صرف کردم بخواهم یک طبقه بسازم؟ بعد فرزندانم برای اجارهنشینی به محلههای دیگر بروند. وقتی دیدم نوسازی برایم صرفه اقتصادی ندارد، ساختوساز را متوقف کردم. در مسگرآباد اجازه بلندمرتبهسازی نمیدهند.» در ادامه صحبتهای نصیر، شریفپور خانه دیگری را نشان میدهد که حداقل ۴۰مترمربع بر دارد. مساحت آن چشمگیر است. شریفپور درباره این خانه میگوید: «به مالک این خانه پروانه ساخت ندادهاند و او ناگزیر ملک ۶۰۰ـ ۷۰۰ متریاش را به قوارههای کوچکتر تقسیم کرده و بدون اینکه فوندانسیون یا گودبرداری اصولی انجام دهد آنها را ساخته است. هیچکدام از خانهها استحکام ندارند.»
- اتاقکهای توخالی زیر خانهها
اینکه چرا شهرداری پروانه ساخت نمیدهد خود جای سؤال است. به گفته شریفپور، از سال ۹۰، ۷۰ نفر از اهالی برای نوسازی ملکشان اقدام کردهاند که تا الان فقط ۵ مالک موفق به کسب پروانه ساخت شدهاند. او ادامه میدهد: «برای صدور پروانه باید کد نوسازی داشته باشید. سامانه شهرسازی کد نوسازی نمیدهد. چون کد نوسازی متعلق به یک پلاک است در صورتی که زمینهای اینجا قوارهای است. یعنی هر بلوک ۷ـ ۸ پلاک یا مالک دارد. از اینرو سامانه نمیتواند کدی صادر کند.» او برای نشان دادن مصداق گفتهاش پیشنهاد میدهد سری به کوچه شهید «محمدرضا اوسطی» بزنیم. در میانه این کوچه باریک، یک ساختمان ۲ طبقه قدیمی دیده میشود با دیوارهای گلی که بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد. این خانه در تملک «شیخ هادی عباسزاده» است و در حال فروریختن و جالب اینکه در طبقه زیرین آن کارگاه نجاری دایر است. شیخ هادی نتوانسته برای نوسازی خانهاش پروانه ساخت بگیرد و از اینرو برای اینکه آوار نشود، خودش در حال ایمنسازی است. میگوید: «این خانه ۱۸۰ سال قدمت دارد. برای تعمیرات کف آن را حفاری کردم ناگهان به عمق ۲ متری برخوردم که زیرساختمان بود. از این اتاقکهای عمیق در زیرساختمانهای مسگرآباد زیاد است. پیشتر زاغه بوده و بعدها روی آن را پوشاندهاند. برای تخریب اقدام کردم. مشکل کد نوسازی داشتم. برای بلوکی که حداقل ۷ خانه را شامل میشود یک کد نوسازی صادر کردهاند. اینطور هیچکس نمیتواند ساختوساز کند.»
- اینجا جرمی اتفاق نمیافتد
عباسزاده، ناهمگونی طرح هادی و تفصیلی که در فاصله زمانی چند ساله مصوب شده را مشکل ارائه کد نوسازی میداند. او ادامه میدهد: «متأسفانه با تصمیمگیریهای اخیر هویت مسگرآباد را از بافت روستایی به شهری تغییر دادند بدون اینکه زیرساختهای آن را درست کنند. همین مسئله مشکلات اهالی را مضاعف کرده است. هر روز قانونی جدید در حوزه شهرسازی تصویب میشود و ما نمیدانیم برای ساختوساز ملکمان به کدام طرح رجوع کنیم.» مسگرآباد مهجور واقع شده و همت مسئولان را میطلبد تا سروسامانی به وضعیت آشفته محله بدهند. اغلب اهالی از امنیت حاکم در محله راضی هستند و جالب اینکه در اینجا حتی یک فقره سرقت هم به کلانتری مسعودیه گزارش نشده است. ۸۰درصد از سکنه بومی هستند و به گفته شریفپور هیچکس دست از پا خطا نمیکند. او معتقد است این محله میتواند قطب گردشگری شود اگر فضای فرهنگی و تفریحی در آن تعبیه شود. این معتمد محله میگوید: «اگر فکری برای آبادانی مسگرآباد نشود، روزبهروز مهاجران بیشتری به اینجا میآیند و کمرنگ شدن هویت بومی محله دور از ذهن نیست.»