زهرا کریمی ـ خبرنگار: همین که فصل تابستان شد، فرهنگسرای امام‌خمینی(ره) برنامه جدیدی را برای دختران و پدرهایشان تدارک دید؛ برنامه‌ای که یک روز شاد را برای آنها رقم زد.

تاکنون ۳ کارگاه ۶ ساعته از این‌گونه کارگاه‌ها در فرهنگسرا برگزار شده است و آوازه این برنامه آنقدر در بین خانواده‌ها پیچیده شده که همه مناطق تهران و بسیاری از دختران دلشان می‌خواهد همراه پدرهایشان در این کارگاه ثبت‌نام کنند. اما با پایان فصل تابستان و بازگشایی مدارس، این فرهنگسرا در حال برنامه‌ریزی برای برپایی دوره‌های پاییزی است و به‌زودی فراخوان ثبت‌نام دوره‌های جدید در همه فرهنگسراهای پایتخت اطلاع‌رسانی خواهد شد. این گزارش بخشی از برگزاری کارگاه ۶ ساعته در فرهنگسرای امام‌خمینی(ره) است که در ادامه می‌خوانید:

  • ریش و قیچی دست کوچولوها
     دختران محو تماشای سر و صورت پدرشان هستند. همه به این فکر می‌کنند که چه مدل مویی را برای پدرشان انتخاب کنند تا آنها بی‌چون و چرا قبول کنند. یکی از دختران هنوز نظر نداده، می‌گوید: «چه فایده دارد که من این همه وقت بگذارم و سلیقه‌ام را بگویم اما در نهایت پدرم در جوابم بگوید: نه این مدل مو به من نمی‌آید یا آن را دوست نداشته باشد!» همه حاضران با شنیدن نقد این دختر خانم می‌خندند و پدرش با قهقهه به دخترش می‌گوید: «نه دخترم. این بار ریش و قیچی دست شماست تا هر مدلی که خواستی روی موهایم اجرا کنی.» این ارتباط پدر و دختر موجب شد تا بقیه پدران حاضر در کارگاه هم سکوت اختیار کنند. برخی از پدران به فکر فرو رفتند و برخی دیگر آنچه را که می‌اندیشیدند به زبان آوردند و یکی از آنها گفت چرا تاکنون به این فکر نیفتاده بودیم که می‌توانیم از دخترانمان درباره موهایمان نظر بخواهیم.
  • محفل صمیمی طرح مسئله برای باباها
     همه ۱۷۰ بابا و دختر، در سالن همایش فرهنگسرا گرداگرد هم نشسته‌اند. در این بخش از کارگاه، حجت‌الاسلام «محمد برمایی» تصاویری روی پرده آمفی‌تئاتر نشان می‌دهد و در کنار آن سؤال‌هایی را مطرح می‌کند. با هر تصویر، یک سؤال و یک موضوع مطرح می‌شود. اما عکس‌العمل‌ها نسبت به هر موضوع متفاوت است. چند سؤال از دیدگاه دختران مطرح می‌شود از جمله چه‌کاری انجام دهم تا پدر از من راضی باشی؟
    برخی سؤال‌ها نیز از دیدگاه پدران است: تا حالا شده از من بترسی؟ کجا؟ چرا؟
    ـ تا حالا شده خواب باشم اومده‌باشی بالای سرم به من زل بزنی، نگاهم کنی، دعام کنی، شده تا حالا؟
    ـ معمولاً وقتی دخترتو می‌بینی چه می‌گویی؟
    تا حالا شده دخترتونو بندازی بالا و بگیری؟
    تا حالا خاطره لحظه آشناییتون را با مادرشان برای آنها تعریف کرده‌اید؟
     سؤال‌ها که مطرح می‌شود یکی از پدرها پیشقدم می‌شود تا خاطره‌ای شنیدنی را در جمع تعریف کند. او می‌گوید: « دختر کوچک‌ترم در یک سانحه آتش‌سوزی دچار حریق شد. وقتی در بیمارستان کنارش نشسته بودم و او درد داشت، با هم تنها بودیم. به من جمله‌ای گفت که هیچ‌وقت این جمله را فراموش نمی‌کنم. دخترم گفت: «بابا چقدر خوبه که تو را دارم.»
  • سفره‌آرایی به سلیقه دختران

بخش طرح مسئله کارگاه که به‌پایان می‌رسد، به درخواست برخی از دختر خانم‌ها، یک عکس دسته‌جمعی برای یادگاری گرفته می‌شود و از دختران می‌خواهند تا سالن را ترک کنند و برای شگفت‌زده کردن پدرها، به محوطه باغ فرهنگسرا بروند. در سالن پدران با دکتر برمایی برای پاسخ برخی از مسئله‌ها تنها شدند و این کارگاه موجب شد تا پدران سؤال‌های زیادی برایشان مطرح شود و از کارشناس برنامه راهنمایی بخواهند. در این میان فرصتی پیش آمد تا دختران پیش از آمدن پدرهایشان سفره ناهار را بچینند. هریک از دختران در گوشه‌ای از محوطه باغ سفره ناهار را پهن کرد. منتظر شدند تا پدرها از راه برسند و آنها را خوشحال کنند. نیم ساعت بعد، پدرها به محوطه آمدند و یکی از دختران در حالی که دست پدرش را می‌فشرد گفت: «اگر مامان بفهمد که من سفره ناهار را چیدم، همیشه انتظار دارد که میز ناهار را بچینم.» کمی آن طرف‌تر پدری کنار «سمانه» نشست و دستان دخترش را بوسید و محکم او را در آغوش کشید و فقط اشک می‌ریخت و دخترش تو صورت پدر خیره بود و می‌خندید و بقیه پدران و دختران در تفسیر این صحنه زیبا، محو تماشا شده بودند.

