«محمد براتی» در شرایط تحریم اقتصادی و درست زمانی که واردات بسیاری از کالاها و مواد اولیه کارخانهها به کشور بسته است قدم در راه تولید مواد اولیه ساخت ویلچر برداشته و در این زمینه موفق هم بوده است.
وقتی به چند قدمی کارخانه «محمد براتی» میرسم، ضرباهنگ کار و تلاش به گوش میرسد. تکاپو و تلاش کارگران دیدنی است. هرکسی گوشهای از کار را گرفته و با همکاری اجازه نمیدهند وقفهای در امر تولید بیفتد. در چهره هرکدام از کارگران، نشاط و شادمانی موج میزند که حدس میزنیم این احساس، شاید نشانه رضایتمندی از کسب و کارشان باشد.
سختیها را به جان خریدیم تا...
براتی که ۶۰ بهار از زندگی را پشت سرگذاشته است، به ندرت میتوان او را پشت میز کارش دید، چراکه او از ابتدای روز تا زمانی که چراغ کارگاهش خاموش شود با کارگرانش مشغول کار است. همراه او به بخشهای مختلف کارگاه سر میزنیم تا بیشتر با کسب وکار او آشنا شویم.
معلولیت براتی مادرزادی است. زمانی که دیپلم میگیرد وضع جسمانی نامناسبش باعث میشود در بیمارستان شفا مورد عمل جراحی قرار گیرد، همان موقع با خدا عهد میبندد که اگر حال جسمیاش مساعد شد بقیه عمرش را صرف خدمت به همنوعانش کند. بعد از عمل جراحی توانست بخشی از تواناییاش را به دست آورد. چند روز بعد مسئولان اداره توانبخشی و بهزیستی به او خبر دادند که برایش پرونده معلولیت ایجاد شده و میتواند در زمینه اشتغال و اقدامات درمانی از تسهیلات مددجویان بهزیستی استفاده کند. براتی درباره این بخش از زندگیاش میگوید: «وقتی وارد حوزه توانبخشی بهزیستی شدم، عملکرد خوبی نشان دادم تا اینکه مرا به شرکت تعاونی که تحت پوشش بهزیستی بود معرفی کردند و مشغول به کار شدم.»
براتی بیشتر توضیح میدهد: «سال ۱۳۵۵ در یک شرکت تعاونی تولید ویلچر کار میکردم و پس از ۳ سال استخدام شدم. سال ۱۳۸۳ با آمدن ویلچرهای چینی به بازار شرکت تعاونی ورشکسته و پس از مدتی تعطیل شد. همان موقع تصمیم گرفتم خودم دست به کار شوم. سال ۱۳۸۷ توانستم با سرمایه اندک کارگاه تولیدی ویلچر را راهاندازی کنم. البته هدف اصلیام اشتغالزایی برای جامعه هدف بهزیستی مثل معلولان و مددجویان خاص بود که خوشبختانه با عنایت پروردگار چرخ این کارگاه همچنان میچرخد و فعالیتش ادامه دارد.»
روی پای خودمان هستیم
این کارگاه تولیدی نه تنها در منطقه ۱۸، بلکه در کشور نمونه مشابهای ندارد. براتی بچههای کارگاه را یکییکی معرفی میکند و از مهارتشان حرف میزند. «محمدنقدی» و «محسنعسگری» توانیابان ذهنی هستند که در بخش مونتاژ شرکت کار میکنند و از زمانی که در این محل مشغول کار هستند از لحاظ روحی و جسمی پیشرفتهای زیادی داشتهاند. «مهدیغلامی» جوانی کم شنواست که در کارگاه تولیدی پشتکار خوبی از خود نشان داده و بچهها روی او حساب ویژهای باز میکنند. «مرتضی حاج حسینی» یکی دیگر از کارگران بخش تولید ویلچر است که با وجود محدودیتهای جسمی و حرکتی توانسته روی پای خودش بایستد و یکی از تکنسینهای باتجربه کارگاه است. «خلیل افخمی» هم از معلولان ناشنواست که در بخش جوشکاری کار میکند و از حرفهاش رضایت کامل دارد.
