جاده پر پیچ و خم از دل لواسان میگذرد و در ۲ کیلومتری روستای خوش و آب و هوای فشم به مؤسسه «بچههای آسمان کامران فشم» میرسد. جایی که بیش از ۲ دهه، خانه امن ۱۸۰ معلول پسر بالای ۱۴ سال است. آسایشگاهی که قصه تأسیسش، داستان مهربانی و عشق بیپایان پدری است به فرزند معلولش. وقتی «کامران» با وجود تلاشهای پدرش از دنیا رفت، «ولیالله نقابی» بنیانگذار مؤسسه بچههای آسمان، همه عشق و محبتش را به پای معلولان بیسرپرست و کمبضاعت شهر ریخت. تأسیس آسایشگاه فشم، نخستین گام بود و پس از آن، مرکز نگهداری از کودکان معلول در بلوار میرداماد و مرکز نگهداری از معلولان اعصاب و روان مهرشهر کرج نیز خیلی زود پا گرفت. در این گزارش، سری به آسایشگاه معلولان پسر بالای ۱۴ سال فشم زدیم و در گفتوگو با مددجویان، کارکنان و مادریاران دلسوز این مؤسسه خیریه مردمی، از حال و هوای بچههای آسمان گزارشی تهیه کردیم که در ادامه میخوانید.
قصه یک عشق بیپایان۱۷ سال است چهارشنبهها وعده دارد با عباس. ۱۷ سال روی همین پلکان باریک آسایشگاه تکیه میدهد به دیوار پشت سر و جگرگوشهاش را در آغوش میگیرد. وقتی هنوز آفتاب از پشت کوههای البرز سر نزده، پیرمرد با یک عصای چوبی، از دورترین نقطه شهر از راه رسیده است. از جایی نزدیک جاده ساوه. آنقدر به انتظار مینشیند تا پلکهای عباس از هم باز شود و مانند همه چهارشنبهها، پسر را در آغوش بگیرد و بر پیشانیاش بوسه بزند. عباس هم سر روی آن شانههای آشنا میگذارد و در گوش پدر زمزمه میکند. پدر و پسر از روی پلکان آسایشگاه، به عبور خودروهایی که بیوقفه از خیابان پیش رو میگذرند، خیره میمانند تا بار دیگر آفتاب پشت کوههای «البرز» پنهان شود. در مؤسسه توانبخشی بچههای آسمان کامران که ویژه نگهداری از پسران بالای ۱۴ سال است، تنها تعداد کمی از بچهها سرپرست دارند. اگرچه مسئولان این مرکز، به پشتوانه کمکهای خیّران و همراهی مردم، هزینههای نگهداری از معلولان بیسرپرست آسایشگاه را تأمین میکنند، اما معلولانی که سرپرست دارند نیز از مهربانی و نیت خیر مردم بینصیب نمیمانند. «محمود پاکنهاد» پدر عباس میگوید: «یک دختر و ۲ پسر دیگر هم دارم اما عباس، جان من است. نمیتوانستم هزینههای نگهداری از او را فراهم کنم و اکنون ۱۸ سال است که عباس دور از من در فشم زندگی میکند. اما خیالم آسوده است. مسئولان مرکز از من هزینهای نمیگیرند و مادریاران نیز به دلسوزی از آنها پرستاری میکنند. اما من به شوق آغوش عباس تا روزی که عمر دارم به دیدارش میآیم.» پلکان اصلی مرکز به سالن طبقه اول میرسد. پیش از ورود به آسایشگاه، یاسر که از روی تخت فلزیاش، به رفتوآمد ماشینها خیره شده، برایمان دست تکان میدهد. ۲۰ سال است که مهمان مرکز بچههای آسمان است. یاسر با انگشت لباس مشکیاش را نشان میدهد و نیم نگاهی به موکب بیرون آسایشگاه میاندازد. یکی از مادریاران میگوید: «یاسر از ما میخواهد هر روز غروب تختش را از آسایشگاه بیرون بیاوریم تا به رفتوآمد ماشینها خیره شود. از وقتی ماه «محرم» از راه رسیده، لباس مشکی پوشیده، از تماشای چای دادن کارکنان مرکز به عزاداران حسینی لذت میبرد و زیر لب دعا میخواند.»
