میرکریمی پس از فیلم ستایششده «خیلی دور، خیلی نزدیک» سمت مدیرعاملی خانه سینما را پذیرفت. پس از احمدرضا درویش، سیفاله داد، یداله صمدی و ابوالحسن داودی او پنجمین کارگردانی است که در این سمت فعالیت میکند و جالب اینکه او حضور در مقام مدیر عاملی خانه سینما را مانع فعالیتهای فیلمسازیاش نمیداند.
در این مدت او در سینما «فرش ایرانی» را تهیه کرد و «به همین سادگی» را جلوی دوربین برد که دومی جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر را نیز دریافت کرد.
مدیر عامل خانه سینما میگوید برای تحکیم موقعیت حرفهای خودش، نیازی به این موقعیت نداشته و چه بسا آبرو و حیثیت شغلیاش را هم در اینجا خرج کرده است.
او که در زمان اعتراض اعضای اتحادیه به خانه سینما بیشتر ترجیح میداد سکوت کند، از این ماجرا بهعنوان تلخترین تجربهاش در مقام مدیرعاملی این نهاد صنفی یاد میکند.
کارگردان«به همین سادگی» در آخرین روزهای سال 86 چشمانداز سینمای ایران در سال آتی را امیدوارکننده ارزیابی نمیکند و معتقد است رکود سینمای ایران در این سال همچنان ادامه خواهد یافت.
- تجربه این مدت حضور در مقام مدیر عاملی خانه سینما را چطور ارزیابی میکنید؟
خوشحالم از اینکه این مسئولیت را پذیرفتم با وجود اینکه همه من را نهی میکردند و خودم هم فکر نمیکردم که روزی، یک مسئولیت صنفی را در یک تشکیلات صنفی بر عهده بگیرم. از اینکه مثمر ثمر بودم و توانستم کاری برای خانه سینما انجام دهم، خوشحالم.
من تلاش کردم امنیت صنفی و شور و شوق صنفی ایجاد کنم، اعتماد اعضا را به خانه افزایش بدهم و جایگاه خانه را ارتقا ببخشم، در مولفههای کاری رکورد بیسابقهای را برای خانه سینما ثبت کنم که اینها هیچیک میسر نمیشد، مگر با حمایت و کمک هیأتمدیره و اعضای برجسته اصناف مختلف. این فعالیت برای من یک تجربه اجرایی درجه یک و خوب بود. من برای تحکیم موقعیت حرفهای خودم، نیازی به این موقعیت نداشتم.
چون بدون پست مدیرعاملی خانه سینما هم این موقعیت را داشتم و چه بسا آبرو و حیثیت شغلی خودم را هم آوردم و اینجا خرج کردم. ولی اصلا پشیمان نیستم چون سهم خودم را تا جایی که در بضاعتم بود به هم صنفهایم، ادا کردم و منتظرم که دوره مدیریتم به پایان برسد و تا دو سه ماه دیگر این پست را تحویل بدهم.
- پس شما فکر میکنید عدهای بر این عقیدهاند که شما برای تحکیم موقعیت حرفهای خود این پست را پذیرفتید؟ و یا عدهای قبل از شما با این هدف به خانه سینما آمدهاند؟
من اصلا راجع به دیگران قضاوت نمیکنم ولی ممکن است این تصور وجود داشته باشد. متأسفانه در مدیریتها اولین سؤالی که به وجود میآید این است که میگویند فلان شخص آدم عاقلی است و قطعا اگر این پست را پذیرفته حتما منافعی در آن بوده است. بله، من کتمان نمیکنم که منافعی بوده ولی این منافع آن چیزهایی که دوستان تصور میکنند نیست بلکه یک سری منافع معنوی است که من از آنها لذت میبرم.
مدیرعاملی خانه سینما قطعا وقت زیادی از شما گرفت. پیش از شما آقایان یداله صمدی و ابوالحسن داودی که این پست را داشتند بعد از اتمام آن اظهار پشیمانی کردند و معتقد بودند این کار بیشتر وقت آنها را گرفته است، از نظر شما فعالیت در خانه سینما چطور بود؟
من اصلا پشیمان نیستم و معتقدم اصلا وقتم را هدر ندادم. برای بسیاری از دوستانم مثمر ثمر بودم و از موقعیتی که اینجا داشتم، استفاده خوبی کردم.
در این موقعیت حقوق صنفی دوستان را پیگیری کردم و سعی کردم شرایطی به وجود بیاورم که همکاران و اعضا بتوانند به حقوق شان برسند. البته حین همین کار فیلم «به همین سادگی» را هم ساختم، اگر این فیلم را نساخته بودم فکر میکنم کار برایم قدری سخت میشد. عملا اینکه فکر میکنم اثری را که خیلی دوستش دارم در همین دوره ساختم، برای خودم هم شگفتانگیز است که چطور با این عدم تمرکز و این میزان از فعالیت این کار را ساختم و فکر میکنم این لطف خدا بود، احیاناً کار ثوابی در خانه سینما انجام دادهام که این اتفاق افتاده است.
