«محمدرضا خیراندیش» ساکن محله ستارخان است و ورزش حرفهای را از ۷ سالگی آغاز کرده. سالهاست بهعنوان کوهنورد حرفهای، به قلههای مرتفع ایران قدم میگذارد و شور و شوق ورزش را به محل کار و جمع دوستانش هم آورده است. خیراندیش میگوید: «وقتی برای صعود به قلهای میروی، رقابتی با سایر کوهنوردان در میان نیست؛ جای آن رفاقت است و همه به همدیگر کمک میکنند. ورزش حرفهای، کیفیتی به زندگی میدهد که من آن را در چیز دیگری پیدا نکردم.»
نخستین قهرمانی
«محمدرضا خیراندیش» از ساکنان محله ستارخان است و کودکی خود را در این محله گذرانده. او میگوید: «۷ سالم بود که ورزش حرفهای را آغاز کردم. نخستین رشته انتخابیام «شنا» بود. ۱۶ ساله بودم که وارد رشته قایقرانی شدم.» یک سال بعد، در مسابقات قایقرانی کشوری رتبه سوم را کسب کرد و به تیمملی دعوت شد: «۳ ماه بود که من و یکی از همتیمیهایم بهشکل جدی، تمرین را آغاز کرده بودیم. در مسابقات کشوری قایقرانی آن سال، قهرمانان زیادی شرکت کرده بودند که احتمال برنده شدنشان خیلی زیاد بود. یادم است آن سال کسی من را نمیشناخت و حضورم را جدی نمیگرفت. من و یکی دیگر از قایقرانهای تازهکار را در لاین ۸ جا داده بودند؛ لاینی در کنج پیست قایقرانی که توجه زیادی به آن نمیکنند. قهرمانان کهنهکار در لاینهای میانی با هم رقابت سختی داشتند و همدیگر را کنار میزدند. ما خیلی بیسر و صدا توانستیم مقام سوم را به خود اختصاص دهیم. دیگر شرکتکنندهها از این موضوع جا خورده بودند و کسی فکرش را نمیکرد. ما سن و سال کمی داشتیم. تیمهای مدعی با هم دعوا میکردند و به همدیگر میگفتند که چرا حواستان به این پسربچه ۱۶ ساله نبوده. برتری در آن مسابقه برای ما، دعوت به تیمملی قایقرانی را در پی داشت.»
قایقرانها شناگران قابل
قایقرانی را ورزشی پر هزینه میداند که در عین حال، برای افراد حرفهای هیچ هزینهای در بر ندارد. مربی سابق تیمملی قایقرانی میگوید: «تنها هزینهای که من برای ورزش قایقرانی پرداخت کردم، مبلغ ۲ هزار تومان بود که برای ثبتنام در سال نخست پرداخت کردم. فدراسیون موظف است که قایق و امکانات لازم را برای بازیکنان آماده کند و در اختیارشان بگذارد. با این حال اگر کسی بخواهد پاروی شخصی تهیه کند، باید مبلغ زیادی بپردازد. بسیاری از افراد هستند که با فکر گران بودن تجهیزات قایقرانی، سراغ این ورزش نمیروند اما این تصور درستی از این ورزش نیست.» مهمترین شرط قایقران شدن این است که باید شناگر ماهری باشی: «کسی که شناگر قابلی نباشد نمیتواند قایقران شود. خود من از افرادی که میخواهند وارد این ورزش شوند، در ابتدا تست شناگری میگیرم و در این زمینه رحم ندارم. چون اگر فرد شناگر قابلی نباشد، ممکن است با یک خطای ساده جان خود را به خطر بیندازد.»