کارآفرین و عضو فعال مؤسسه رعد الغدیر یافتآباد میگوید: «دلم میخواست خیلی بیش از این به معلولان خدمت کنم، اما در شرایط کنونی فقط توانستم ۲۰ نفر را در این محل مشغول کار کنم که البته ۱۲ نفر از آنها معلولیت جسمی و حرکتی دارند و ۲ نفر از آنها معتادان رها یافته که اداره بهزیستی به ما معرفی کرده و دوره آموزشی را گذراندهاند. هرچند که این کار زمانبر است و یادگیری آن برای برخی از ۶ ماه تا یک سال طول میکشد، اما لذت زیادی داردو از این بابت احساس خوشبختی میکنم.»
وی اضافه میکند: «در ۴ سال گذشته خیلی تلاش کردم تا فضای کارگاه را بزرگتر کنم تا بتوانم توانیابان بیشتری را جذب کار کنم. اکنون بسیاری از توانیابان از اداره بهزیستی امکانات میگیرند، اما من و کارگران این کارگاه اینطور نیستیم. با ایجاد این کارگاه تولیدی تلاش میکنم که امکاناتی در اختیار توانیابان قرار دهم و برای جذب، حمایت و استخدام آنها تلاش میکنم. وقتی آنها در این کارگاه دور هم جمع میشوند و احساس شادی و رضایت را در چهرهشان میبینم، انگار دنیا را به من دادهاند. تعدادی از توانیابان در همینجا و با این حقوق کارگری ازدواج کردهاند و برای خودشان صاحب زندگی هستند. اگر مسئولان و مدیران دلسوز برای توسعه کارخانه کمکم کنند از یک سو ظرفیت تولید ویلچر را بالا میبرم و از سوی دیگر میتوانم برای تعداد بیشتری از معلولان شغل ایجاد کنم.»
روزانه ۳۰ ویلچر محصول کارخانه
به گفته براتی، در شهر تهران یک یا ۲ کارخانه ویلچرسازی وجود دارد که به گواه کارشناسان از نظر کیفیت تولید در حد بالایی قرار دارند و تولیداتشان یک سر و گردن از محصولات خارجی بالاترند. کارآفرین نمونه منطقه ۱۸ میگوید: «خوشبختانه همه قطعات این ویلچرها حتی چرخها ساخت ایران است. تنها قطعه وارداتی ما سیم پره است، اما بقیه قسمتهای ویلچرکه بیشتر مواد پلا ستیکی هستند از کارخانههای تبریز و گلپایگان تهیه میشود. البته هزینههای تولید بالاست و باعث میشود قیمت تمام شده اجناس بالا برود. با این حال ویلچرها را با قیمت متعادل و سود کم به بازار عرضه میکنیم. اکنون هر ویلچر از یک میلیون تومان به بالا به دست مشتری میرسد، در صورتی که در اینجا قیمت نهایی تولید هر ویلچر ۶۸۰ هزار تومان است. اگر همه قطعههای تولید ویلچر جفتوجور باشد میتوانیم روزانه ۳۰ ویلچر ایرانی با کیفیت در کارگاه تولید کنیم.» براتی ادامه میدهد: در شرایط تحریم اقتصادی برخی میگفتند که تولید ویلچر توجیه اقتصادی ندارد، اما من با ۳۵ سال سابقه و تجربه نمیتوانم در این زمینه بیتفاوت باشم. از سوی دیگر اشتغال معلولان برای من اهمیت بسزایی دارد و همین موضوع باعث میشود که این کار را ادامه دهم و تولید را از صفر به ۱۰۰ برسانم. به عقیده من اینجا یک مرکز توانبخشی است چون با مهارتآموزی و اشتغال معلولان سر و کار دارد. اکنون بهعنوان یکی از اعضای جامعه توانیابان تلاش میکنم تا گوشهای از نیاز و خواستههای آنان را در زمینه اشتغال و برخورداری از بیمه تأمین اجتماعی تأمین کنم، اما به قول معروف یک دست صدا ندارد و باید کارآفرینان دیگری وارد میدان شوند.»
پس از گشتی چند ساعته در کارگاه تولید ویلچر، این کارآفرین نمونه هممحلهای توصیههایی به همنوعان خود دارد: «خدا هیچ کسی را بدون استعداد و توان نیافریده است. در وجود هر آدمی استعدادهایی نهفته است که باید کشف و شناسایی شود. بنابراین تلاش کنید که توانمندیهای خود را در زمینههای مختلف شناسایی کنید. به توانیابان دیگر پیشنهاد میکنم دنبال کاری بروند که علاقه دارند. خوشبختانه نهادهای مردمی زیادی هستند که برنامههای متنوعی برای توانیابان دارند. مثل مؤسسه رعد الغدیر یافتآباد که فراتر از ارائه خدمات و آموزش و توانبخشی گام نهاده و فعالیتهایش رایگان و خیریهای است.»
