در واقع هنر عمومی به مثابه هنری شهری، انواع هنرهای تجسمی، اجرایی و محیطی را در فضاهای بیرونی به خدمت گرفته و در اختیار عموم قرار میدهد. چنین هنری با توجه به اینکه بستر شهر امکان بروز و عینیت یافتن آن را فراهم کرده، هنر شهری به شمار میآید.
دیوارهای شهر میتوانند از طریق هنر عمومی با شهروندان و محیط پیرامون خود در تعامل باشند. در هر محله و خیابان میتوان دیوارهایی را پیدا کرد که هنوز نشانههایی از معماری سنتی در آنها نمایان است؛ دیوارهایی که رنگ فرسودهای به خود گرفتهاند و در شلوغی شهر گم شدهاند. دیوارهای خاکستری یک محله میتوانند شادی و نشاط را برای ساکنان آن محله به ارمغان بیاورد، میتواند محلی برای به نمایش درآوردن پیامهایی اخلاقی باشد که موجب ترویج فرهنگ شهرنشینی و آپارتماننشینی باشد و اجرای رنگآمیزیهایی متناسب با معماری سنتی میتواند حال و هوای یک محله را تغییر دهد.
چند سالی است که به لطف هنرمندان خلاق، نمای شهر تهران جان تازهای گرفته و تماشای نقاشیهای دیواری در تهران و زیبایی آن هرکسی را به سر ذوق میآورد و حتی گاهی میتواند برای لحظاتی هم که شده باعث شود دغدغههای زندگی روزمره در این شهر شلوغ فراموش شود.
برای انعکاس این هنر تأثیرگذار میتوان از اشعار شاعران بزرگ ادب پارسی بهویژه ابوالقاسم فردوسی، سعدی، حافظ، خیام، نظامی، رودکی، مولوی و سهراب سپهری استفاده کرد. میتوان طرحهای نقاشی دیواری را براساس نگارگری ایرانی در محدوده پاتوقهای محلی و با استفاده از هنرمندان و جوانان همان محله اجرا کرد. اینگونه طرحها میتواند به اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم کمکی هرچند اندک کند.