- یک تخت فاصله تا استادیوم آزادی
با گذر از راهرو طبقه اول، وارد آسایشگاه معلولان حمایتپذیر میشویم. محلی که به نگهداری از معلولان جسمیـ ذهنی اختصاص دارد. وقت صرف غذاست و مادریاران کنار تختهای فلزی مشغول رسیدگی به بچهها هستند. در این بخش، هر روز ۵ مادریار بچهها را تر و خشک میکنند. «عیسی قبادی» مسئول فنی مرکز میگوید: «بخش ایزوله به معلولان حمایتپذیر اختصاص دارد. یعنی بچههایی که نیاز به حمایت کامل دارند و به جز یکی دو نفر، بقیه آنها در تست هوش، نمره زیر ۲۵ گرفتهاند. یکی از مهمترین خدمات مرکز برای بچههای حمایتپذیر، تلاش برای بهبود مهارتهای جسمی و حرکتی آنها با کاردرمانی است؛ اینکه بتوانند خودشان آب و غذا بخورند و...» در گوشهای از سالن آسایشگاه، محمد از فاصله دور برایمان دست تکان میدهد. یک پرچم مشکی روی سقف بالای سرش نصب شده و کنار تختش نیز پر شده از عکسهایش با بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس. ۱۸ سال است در آسایشگاه بچههای آسمان فشم زندگی میکند و در همه این سالها، بازیهای تیم محبوبش را از قاب تلویزیون آسایشگاه دنبال کرده است. یکی از مادریاران جلو میآید و میگوید: «هیچوقت پرچم قرمز بالای سرش از او دور نمیشود، مگر وقتی محرم از راه برسد. وقت عزاداری که میشود، محمد از ما میخواهد پرچم قرمز را با یک پرچم مشکی عوض کنیم.» محمد لبخندی میزند و میگوید: «امسال هم پرسپولیس قهرمان میشود.» سپس عکسهای کنار تخت را نشان میدهد و انگار که دوباره از شوق دیدار با بازیکنان محبوبش لبریز شده است، میگوید: «بازیهای پرسپولیس را از تلویزیون میبینم. امسال، هم قهرمان میشویم و هم استقلال را میبریم.» از تخت کوچک محمد که برایش دنیایی پر از امید و آرزو است، فاصله میگیریم. قبادی از دیگر خدمات اثرگذار مرکز به معلولان حمایتپذیر میگوید: «خدمات روانشناسی، گفتاردرمانی و کاردرمانی برای همه بخشها وجود دارد، اما در این بخش بهشکل ویژهای تلاش میکنیم بچهها حداقل توانایی لازم را برای نشستن، راه رفتن و غذا خوردن به دست آورده و آن را حفظ کنند.»
- نوحهخوانی آقا کریم برای بچههای آسایشگاه
با گذر از پلکان باریک انتهای راهرو، به طبقه دوم ساختمان مؤسسه بچههای آسمان کامران و بخش نگهداری از معلولان تربیتپذیر و آموزشپذیر میرسیم. جایی که ۲۰ مددجوی دیگر مرکز، در یکی از آسایشگاههای ویژه این بخش، خدمات دریافت میکنند. وارد آسایشگاه که میشویم، همگی روی تختهایی که با فاصله معین کنار هم ردیف شده، نشستهاند. بچهها به مناسبت فرارسیدن محرم، مشکی پوشیدهاند. کریم در گوشهای از آسایشگاه ایستاده و این مصرع کوتاه از نوحه را بلند بلند میخواند: «ای قاسم گلگون کفن...» چند نفری از بچههای آسایشگاه نیز او را با زمزمه کردن همراهی میکنند. کریم هم مانند دیگر معلولان مرکز، سالهاست مهمان آسایشگاه بچههای آسمان است. نوحهخوانیاش که به پایان میرسد، جلو میآید و میگوید: «هرگز اجازه ندهید که رفتار دیگران، آرامش درونی شما را بر هم بزند.» کریم چند باری این جمله را پشت سر هم تکرار میکند و از آسایشگاه بیرون میرود. قبادی که بهعنوان روانشناس نیز در مؤسسه بچههای آسمان فعالیت میکند، میگوید: «کریم، خواندن و نوشتن را در این آسایشگاه یاد گرفته. جملهای را که تکرار میکند هم در جلسات مشاوره روانشناسی از حفظ کرده است. معلولانی که در این بخش نگهداری میشوند، توانایی انجام کارهای شخصی خود مانند غذا خوردن، حمام کردن، لباس پوشیدن و... را دارند و ما تلاش میکنیم با جلسات کاردرمانی ذهنی، گفتاردرمانی، روانشناسی و... به رشد تواناییهایشان کمک کنیم.» از مقابل تخت مانی که ۳ سال است مهمان آسایشگاه شده و در همین مدت کم توانسته با تلاش کارکنان مرکز، نوشتن را یاد بگیرد، عبور کرده و وارد اتاق پرستاری میشویم. «مرتضی شعبانینسب» که چند سالی است پرستار بچههای آسمان شده، میگوید: «در هر شیفت کاری، ۳ پرستار و یک پزشک در مرکز حضور دارند. پرستاران هم بر اساس دستورات پزشک، اقدامات دارویی و پرستاری مانند شیوه نگهداری، پانسمان زخمها، رسیدگی به معلولانی که مستعد تشنج هستند و... را برای مددجویان انجام میدهند.»
