گنامینوها همهجا هستند! تخم آنها در وجود آدمی تبدیل به جوجه میشود، رشد میکند و از راه اشک یا بزاق به بیرون از بدن راه مییابد. از آن پس شروع میکنند به وسوسه کردن در گوشهای آدمی و... «گنامینوها قدر آدم را نمیدانند!»
شهرکنشینها مدتهاست که روشنایی روز را به چشم ندیدهاند. همهچیز زندگیِ آنها دگرگون شده. بیاختیار، شبها بیدارند و روزها در خواب. انجام تمام کارهای زندگیشان هم به شب موکول شده است، حتی رفتنِ به مدرسه. البته این زندگی شبانه هم ماجراهای خودش را دارد. هرشب رأسِ ساعت ۱۰ شب، یک نفر که اهالی نمیدانند کیست، آژیر خاموشی شهرک را بهصدا در میآورد و تمام خانهها در خاموشی فرو میروند؛ همهی خانهها بهجز یک خانه. به این ترتیب همهی ساکنان شهرک ناگزیرند برای زندگی شبانهی خود به آن خانه یا اطراف آن بروند و...
ظاهراً زندگی به این روال ادامه دارد، اما در لایهای دیگر اتفاقهای دیگری هم دارد رخ میدهد. قرار است «کلاس انتخاب» تشکیل شود و گیو، گندم، برزین و ناردون چهار دانشآموزی هستند که برای حضور در این کلاس فراخوانده شدهاند.
این چهار نفر، دانشآموزان درسخوان و ممتاز مدرسه نیستند، اما آقا معلم سابقِ مدرسه بنا به دلایلی، دست روی این چهار نفر گذاشته است. در جلسهی اول، بچهها داستان راندهشدن شیطان را از زبان آقا معلم میشنوند و آهستهآهسته نسبت به حضور گنامینوها یا همان فرزندان ابلیس، و نقش آنها در پدید آمدن تاریکی شهرک، آگاهی پیدا میکنند.
این چهار نفر قرار است به کمک آقا معلم، برای بازگشت روشنایی، قدم بردارند. جنگ آنها یک جنگ رو در رو با گنامینوها نیست، چرا که راه دیگری برای رسیدن به هدفشان وجود دارد. راه دیگری که پیشِ رویشان هست اتفاقاً خیلی هم دور نیست و آنها برای این کار، فقط تا رسیدن به شبی مخصوص فرصت دارند؛ شبی که در آن، همه دست به دعا خواهند برداشت...
«گنامینوها قدر آدم را نمیدانند» رمانی است به نویسندگی «مریم راهی» که با سبکی تازه به یک مفهوم دینی میپردازد. از نظر برخی منتقدان این رمان را میتوان یک اثر فانتزی دینی دانست و از نظر برخی دیگر، در رمان نمیتوان با نگاهی فانتزی سراغ موضوعهای دینی رفت. با این حال مریم راهی در این داستان توانسته است با پرهیز از کلیشهنگاری، به برخی مفاهیم دینی بپردازد.
این رمان ۲۳۷ صفحهای را انتشارات نیستان (۲۲۶۱۲۴۴۳) به قیمت ۱۵هزار تومان در دسترس دوستداران کتاب قرار داده است.