هرچند دامداری دیگر مانند گذشته در میان اهالی محله کن و روستاهای بالادست منطقه همچون سولقان و رندان رونق ندارد و کمتر کسی دامداری را به عنوان شغل انتخاب میکند با این حال نباید گلهدارانی که هنوز به شغل آبا و اجدادیشان ارج مینهند و چیزی در حدود ۶۰۰ رأس گوسفند را در ارتفاعات تهران به چرا میبرند نادیده گرفت. شنیدن حرفهای مرد ۵۲ سالهای که زندگی عشایری را بر زندگی شهری ترجیح میدهد و بیشتر وقت خود را در کوههای هریاس شمال غرب تهران میگذراند خالی از لطف نیست. این روزها «ابراهیم محمدی» نماینده دامداران محلهای است که در گذشته رونق گلهداری در آنجا زبانزد بود و هر خانوادهای حداقل چند رأس گوسفند را نگهداری میکرد.
اهل طائفه اسماعیلیان کن است در محله شهران زندگی میکند اما بیشتر ایام هفته در باغهای هریاس روزگار میگذراند. او خودش را با افتخار چوپان معرفی میکند و معتقد است این شغل لذت حضور در طبیعت را به او میدهد و باعث میشود درگیر سختیها و سستی زندگی شهری نشود. ابراهیم محمدی میگوید: «گلهداری و دامداری از زمانهای دور در خانواده ما رواج داشته است. مرحوم پدرم امیرمحمد معروف به امیر حاج بگم تعریف میکرد که در کوههای هریاس گوسفند نگه میداشتند و همه مایحتاج لبنی خانواده و حتی دوست و اقوام را تأمین میکردند. الان هم همینطور است، بیش از ۵۰۰ رأس گوسفند «داشتی» دارم. گوسفند داشتی گوسفندی است که برای تولید مثل مناسب است و از طرفی از شیر و ماست آن استفاده میشود. این روزها دیگر نگهداشتن گوسفند گوشتی به صرفه نیست با اینکه قیمت گوشت گران شده است اما به طبع قیمت یونجه هم افزایش پیدا کرده است از آنجا که ما از طرف جایی حمایت نمیشویم و صفر تا صد کارمان را خودمان هزینه میکنیم پس نگهداشتن گوسفند گوشتی صرف نمیکند.»
گلهداران معروف روستا
نگهداری دام درکنار باغداری از مهمترین فعالیتهای مردم روستا بوده است. بهویژه در روستاهای سولقان، رندان و هریاس که آب و هوای خوب و مراتع سرسبز و بابرکتی دارد. محمدی میگوید: «الان از دامداران کنی معروفترین و بزرگترین گلهدارش من هستم که همه وقتم را صرف این کارکردهام. البته در هریاس کشاورزی و باغداری هم میکنم. در روستای سولقان چند نفری دامداری میکنند در روستای کشار هم یک دامدار با ۷۰۰ رأس گوسفند فعال است. بااین حال نمیشود وضعیت دامداری در غرب تهران را پر رونق قلمداد کرد چون خیلیها کار را به بهانه سختی و یا به صرفه نبودن این شغل کنار گذاشتهاند. اینجاست که باید بگویم تنها دلیل ماندگاری من و دوستانم در این شغل عشق و علاقه است. اگر این عشق نباشد محال است با کارگر و سپردن گله به آنها بشود دامداری کرد.»
گرگ هم به گله میزند
این روزها فصل بازگشت گله آقا ابراهیم از روستای شهرستانک به سمت هریاس است. او میگوید: «اردیبهشت گله را از آغل بیرون میآوریم و به سمت شهرستانک میرویم. ۶ تا ۷ روز طول میکشد تا به آنجا. با شروع فصل پاییز هم دوباره به سمت هریاس برمیگردیم و اواخر آذر گله را به آغل میبریم. خودم همیشه با گله همراه میشوم و از کوهها و درههای زیادی میگذریم. هم از طبیعت بکر و زیبایش حظ میبریم و هم خطرات و حوادثش برایمان خاطره میشود. بهار امسال بود که الاغمان با کلی وسیله و بار به پایین دره پرت شد یا یکبار گرگ به گله زد و به جای گوسفند لباس نمدی من را به دندان گرفت و من را روی زمین کشاند و من با ترس و لرز از لباس نمدی چوپانیام بیرون افتادم.»