- به برکت همراهی مردم نیکوکار
نمودارهایی که روی دیوار اتاق روانشناسی نصب شده، از نظارت کامل مسئولان مرکز به وضعیت جسمی و ذهنی معلولان خبر میدهد. میز کوچک و صندلی مقابل آن در همه این سالها، محل مشاوره روانشناس مرکز با بچههای آسمان بوده است. جایی که تواناییها، انگیزهها، امیدها و آرزوهایشان زیر ذرهبین قرار گرفته است. قبادی، نمودار روی دیوار را نشان میدهد و میگوید: «خدماترسانی مناسب به مددجویان ممکن نمیشود مگر با شناسایی دقیق نیازها و تواناییهایشان. با بررسیهای انجام شده، ۷۴ نفر از بچههای مرکز در گروه حمایتپذیر، ۷۲ نفر در گروه تربیتپذیر و ۳۴ نفر نیز در گروه آموزشپذیر طبقهبندی شدهاند. گروه نخست، معلولانی هستند که نیاز به حمایت کامل مادریاران مانند آموزش غذا خوردن و... دارند. بچههای گروه تربیتپذیر، توانایی کارهای شخصیشان را دارند و در نهایت برای معلولان گروه آموزشپذیر، آموزش مهارتهایی مانند خواندن، نوشتن، آموزش هنرهای دستی ساده و... را در نظر گرفتهایم.» روی دیوار اتاق روانشناسی، عکسهایی از حضور مددجویان مرکز در دل طبیعت شمال کشور، سالنهای کنسرت، استخر و... دیده میشود. اردوها و تفریحاتی که جز با همراهی خیّران امکانپذیر نیست. حرف مشارکتهای مردمی که میشود، «پروانه عظیمی» مسئول مشارکتهای مردمی بچههای آسمان مرکز فشم میگوید: «کمکهای مردمی به ۲ روش نقدی و غیرنقدی به دست ما میرسد. کمکهای غیرنقدی خیّران و مردم دلسوز هم صرف تهیه مایحتاج روز آسایشگاه شامل موادغذایی، بهداشتی و... میشود. از طرفی در مناسبتهای مختلف سال مانند شبهای یلدا، عید نوروز، محرم و... بازارچههایی برای فروش محصولات تولیدی معلولان آموزشپذیر مرکز در همین محل راهاندازی میکنیم و خیّران هم با خرید از بازارچهها در تأمین نیازهای مرکز، همراهیمان میکنند.»
- قصههای بیپایان
اما بخش کاردرمانی ذهنی در طبقه سوم مؤسسه بچههای آسمان، نتیجه تلاش بیوقفه و دلسوزانه کارکنان مرکز را آشکار میکند. سفالهای رنگارنگی که در قفسههای گوشه اتاق ردیف شده، نقاشیها و دستنوشتههایی که همگی کار دست معلولان آموزشپذیر مرکز است، تنها گوشهای از زحمات مددکاران بچههای آسمان را به نمایش میگذارد. ۷، ۸ نفری از معلولان آموزشپذیر، دور میز مرکز اتاق نشسته و هرکدام مشغولکاری هستند. یکی تصویر جنگلی پردار و درخت را روی کاغذ نقاشی میآورد و دیگری مشغول خواندن کتاب است. هوشنگ که ۵ سال است مهمان آسایشگاه بچههای آسمان است، با صدای بلند برای بچهها کتاب میخواند. انگشت اشارهاش روی خطوط کتاب به آرامی از کلمهای به کلمه دیگر میلغزد و چند صفحهای از کتاب «داستانهای بیپایان» را به گوش دوستانش میرساند. مانند «هوشنگ» که خواندن را در همین مرکز یاد گرفته، معلولان بسیاری در همه این سالها استعدادها و تواناییهای هرچند اندک خود را شناخته و پرورش دادهاند. قبادی میگوید: «پس از تست هوش، بازتوانی معلولان را در دستور کار قرار میدهیم. حتی موردی داشتیم که از به زبان آوردن اسمش ناتوان بود. آنقدر از حضور در جمع میترسید که از هر جمع کوچکی دوری میکرد. اما با تلاش کارکنان مرکز، نه تنها اکنون خواندن و نوشتن یادگرفته، بلکه در جمع برای بچههای گروه شعر و قصه میخواند.» بچههای آسمان، مسئولیتپذیری و کار گروهی را هم در آسایشگاه فشم یاد میگیرند. وقتی همه مشغول کشیدن نقاشی هستند، حامد یکی دیگر از بچههای آموزشپذیر مرکز، یک گروه ۵ نفره را برای دریافت و توزیع میانوعده با خود به آشپزخانه میبرد. «ولیانی» کمک کاردرمان میگوید: «تلاش میکنیم بچهها از گوشهگیری دور شوند. نخست آموزشهای لازم را به آنها میدهیم و برخی مانند حامد، خودشان برای همراه کردن دیگران پیشقدم میشوند. مانند یادگیری حصیربافی و رنگآمیزی روی سفال که زمینه را برای برگزاری بازارچه فروش محصولات فراهم میکند.»
