بیایید تعارف را کنار بگذاریم و ببینیم چگونه میشود نقشهای برای این شهر ریخت تا از این پس معابر و ساختمانهایش به جای نامهربانی با معلولان، عصای دست آنها باشد. از قدیم گفتهاند «با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود.» اینکه همه سازمانها و نهادها و مدیران عالیرتبه به بهانه روز معلولان بیایند و یکسری شعارهای تکراری دهند و آبها که از آسیاب افتاد، همه چیز را فراموش کنند و روز از نو روزی از نو...
نه! نمیشود.
یعنی نمیتوان امیدوار بود که گرهای از کار معلولان باز شود. از سویی نمیشود همه بار مناسبسازی محیط شهری را روی دوش شهرداری انداخت و انتظار داشت این مجموعه، یکتنه کاری کند کارستان. اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگوییم که شهرداری در چند سال گذشته با مناسبسازی معابر برای معلولان گام نخست را برداشته است، اما هنوز راه زیادی تا رسیدن به نقطه مطلوب در پیش است.
اصلاً فکر کنید شهرداری آمد و همه معابر شهر را برای این قشر هموار کرد، تکلیف چند صد اداره و سازمان کوچک و بزرگ دولتی که هر روز گذر معلولان به آنها میافتد و حتی یک رمپ ویژه این افراد را ندارد چه میشود؟ ماجرای طرح حمایت از حقوق معلولان و مصوبه ۳ درصد حق استخدام آنها در دستگاههای اجرایی که سالهاست خاک میخورد، به کجا میانجامد؟ خودروهای ویژه معلولان که قرار بود جابهجایی این قشر در شهر را آسان کند، کجاست؟ و از این دست مصوبهها و وعده وعیدهای به سرانجام نرسیده، کم نیست. معلولان نیاز دارند که قوانین از روی کاغذ به کوچه و خیابانها و ادارهها و... بیاید و تغییر را به شکل ملموس حس کنند. این انتظاری زیادی نیست.