همشهری آنلاین، گروه محلات- ابوذر چهل امیرانی: دیگر این موضوع را همه میدانند؛ حرف و دردی که بهتر بود در درون خانواده مطبوعات میماند و راهحلی برای آن پیدا میشد، اما نقل محافل و مجالس مختلف شد و غرور حرفهای روزنامهنگاران را هدف قرار داد. پس از آن تعدیل خبرنگاران و کاهش نیروهای فنی و اداری روزنامهها شروع و به کاهش صفحات نشریات و حتی تعطیلی چند روزه برخی جراید منجر شد. روزنامهنگارها امید به قطع دست دلالهای کاغذ داشتند تا شاید بارقهای از امید به زندگی و کارشان ایجاد کند که به نتیجه نرسید. با این وجود، آنچه دردناکتر است، عدم تخصیص درست یارانه و کاغذ دولتی به رسانهها بود که متأسفانه هنوز هم به نتیجه منطقی نرسیده است و رسانههایی که به وظیفه ذاتی خود عمل میکنند و مطالب تولیدی و اتفاقاً خواننده هم دارند، مجبورند هر روز راهی در پیش بگیرند تا شاید بتوانند یک روز بیشتر ادامه حیات دهند. اختصاص یارانه و امتیاز به مؤسسههای بینام و نشانی که چند سالی است در نظام مطبوعاتی کشور مثل قارچ رشد کردهاند، درد این رسانهها را بیشتر کرده و حتی کارشناسان وجود چنین نشریاتی را مضرتر از دلالهای کاغذ میدانند. جرایدی که یارانه کاغذ میگیرند، اما بلافصله پس از چاپ، به جای دکهها سر از مراکز تخمیر کاغذ یا بین کاغذهای باطله درمی آورند.
در بین صدها گاراژ خیابان «خلازیر» منطقه ۱۹ که آهنآلات دست دوم و ضایعات آهن در آنها خرید و فروش میشود، مغازههای کوچک و بزرگی هم وجود دارند که میتوان روزنامهها و کاغذهای باطله در آنها یافت. تا اینجای کار مشکل خاصی به چشم نمیخورد و به هرحال باید روزنامههای باطله را خمیر یا در کارهای دیگر مثل بستهبندیها استفاده کرد، اما وقتی نگاهتان به روزنامههای نو گره میخورد کهگویی مستقیم از چاپخانه به این نقطه از پایتخت حمل شدهاند، میخکوب میشوید. در این واحدها، گزارشها و کلمات، کیلویی خرید و فروش میشوند و روزنامههایی میتوانید پیدا کنید که از هر شماره، صدها نسخه با بست کمری چاپخانه دارند.
یکی از صاحبان این مغازهها که به خرید و فروش کاغذ باطله و فیلم و زینگ مشغول است، برای فروش این روزنامهها به سایت دیوار هم آگهی داده و نوشته است: «روزنامه نو نو، پلمب باز نشده، بست کمری چاپخونه روشه، به مقدار یک تن و نیم موجود است».
بهعنوان مشتری سر صحبت را با او باز میکنیم. از روزنامههایی که روی هم انباشته شده و مقدار زیادی هم در گونیها قرار دارد، تعریف و تمجید میکند؛ اینکه رنگی هستند، دست نخورده و همگی یک شکل اند! ما هم با تأیید حرفهایش میگوییم: «درسته. انگار از چاپخونه مستقیم به اینجا اومده». او هم که سر ذوق آمده، در تأیید حرفمان میگوید: «همینطور است.» در ادامه توضیح میدهد که مسئولان این روزنامه با یک شرکت هواپیمایی قرارداد دارند تا روزنامهها بین مسافرها توزیع شود، اما به خاطر اینکه تیراژ زیادی دارد، خیلی مواقع بدون اینکه وارد هواپیماها شود، از چاپخانه به دست ما میرسد.
واسطه این فروشنده فردی است که در شرکت هواپیمایی مشغول به کار است و با فرزند این مغازهدار رابطه دوستی دارد. مغازهدار قیمت روزنامهها را کیلویی ۱۰ هزار تومان تعیین کرده و ادعا میکند مشتری زیادی دارد و نهایتاً میتواند کیلویی ۹ هزار و ۶۰۰ تومان به ما بفروشد. از کمبود کاغذ مطبوعات برایش حرف میزنیم و اینکه چرا باید روزنامهها به این شکل خرید و فروش شود. پوزخندی زده و میگوید: «شما فکر میکنید این روزنامهها را در دکه بفروشند، سودی برایشان دارد؟ هزینه توزیع و سود دکهدار را که حساب کنید، پولی دستشان را نمیگیرد. با فروش کیلویی، خیلی هم سود میکنند. اشتباه هم نمیکنند چون الان روزنامهخوانی نمانده است و همه با موبایلهایشان خبرها را میخوانند.»