- براتی: دلم میخواست خیلی بیش از این به معلولان خدمت کنم، اما در شرایط کنونی فقط توانستم ۲۰ نفر را در این محل مشغول کار کنم که البته ۱۲ نفر از آنها معلولیت جسمی و حرکتی دارند و ۲ نفر از آنها معتادان رها یافته که اداره بهزیستی به ما معرفی کرده و دوره آموزشی را گذراندهاند
حمایت از کارآفرینان وظیفه همگانی است
شهردار منطقه ۱۸ عقیده دارد معلولیت محدودیت نیست فقط یک نقص ظاهری است.
«سیدمحمد فیاض» میگوید: «ذائقه و میل بشر زمانی که یک کمبود و نقص نسبت به همنوعان خویش به وجود میآید، به سمت جنبوجوش و فعالیت سوق پیدا کرده و تلاش میکنند که آن نقیصه، زندگی روزمرهاش را تحتالشعاع قرار ندهد و به همین خاطر مدام در پی تأمین و برآوردن خواستههایش است.»
وی اضافه میکند: «تعداد زیادی از معلولان در جامعه ما زندگی میکنند که نمونه بارزی از این خودباوری و تلاش هستند که با وجود محروم بودن از سلامت جسمی، وارد جامعه شده و به انزوا کشیده نشدهاند. با توجه به وضعیت و شرایط کنونی که تحریمها و محدودیتها برای ضربه زدن به اقتصاد کشورمان به کار گرفته شده، حمایت همه جانبه از تولید و کارآفرینان میتواند این وضعیت را بهبود داده و باعث رشد اقتصادی و بازار تولید شود. به عقیده من حمایت از بخش تولید و تولیدکننده وظیفه همگانی است و هرکدام از ما باید طبق رسالت و بضاعتمان دست این افراد را بگیریم و موانع را از جلو راهشان برداریم.»
آموزش ۲۵۰۰ توانیاب
مؤسسه رعدالغدیر باسابقه ۱۶ سال آموزش و توانمندسازی معلولان، امروز یکی از بزرگترین مراکز کارآفرینی توانیابان در کشور محسوب میشود.
«علیرضا آتشک» مدیر مؤسسه رعدالغدیر با بیان این مطلب میگوید: «در این مؤسسه با این دیدگاه که ۸۰ درصد افرادی که معلولیت دارند، هیچ مهارتی برای ورود به بازار کار ندارند و همچنین نیازمند کمک و آموزش حرفهای هستند، آموزش هنرهای مختلف را شروع کردیم.» به گفته وی، عنوان مؤسسه در سال ۱۳۸۶ «رعد جامه» بود و نخستین کارگاه تولید البسه کار با اشتغال ۲۵ توانیاب در همینجا شروع شد.
وی ادامه میدهد: «انواع صنایعدستی به دلیل سازگاری با حداقل توان افراد و بهصورت کار در منزل، هدف بعدی مؤسسه بود و توانستیم طرح «صدرا» را اجرا کنیم.»
آتشک درباره اجرای طرح توانمندسازی معلولان میگوید: «این کار را با هدف اشتغالزایی معلولان و ورود آنها به بازار کار انجام دادهایم.»
به گفته مدیر مؤسسه رعد الغدیر، در سال ۱۳۹۳ مرکز پیام مؤسسهراهاندازی شد که در مدت ۲ سال بیش از ۲۰۰ نفر در این حرفه مشغول به کار شدند.»
وی در پایان اضافه میکند: «با عنایت پروردگار در ۱۶ سال خدمترسانی به معلولان توانستیم به حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر خدمات آموزشی رایگان ارائه دهیم و برایشان شغل و حرفه ایجاد کنیم. » اکنون مدیران مؤسسه رعدالغدیر یافتآباد در تعدادی از استانها و شهرهای کشور نیز شعبه ایجاد کرده و معلولان مشغول به کار شدهاند.