عضو شبکه دامپزشکی تهران هستیم
دامها و گلههای شمال منطقه زیر نظر شبکه دامپزشکی استان تهران هستند. این مزیت باعث میشود تا بهداشت دام آنها بالا رود. ابراهیم محمدی میگوید: «عضو شبکه دامپزشکی استان تهران هستم. به گوسفندان سالی ۶ بار واکسن تزریق میشود. این نکته بسیار مهمی است چون دام آلوده و بیمار میتواند بسیار خطر ناک باشد. از آنجا که شیر و ماست گوسفندان را هم میفروشیم در نتیجه بهداشت آنها بسیار برایمان مهم است.» محمدی درباره گوسفندان و مرغ و خروسی که در سطح شهر خرید و فروش میشود میگوید: «با دیدن یک برگه کاغذ که رویش نوشتهاند «گوسفند زنده» نباید اعتماد کرد. بسیاری از این فروشندگان گوسفندان را از جاهای دیگر و یا از شهرستان میآورند. شهروندان سعی کنند گوسفند و طیور را از دامداریهای معتبر خرید کنند.»
رونق دامداری را جدی بگیریم
«امین نورقربان» از اعضای شورایاری محله کن درباره اهمیت دامداری در روستاهای منطقه ۵ میگوید: «دامداری شغلی جداییناپذیر در زندگی روستایی است چراکه علاوه بر محصولاتی که صاحبان دام از آن بهرهمیبرند، کاملکننده چرخهای است که در ظاهر به چشم نمیآید. در این چرخه دام، گیاهان هرزه و علفهای موجود در زمین کشاورزی را میچرد و در عوض برای غنی شدن خاک کشاورزی، کود میدهد. بسیاری از روستاهای منطقه ۵ و منطقه ۲۲ هنوز هم قابلیت مناسبی برای رونق دامداری دارند ولی بیتوجهی به این قابلیت رشد و گسترش این حرفه قدیمی را با مشکل روبهرو کرده است اگر بدون نظارت و ناآگاهی پیش رود باعث به هم خوردن چرخه زیستی طبیعت ارتفاعات منطقه میشود و گاهی پوشش گیاهی را هم تحتالشعاع قرار میدهد. این روزها دیگر روستا و باغها قابلیت نگهداری دام را ندارد در نتیجه تنها مراتع کوهستانی برای تغذیه طبیعی دامها باقی میماند.
امروز که کشاورزی و دامداری از حالت سنتی خود خارج شده است و دیگر نمیتوان با شیوههای سنتی انجامش داد. میتوان با اختصاص وامهایی سرمایهگذاران را به روستاهای شمال منطقه ۵ و منطقه ۲۲ کشاند تا هم از نیروی کار و هم از فضای مناسب دامداری چنین فضاهایی استفاده کنند. روستاهای بالادست غرب تهران به دلیل هوای خوب، آب مناسب، طبیعت بکر و دستنخورده که میتواند علوفه و غذای حیوانات را تأمین کند شرایط خوبی برای دامداری دارند. علاوه بر این نزدیکی این روستاها به شهر تهران هزینه حملونقل و رساندن محصولات دامداری را آسان میکند. ضمن اینکه به دلیل وجود کشاورزی در روستا، میتوان بدون کمترین هزینه، کود حاصل از فضولات دامها را با سود مناسب به کشاورزان فروخت. اینطوری هم چرخه کار در روستا شکل میگیرد و هم کشاورزی روستایی به سمت کشاورزی ارگانیک هدایت میشود.