- شما هم یاور بچههای آسمان باشید
گروههای داوطلبی از جمله موسیقی، قصهخوانی، نقاشی و... در مقاطع مختلف سال، برای ایجاد فضایی شاد در آسایشگاه بچههای آسمان کامران فشم، سری به این مرکز میزنند تا سهمی در خدمترسانی به بچههای آسایشگاه داشته باشند. شما هم اگر هنر و مهارت ویژهای دارید، میتوانید کمک حال بچههای آسمان باشید. همچنین فهرستی از نیازهای روز مددجویان مرکز از مواد غذایی، پوشاک، لوازم بهداشتی، آموزشی و... تهیه شده که میتوانید پس از تماس با شماره ۲۶۵۲۱۸۸۴ مرکز فشم، از نیازهای مرکز مطلع شده و در این کار خیر سهمی داشته باشید. - نذر سلامتی برای فرشتگان پاک
مرکز توانبخشی «امام علی(ع) » یکی دیگر از مراکزی است که به پشتوانه کمکهای مردمی و همراهی خیّران دلسوز اداره میشود. در این مرکز، ۲۰۰ دختر معلول جسمی و ذهنی بالای ۱۴ سال که هرکدام به دلایل مختلفی چون تب و تشنج، نرسیدن اکسیژن به مغز در هنگام زایمان، جهش ژنی ناشی از ازدواج فامیلی و... دچار معلولیتهای جسمی و ذهنی شدهاند، نگهداری میشوند. در این مرکز شبانهروزی، گروههای داوطلب با اجرای نمایشهای شاد، موسیقی زنده و... شانه به شانه مربیان توانبخشی که مانند مادری فداکار، دختران مرکز را تر و خشک میکنند، برای تقویت توانمندیهای آنها دغدغه دارند. اگرچه خیّران نقش مهمی در خدمترسانی این مرکز توانبخشی به دختران مرکز دارند، اما این فرشتگان پاک و معصوم، نیازمند دست نوازشی هستند که بر سرشان کشیده شود و نگاههای مهربانی که شادی را مهمان قلبشان کند. شما هم اگر قصد دارید در این کار خیر سهیم شوید، میتوانید با تلفن ۰۲۱۲۴۸۹۴ مرکز توانبخشی امام علی(ع) واقع در خیابان ازگل، خیابان توانبخشی تماس بگیرید و از نیازهای روز مرکز، روش ارسال کمکهای نقدی و غیرنقدی، شرایط برگزاری برنامههای شاد و مفرح برای مددجویان و نیز بازدید از دختران مرکز توانبخشی امام علی(ع) باخبر شوید.
- خدمت داوطلبانه در بنیاد زینب کبری(س)
کودکان مرکز خیریه «زینب کبری(س) » که به دلایل مختلفی مانند نداشتن جای مناسب برای زندگی، تعداد زیاد فرزندان، نداشتن پدر و یا بدسرپرست بودن... از طریق بهزیستی به این مرکز منتقل میشوند، امیدوارند با تلاش داوطلبان جوان و همراهی و دلسوزی خیّران، استعدادها و توانمندیهایشان را شناخته و پرورش دهند. مؤسسه خیریه زینب کبری(س) که در زمینه نگهداری از کودکان بیسرپرست، مادران سرپرست خانواده و دانشآموزان و دانشجویان مستعد فعال است، از الگوی «شبه خانواده» برای نگهداری از کودکان بیسرپرست استفاده میکند. شبه خانواده، کانونی است که در آن تعداد محدودی کودک با یک مربی ثابت نگهداری میشوند. آنها از بدو ورود، تا زمانی که به فرزندخواندگی پذیرفته شوند و یا به استقلال کامل برسند، در محیطی تا حد امکان نزدیک به شرایط خانواده، نگهداری میشوند. شما هم اگر علاقهمند به انجام کار خیر، مسئولیتپذیر و خلاق هستید و روحیه انجام کار تیمی را در خودتان سراغ دارید، میتوانید در گروه جوانان(۱۵ تا ۳۵ سال) بنیاد خیریه زینب کبری(س)، عضو شوید و با مشارکت داوطلبانه، سهمی در کمک به کودکان زیرپوشش مرکز داشته باشید. برای کسب اطلاع بیشتر از فعالیتهای این مؤسسه خیریه و روش مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه آن با شماره تماس ۲۲۲۸۳۳۶۱ بگیرید.