شهروندی، مجموعه گستردهای از هنجارها و رفتارهای فردی و اجتماعی متناسب جامعه امروزی است که گرچه در رده رفتارهای فردی قرار داده میشود ولی دارای تأثیرات بس گسترده بر وضعیت اجتماعی است. مفهوم شهروندی زمانی تحقق مییابد که افراد جامعه از حقوق مدنی و اجتماعی مناسب برخوردار و به فرصتهای لازم دسترسی داشته باشند و هریک در برابر حقوق اجتماعی خود مسئولیت اجتماعی متناسب را در حوزه مورد مشارکت در راستای اداره بهتر جامعه شهری برعهده بگیرند. در این صورت است که رابطه شهروندی شکل میگیرد و اداره جامعه به بهترین شکل ممکن انجام میگیرد.
این میان، نکته مهم شناخت این حقوق و تکالیف است که منجر به ایجاد رابطه شهروندی میشود بهطوریکه هرچه حقوق و تکالیف همسنگتر و در تبیین آن شفافیت بیشتری بهکار رفته باشد جامعه از تعادل و آرامش برخوردار و بستر توسعه، فراهمتر میشود.
در اینجاست که نقش آموزشهای شهروندی مشخص و برجسته میشود. آموزش شهروندی، نظامی قانونمند و منظم برای نهادینهسازی و انتقال مفاهیم مرتبط با حقوق و تکالیف به شهروندان بر اساس کرامت انسانی فراهم میکند. آموزشهای شهروندی مبتنی بر یک سه ضلعی شهروند، فضاهای شهری و مدیران شهری است که برقراری توازن همه جانبه در این سه ضلعی منجر به دستیابی به الگوی صحیح رفتاری در اصول شهروندی و در نهایت دستیابی به فرهنگ شهروندی است.
از آنجا که در زندگی شهرنشینی دیدگاهها و ارزشها و مدالیتههای زندگی شهری بر مفاهیم توسعه پایدار سایه افکنده مدیران و برنامهریزان شهری برای آموزشهای شهروندی به دیدگاههای جامع و پژوهشمحور نیاز دارند. به بیانی دیگر، هرگونه رهیافت در این حوزه باید متناسب با تحلیل دقیق تغییرات سریع زندگی شهرنشینی باشد تا منجر به تعالی فرهنگ شهروندی شود.
کلام آخر اینکه فرهنگ شهروندی در واقع قسمتی از فرهنگ فردی است که در تناسب با مفهوم زندگی شهری و ارتباط شهروندان شکل گرفته است. پس نباید از این نکته غافل شد که آموزش شهروندی باید در راستای ارتقای این فرهنگ باشد و هرگونه برنامه مدیریتی در زمینه ارائه این آموزشها باید با ارزیابی کاملی از بازخوردها و نمودهای آن در سطح جامعه باشد تا چنانچه نیاز به ایجاد تغییراتی متناسب با شرایط بود، این تغییرات در اسرع وقت و با کمترین بازخورد منفی اعمال شود.