رفاقت جای رقابت
۸ سال است که قایقرانی را کنار گذاشته و کوهنوردی را بهشکل حرفهای و مداوم دنبال میکند. ۷ صعود به «قله دماوند» داشته و قلههای مرتفع ایران را فتح کرده است. خیراندیش میگوید: «کوهنوردی در کنار قایقرانی ورزش محبوب من است و من آن را از سال ۱۳۷۳ دنبال میکنم. با این حال در سالهای اخیر، آن را جدیتر پیگیری میکنم. کوهنوردی تفاوت زیادی با بسیاری از رشتههای ورزشی دارد. وقتی برای صعود به قلهای میروی، رقابتی با سایر کوهنوردان در میان نیست. جای آن رفاقت است و همه به همدیگر کمک میکنند. گاهی اتفاق میافتد فردی یکسال پیش «پانچو» اش را به یکی از کوهنوردان داده تا باران خیسش نکند. این پانچو یکسال است در کوه، میان کوهنوردان دست به دست میشود و همه از آن استفاده میکنند. ساعتهای کوهنوردی با کیفیت متفاوتتری نسبت به زندگی عادی میگذرد. هفته گذشته ما مسیر ۱۶ ساعتهای را کوهپیمایی کردیم و از «سعادتآباد» به «چین کلاغ» و «پلنگچال» و قلههای دیگر رفتیم. در راه برگشت از جاده امامزاده داود(ع) تا پایین، ۴ ساعت در ترافیک ماندیم. هرچقدر کوهپیمایی برایمان لذتبخش بود، خستگی ترافیک ۴ ساعته ما را از پا در آورد. این فرق کیفیت زندگی با ورزش و بهویژه کوهنوردی است.»
جای خالی امکانات ورزشی
هممحلهایهای ورزشکارش را به خوبی میشناسند و گاهی به بهانه تمرین و ورزش، قرار و مدارهایی با آنها میگذارد. خیراندیش درباره امکانات ورزشی محله ستارخان و حوالی آن میگوید: «سالنهای ورزشی، امکانات محدودی در اختیار ورزشکاران میگذارند. برای کسی که میخواهد ورزش قایقرانی را دنبال کند، امکانات چندانی در هیچکدام از محلههای تهران وجود ندارد. هرکسی در هر نقطهای از این شهر بخواهد سراغ این ورزش برود، باید خود را به ورزشگاه آزادی برساند. طبیعی است برای افرادی که در شرق تهران زندگی میکنند این ورزش چندان مطلوب نیست.» او براینباور است، ورزشکاران حرفهای این رشته باید روزی ۱۳ کیلومتر بدوند، روزی ۴۰ تن وزنه و ۳۰ تا ۷۰ کیلومتر پارو بزنند تا استقامت و توان بدنی بالایی داشته باشند و بتوانند در مسابقهها، حرفی برای گفتن داشته باشند: «کسی که به دنبال قهرمانی در رشته قایقرانی است، باید ورزشهای سنگینی انجام دهد و استقامت بدنی بالایی داشته باشد. ورزش قایقرانی ما در «آسیا» حرفهایی برای گفتن دارد و توانسته در برخی مسابقهها، مقامآور هم باشد. اما قایقرانهای ما از استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارند. تعداد قایقهای فدراسیون ما شاید به ۱۰۰ قایق هم نرسد، این در حالی است که کشوری مانند «لهستان» ۵ قایق در اختیار در آب میاندازد و این یعنی سرمایهگذاری بیشتر بر روی بازیکنان.»
خطر در کمین است
قایقرانی در آبهای خروشان را بزرگترین هیجانی که تا به حال تجربه کرده میداند و همه خطرهای آن را به جان خریده است: «قایقرانی در آبهای آرام نیاز به قدرت بدنی بالا و استقامت دارد. پارو زدن با سرعت ثابت در یک بازه زمانی، کار سادهای نیست و قدرت زیادی میخواهد. اما قایقرانی در آبهای خروشان، بیش از هر چیز به روحیه ریسکپذیری و سرعت عمل بالا نیاز دارد. قایقران باید بتواند در لحظه تصمیم درست را بگیرد وگرنه ممکن است جریان آب، او را به دردسر و خطر بیندازد؛ اتفاقی که برای خیلی از ما بارها رخ داده و از اقبالمان بوده که توانستهایم جان سالم به در ببریم. در یکی از مسابقات آبهای خروشان، من پیش از آغاز مسابقه، پیست را مرور نکرده بودم و نمیدانستم با چه چیزی مواجه هستم. در میانه پیست، صدای خروش آب را میشنیدم و میدیدم که همه قایقرانها از سمت چپ یک مانع عبور میکنند. من تصمیم گرفتم به سمت راست بروم و از آنجا مسیر را ادامه دهم. همه از دیدن مسیر حرکت من تعجب کرده بودند. جلوتر که رفتم، از آبشاری سقوط کردم و تا کف رودخانه پایین رفتم. بالای سرم خورشید را میدیدم، اما نمیتوانستم خودم را بالا بکشم. شانس آوردم که توانستم خود را نجات دهم. اما پارویم رها شده بود و از ادامه مسابقه جا ماندم.»