  • ساعتی بازی و شادی در کنار دخترم

گوشه گوشه باغ بنرهایی برای برپایی بازی‌ها نصب شده است. پس از نماز و ناهار و اندک استراحتی، پدران پابه‌پای دخترانشان مشغول بازی شدند. فوتبـــال‌دستی، تیرانـدازی، گل‌کوچیک، داژبال، طناب‌کشی، دارت و والیبال از جمله بازی‌هایی بود تا همه با هم یک روز شاد را در کنار هم سپری کنند. گروه‌های ۵ تا ۱۵ نفره مشغول بازی بودند و صدای خنده و شادی آنها پارک را فرا گرفته بود. سیده «آتنا» از بازی طناب‌کشی جدا شد و برای استراحت کنار پدرش نشست و از او خواست مانند پدرهای دیگر برای بازی به آنها ملحق شود. اما پدر برایش توضیح داد که به دلیل عمل جراحی قلب نباید چندان جنب‌وجوش داشته باشد. فوتبال‌دستی یکی از بازی‌هایی بود که بیشترین طرفدار را داشت. هرچند برخی دختران ترجیح می‌دادند با پدران، «ماروپله» بازی کنند. یکی از دخترها به پدرش اصرار می‌کرد که بروند ماروپله بازی کنند. کنار آبنمای فرهنگسرا صدای شادی و همهمه دختران و پدران از بازی وسطی در همه باغ پیچیده بود و به گفته یکی از پدران، ‌ای کاش نمونه این برنامه‌ها بیشتر برگزار شود و به دور از هر دغدغه و فکر و خیال، پدران و مادران بتوانند ساعتی با فرزندان‌شان بازی کنند.

  • محمدحسین‌ پورتقی مدیر فرهنگسرای امام خمینی(ره) :

بخش‌های آموزشی را تقویت کرده‌ایم

کارگاه «دختر و بابا» از نمونه کارگاه‌هایی است که باید فرهنگسراها و مراکز فرهنگی برای برپایی آن در محله‌های مختلف پایتخت اقدام کنند. این کارگاه با سرفصل‌های آموزشی خود می‌تواند بسیاری از آسیب‌های اجتماعی را برطرف کند و نقش مؤثری در روابط پدران و دختران داشته باشد و بر همین اساس با توجه به بررسی‌هایی که در خانواده‌ها انجام شد، تلاش کردیم تا با تعامل خانواده‌ها و مدارس این کارگاه برگزار شود. این کارگاه برای گروه‌های سنی ۱۲ تا ۱۵ سال است و تاکنون بیش از ۶۰۰ نفر در ۳ کارگاه پیش از منطقه یک، در سایر مناطق حضور داشتند. اما دور بعدی کارگاه‌ها در فصل پاییز، با مدارس منطقه یک آغاز خواهد شد و در آن کارگاه، تخصصی‌تر از پیش فعالیت خود را آغاز خواهیم کرد. به تازگی مدیریت فرهنگسرا برعهده گذاشته شده که طی این مدت بخش‌های آموزشی و برگزاری مراسم را تقویت کرده‌ایم و یکی از برنامه‌های پر طرفدار این فرهنگسرا، برگزاری کارگاه دختر و بابا و بازارچه خیریه روزهای چهارشنبه و پنجشنبه است. امیدواریم با برپایی برنامه‌های متنوع فرهنگی، تعامل فرهنگسرا با همسایه‌ها و اهالی محله بیش از این شود.

  • حجت‌الاسلام محمد برمایی، مشاوره خانواده
    مهارت آموزی در کارگاه «دختروبابا»

    سال ۱۳۹۲ زمانی که دخترم به دنیا آمد، مسائلی در ارتباط با دخترم، دغدغه فکری من شد که همین موجب شد در سال ۱۳۹۳، باشگاه «دختروبابا» را با یکی از القاب حضرت زهرا(س)، ‌ام ابیها، راه‌اندازی کردم. در حال حاضر این باشگاه در تهران و شهرهای بزرگ ایران شناخته شده است. از روزی که این باشگاه فعالیتش را آغاز کرد تاکنون در دبیرستان‌ها، مدارس، سرای محله‌ها، کانون‌ها و مراکز فرهنگی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، کارگاه‌ها را برگزار کرده‌ام و خوشبختانه با استقبال خوبی مواجه شده‌ایم. در این باشگاه ۳ محور، موضوع اصلی ما هستند. «آموزش»، «گردشگری دختر و بابا» و «جریان‌سازی‌های فرهنگی» که از سوی بابا و دختر می‌تواند اتفاق بیفتد. ۱۲ مهارت اصلی آموزش داده می‌شود که تنها ۴ مهارت آن مربوط به دختران است. مهارت «سلامت و دختران»، مهارت‌های «زندگی»، «دین و دختران» و «دختران و دنیای جدید آنها» از مهم‌ترین موضوع‌هاست. خوشبختانه در مناطق شمالی، با برگزاری این کارگاه با استقبال شهروندان مواجه شده‌ایم. در منطقه یک و ۲ تاکنون در مدارس و سایر مراکز فرهنگی و فرهنگسراها این کارگاه‌ها برگزار شده است. اما تا به حال در منطقه ۳ کارگاهی برگزار نکرده‌ایم، چون تقاضایی برای برگزاری نبوده است. چنانچه شرایط، امکانات و درخواست برای برگزاری باشگاه داشته باشیم در آن منطقه اقدام به برگزاری خواهیم کرد. البته موضوع‌های دختر و بابا در مناطق با هم متفاوت است. با توجه به تفاوت زندگی در منطقه‌ها، نگاه ما به آسیب‌ها و فرصت‌ها با هم فرق دارد.

برچسب‌ها