به گزارش همشهری آنلاین به نقل از میراثآریا، چهارمین مرحله گِلنوشتههای باروی تختجمشید شامل ۱۷۸۳ لوح هخامنشی از موسسه شرقشناسی آمریکا با پیگیریهای وزارت میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری با همکاری معاونت حقوقی ریاستجمهوری ۸ مهر سال جاری پس از ۸۴ سال به کشور بازگردانده شد.
از این تعداد ۱۱۰ لوح در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شد. پژوهش انجامشده بر روی تعدادی از این الواح جزئیات شگفتانگیزی درباره کارگران دوره هخامنشی را در اختیار ما قرار میدهد.
جدا از سطوح عالی پارسیان سلطنتی و اشرافی، بخشی به نیروی کار و بخش اقتصاد مربوط میشد. هزاران کارگر وابسته به این نهاد با موقعیت ها و جایگاههای مختلف در پارسه هخامنشی در قالب دستههایی متشکل از چند نفر تا چندصد نفر کار میکردند. بسیاری از این کارگران از مناطقی دور مانند مصر یا سواحل آناتولی آمده بودند.
- جزئیات شگفتانگیز درباره کارگران
پژوهشها و گزارشها از جزئیات شگفتانگیزی درباره کارگران دوره هخامنشی حکایت دارد. این جزئیات در برخی مواقع نام زنانی را شامل میشود که دختر یا پسری به دنیا آوردهاند و به عنوان پاداش جیرههای اضافه دریافت کردهاند.
کارگران در زمان عیلامی «کورتش» نامیده میشدند. کورتش واژهای برگرفته از grda- در فارسی باستان به معنای خدمتکار خانه / خدمتکار است. این واژه در زمان الواح تختجمشید به طبقهای از کارگران وابسته اشاره داشت. این کارگران نه بَرده بودند و نه به معنای واقعی کلمه آزاد به شمار میرفتند. معیشت آنها به نهادهای دولتی سلطنتی وابسته بود. در پارسه معمولا حقوقی معادل دوسوم به این کارگران پرداخت میشد و انتظار میرفت که منابع درآمد بیشتر را از جاهای دیگر پیدا کنند.
پاداشهای گاه و بیگاه در قالب دانه غلات به کورتشها نشان میدهد که آنها احتمال دارد صاحب زمینهای کوچکی بودند که می توانستند غذای مورد استفاده خود را در آن زمینها کشت دهند. برخی فهرستهای جیره، میان کورتش و بردگان واقعی تفاوت قائل شده است. هرچند بردگان در اقتصاد تختجمشید به ندرت دیده میشوند، اما در بایگانی به آنها اشاره شده و برخلاف کارگران کورتش، امکان خرید و فروش بردهها وجود داشت.
اغلب کاری که در سازمان اداری تختجمشید تدارک دیده میشد، نیاز به نیروی کار فراوان داشت تا به استخراج و پرداخت سنگ، احداث و نگهداری راهها و کانالهای آبیاری، تهیه آرد، شخم زدن مزارع و … بپردازند.
مقامات هخامنشی در پارس و سایر مناطق به طور پیوسته به دنبال کارگران به ویژه کارگران ماهر بودند و گاهی اقدام به استخدام کارگر از نقاط دوردست میکردند. به همین دلیل است که الواح بارو اغلب از کارگران بلخی، مصری، لودیایی، بابلی و ... نام میبرند. تمایل به سرمایهگذاری کلان در استخدام گروههای بزرگ کارگران از نقاط دوردست شاهنشاهی، تأکیدی بر نیاز به نیروی کار در تختجمشید است.
نیروی کار در شاهنشاهی هخامنشی هم بیانگر واقعیت یک شاهنشاهی با مردمان، فرهنگها و زبانهای بسیار بوده و هم بیانگر آرمان گردآوری همه ملتها تحت لوای یک حاکمیت واحد بوده است.
متون بارو میان کارگران مرد، زن، پسر و دختر تمایز قائل شده و با توجه به مقتضای سن کودکان، جیرههای مختلفی به آنها تحویل داده میشد. بزرگسالان اگر مهارت خاصی داشتند یا نقش رهبری را عهدهدار بودند، جیرهای بیشتر از میزان معمول دریافت می کردند.
- جایگاه زنان کارگر
جایگاه زنان کارگر نیز در دوره هخامنشیان موضوعی قابلتوجه است. زنان میتوانستند سرپرست یک گروه کاری باشند یا در گروههای مختلط، سهمیهای بیش از مردان دریافت کنند. این موضوع به احتمال زیاد به این معنا بود که برخی کارها در حیطه تخصصی زنان قلمداد میشد.
زنان در این حوزههای تخصصی میتوانستند استقلال و جایگاه مشخصی کسب کنند. بافندگی و تولید منسوجات از روشنترین حیطههایی است که زنان میتوانستند در آنها نقش سرپرستی و رهبری را بر عهده بگیرند. به این ترتیب برخی اوقات زنان از حالت گمنامی که به طور معمول مختص نیروی کار ساده در دوران باستان است، بیرون میآمدند. ذکر این نکته هم جالب است که هخامنشیان برای مادران به ازای هر فرزندی که به دنیا میآوردند، جیرهای اضافه در نظر میگرفتند.
بخش بزرگ تولید در اقتصاد تختجمشید برای جیرههای معیشتی مصرف نمیشد. کارگران به ندرت ماکیان دریافت میکردند. جیرههای میوه نیز بسیار نادر بود. به نظر میرسد که این کالاها برای دربار سلطنتی کنار گذاشته میشد و به همین دلیل تا حد زیادی از حوزه دید پژوهشگران خارج مانده است.