شنیدهها حکایت از انتشار ۴۲۰۰ نشریه در کشورمان دارد (البته سوم مرداد سال ۱۳۹۵ معاون وقت مطبوعاتی کشور جمله " میگویند ما ۸۹۰۰ نشریه داریم" را به کار برده بود. دو سال بعد هم در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۹۷ مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد اظهار داشته بود که :در حال حاضر ۹ هزار و ۳۰۰ رسانه در کشور در حال فعالیت هستند که از فرهنگ و ارشاد مجوز دارند" )به هر حال این نشریات با که زیر چتر حمایت وزارت ارشاد، یارانه کاغذ هم میگیرند. عدهای برای استفاده از همین یارانه، مجوز راهاندازی روزنامه گرفتهاند و کاغذهای دریافتی را حیف و میل یا در بازار آزاد عرضه میکنند. چنین نشریاتی، اغلب توسط افرادی منتشر میشوند که تعداد نیروهای آنها به اندازه انگشتهای دو دست نیست و تقریباً فاقد هرگونه مطلب تولیدی هستند. بدون اشاره به منبع، مطالب را کپی میکنند و مهمترین وظیفه آنها فقط پر کردن صفحات است. هرچه هست، میتوانند با ضرب تعداد صفحات در تیراژ، کاغذ دولتی بیشتری بگیرند.
- فروش کیلویی روزنامه تا سال پیش میصرفید
میدان مرکزی میوه و ترهبار در فاصله کمی از خیابان خلازیر قرار دارد؛ محلی که مشتریان زیادی برای روزنامه باطله دارد و کامیون دارها و حجرهداران، روزنامهها را برای باغداران خریداری میکنند تا در کف و روی جعبههای میوه قرار دهند. در اطراف میدان مرکزی ترهبار هم، مغازههای زیادی میتوان پیدا کرد که در کنار فروش ظروف یکبارمصرف و نایلون، روزنامه میفروشند. در این واحدها هم میتوان رد روزنامههایی را پیدا کرد که از چاپخانه، مستقیم به مغازه آنها راه پیدا کردهاند. البته به گفته مغازهدارها، میزان چنین روزنامههایی نسبت به سالهای گذشته کم شده و روزگاری روزنامهها را بهصورت پالتی به آنها میفروختند. یکی از مغازهدارها میگوید: «تا سال پیش روزنامههایی وجود داشت که ۵۰۰ تومان در دکهها فروخته میشد و اگر آنها را کیلویی میفروختند، سود بیشتری عاید مؤسسههای رسانهای میشد، اما الان قیمت روزنامهها بالا رفته و تعداد صفحاتشان هم کم شده. به همین خاطر روزنامه نو کمتر دست ما میرسد و در حال حاضر، بیشتر اوقات روزنامههای تاریخ گذشته را به ما میدهند.» قیمت هرکیلو روزنامه در این واحدها ۱۱ هزار تومان است و به غیر از حجرهداران و باغدارها، شهروندان برای کارهایی مثل بستهبندی وسایل در زمان اسبابکشی جزء مشتریان روزنامه باطلهاند.
- خرید و فروش کاغذ مطبوعات
در زمانهای که مسئولان خرید مؤسسههای رسانهای دربه در دنبال کاغذ روزنامه در بازار هستند و حتی بعضی روزها مجبور میشوند برای جلوگیری از قطع انتشار نشریه خود تن به معامله با دلالهای کاغذ بدهند و به هر قیمتی کاغذ بخرند، در اطراف میدان مرکزی میوه و ترهبار میتوان کاغذهای سفید مطبوعات را کیلویی خرید. اگرچه مقدار زیادی از این کاغذها از ضایعات چاپخانهها و در اندازههایی شبیه کاغذ A۴ عرضه میشوند، اما در انبارهای آنها میتوان کاغذ مطبوعات در اندازههای بزرگ هم پیدا کرد. کاغذهایی که معلوم نیست چطور از اینجا سردرآورده و چرا برای چاپ دراختیار مؤسسههای انتشاراتی قرار نگرفتهاند. بخشی از این کاغذها به خاطر داشتن مقداری رنگ و بهانههای اینچنینی، در مغازههای اطراف میدان ترهبار به قیمت هرکیلو ۱۲ تا ۱۴ هزار تومان به فروش میرسند و بخشی هم فاقد هر ایرادی هستند و میتوان از آنها برای چاپ روزنامه استفاده کرد. یکی از مغازهدارها عنوان میکند در رسیدن این کاغذها به دستشان، مسئولان جراید نقش دارند و یارانه کاغذ خود را اینگونه به پول نقد تبدیل میکنند.