تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۸۶ - ۱۵:۱۵

لبنان، عروس خاورمیانه، عروس خون و آتش، یکی از مردان بزرگش را ازدست داد، اما همچنان، بلند و سرفراز ایستاده است همچون تندر و رعد...

3 مامور ویژه (احتمالا وابسته به موساد) از رومانی و آتن با پاسپورت جعلی وارد دمشق شدند و پس از عملیات شناسایی در محله امنیتی «کفرسوسه»، چهره هدف‌شان را با عکسی از او که در حافظه تلفن همراه‌شان ذخیره کرده بودند، تطبیق دادند.

مواد منفجره در تکیه‌گاه سر در صندلی تویوتا لندکروز نصب شد و بلافاصله پس از عملیات خود را به فرودگاه رساندند. این افراد، پس از دو روز در تل آویو دیده شدند. اما بقیه کارها را ماهواره انجام داد. انفجار مشکوک در محله امنیتی «کفرسوسه» دمشق، ساعت 10 شب دوازدهم فوریه 2008 میلادی، تویوتا لندکروز را متلاشی کرد و سرنشینش را کشت.

مأموران امنیتی که بلافاصله به محل انفجار رسیدند، سعی می‌کردند هویت‌ مقتول فاش نشود. مأموران امنیتی دور محل انفجار حلقه زدند و بعد از بررسی‌های لازم، ماشین را به نقطه‌ای نامعلوم بردند. ابراهیم امین، سردبیر روزنامه الاخبار، در سوگ سرنشین آن ماشین نوشت: «او رفت، نقابش را کنار زد، همه او را شناختند. او پا در راهی گذاشت که از دیر زمانی‌پیش و هنگامی که کودک بود مقصدش را می‌دانست اما پشت‌سرش یک نفر را حیرت‌زده، زیر باری سخت و توان‌فرسا رها کرد؛ سیدحسن نصرالله را».

20سالی بود که سرویس‌های امنیتی و جاسوسی دنیا دربه‌در دنبال حاج رضوان می‌گشتند. دراین 20سال، عماد مغنیه حتی مادرش را ندید. حتی ادعا می‌کنند که او برای مخفی ماندن، جراحی پلاستیک کرد. فرمانده اطلاعات و عملیات حزب‌الله، دراین مدت پیچیده‌ترین عملیات‌ها را علیه قوی‌ترین و مجهزترین ارتش خاورمیانه طراحی می‌کرد.

عماد فایز مغنیه، سال 1962 در روستای طیردبا در جنوب لبنان متولد شد. جوان که بود، تحت‌تأثیر افکار امام موسی صدر و در  زمانی که هنوز تشکیلات «امل» پانگرفته بود، به ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) پیوست و وقتی که تنها 18 سالش بود، مسئول گروه محافظین مسلح یاسر عرفات شد. بعد از تشکیل امل، به آن‌ها پیوست. بعد از ربوده‌شدن امام صدر، همراه سیدعباس موسوی، از امل جدا شد و جز اولین نیروهایی بود که در  تشکیل حزب‌الله شرکت داشت.

عمایت‌های زیادی را دراین مدت به او نسبت داده‌اند اما چیزی که نام عماد مغنیه را سر زبان‌ها انداخت، ماجرای ربودن هواپیمای خطوط هوایی آمریکا (TWA) در مسیر آتن به رم بود. هواپیماربایان خواهان محکومیت بین‌المللی اشغال لبنان از طرف اسراییل و آزادی زندانیان لبنانی اسیر در زندان‌های رژیم صهیونیستی بودند.

گروگانگیری یک هفته طول کشید و در این مدت هواپیماربایان 3‌بار هواپیما را از بیروت به الجزیره و بالعکس پرواز دادند. در نهایت خواسته‌شان را اجرا کردند و سالم از هواپیما گریختند. این موفقیت باعث شد سیا پیگیر کشف معمای مجریان عملیات شود. چیزی که در نهایت سیا ادعا‌کرد این بود که طراحی و اجرای این عملیات را یک جوان 23 ساله لبنانی به نام «عماد مغنیه» عهده‌دار بوده‌است.

«می دانم آمریکایی‌ها حکایات زیادی درباره من بافته‌اند و مسئولیت بسیاری از اقداماتی را که علیه آنها در نقاط مختلف جهان انجام شده به گــردن من انداخته‌اند و حتی گاهی وضع را طوری نشان می‌دهند که انگار کلید همه این اقدامات دست من است. خیلی سخت بشود آنها را قانع کرد که من بخشی از یک مؤسسه‌ام که با آرامش و خونسردی درباره طرح‌هایش تحقیق می‌کند، برای کاری که می‌خواهد انجامش بدهد صبر می‌کند، فکر می‌کند و برایش نقشه می‌کشد و آنها را از سر واکنشی انفعالی یا غضبی آنی و خشمگینانه اجرا نمی‌کند. آنها خوب می‌دانند که جدول اقدامات ما در یک بند خلاصه می‌شود؛ بندی که اسمش «خلاص‌شدن از اشغالگری» و پشتیبانی از مقاومت فلسطین است؛ چرا که فلسطین سرانجام بر تمام خاکش حاکم خواهد شد، هرچند کسانی از آن بیرون بیایند که چیزی جز این بگویند.»