- چقدر در پیگیری حقوق صنفی اعضا خودتان را موفق میدانید و تا چه اندازه به نتیجه دلخواه رسیدید؟
معلوم است که به نتیجه دلخواه نرسیدیم. خانه سینما یک نهاد غیر اجرایی است که کمترین نقش را برای آن در نظام مهندسی فرهنگی کشور قائل شدهاند و این خود ما هستیم که به خودمان اعتبار میبخشیم و بهدنبال احقاق حق خود هستیم. طبعا با آن چه باید اتفاق بیفتد فاصله زیادی داریم و با توجه به بضاعت اندکی که برای خانه سینما هم به لحاظ معنوی و هم از نظر جایگاه در نظام مدیریت کشور قائل هستند، فکر میکنم خانه سینما دستاوردهای خیلی خوبی داشته است.
- بهنظر شما چه چیزی باعث دلزدگی همکاران شما که پیش از این در سمت مدیرعاملی خانه سینما بودهاند، شده است؟
اصلا نمیدانم. ولی روزی که به اینجا آمدم به خودم گفتم امروز به جایی میروی که روزی که آنجا را ترک میکنی کسی از تو قدردانی نمیکند. حتی ممکن است کسی از تو به نیکی هم یاد نکند پس بپذیر که یک معامله دیگر انجام بدهی و برای خودت و دل خودت این کار را بکنی. من با این نیت به این مکان پا گذاشتم و به همین خاطر در این مدت، حتی اگر به بدی هم از من یاد شود، هیچ چیز از تجربه شیرینی که در این دو سال اینجا داشتم، کم نخواهد شد.
- غیر از آن به این نکته هم فکر میکردید که ممکن است سینماگری که با همه رابطه خوبی دارد و بیحاشیه است در جریاناتی مثل جشن خانه سینما، در مقابلش جبهه گیری شود؟
نه! واقعا به چنین چیزی فکر نمیکردم و یکی از تلخترین ماجراهای من، مشکلاتی بود که در حاشیه جشن خانه سینما به وجود آمد و این را هم میگویم که ته دلم هیچ وقت با این دوستانی که این جفا را کردند دشمنی نداشتم و در این مدتی هم که روزنامهها را هر روز از موضعگیریهایشان پر کرده بودند، من حتی یک بار هم به این رفتارها واکنش نشان ندادم و سیاست خانه را بر این مبنا گذاشتم که اینجا باید یک سیاست پدرانه و برادرانه حاکم باشد.
ما اصلا بحث رقابت با اعضای خود را نداریم. ممکن است بعضی چیزها با ذائقه برخی جور در نیاید و در یک دوره به خانه سینما اعتراض کنند ولی در نهایت این اتفاقات ختم به خیر میشود و ما باید صبر و حوصله کنیم.
- حالا که از جشن خانه سینما فاصله گرفتهایم، تحریمهایی که در آن دوره از طرف اتحادیه تهیهکنندگان صورت گرفت را چطور ارزیابی میکنید؟
ریشه آن دعوا جای دیگری بود. دو طیف تهیهکننده هر کدام مدعی بودند که هر یک به تنهایی این صنف را رهبری میکنند و صنف فراگیر در حوزه تهیهکنندگی هستند و خانه سینما باید موضع بیطرفانهای در مقابل این دو طیف اتخاذ میکرد تا به یک اجماعی برسند و زیر سایه یک چتر فراگیر فعالیت صنفی خود را ادامه دهند.
یکی از این دو طیف تصور میکرد که حقوقش ضایع میشود و تنها مستمسکی که برای نشان دادن اعتراضش پیدا کرد؛ جشن خانه سینما بود که به آن حمله کرد البته فیلمهایی که جشن را تحریم کردند تقریبا شانسی برای گرفتن جایزه در این جشن نداشتند و تعدادشان هم بسیار کم بود. جشن امسال به زعم اهالی سینما خیلی باشکوه برگزار شد و در تاریخ جشن خانه سینما بیحاشیهترین و باشکوهترین بود.
- مقصودتان ازبیحاشیه بودن این جشن چیست؟
منظورم از بیحاشیه بودن این است که بعد از داوری کمترین اعتراض به داوریها صورت گرفت. فراموش نکنیم همین فیلمها سال گذشته در جشنواره فجر، با حاشیههای فراوان داوری شد ولی در جشن خانه سینما کمترین حاشیه را داشت.
شکوه و عظمت جشن به خاطر هزینه و خرج ریالی که برای آن شد، نبود. بلکه به خاطر حضور فعالانه اعضای برجسته سینما در رشتهها و حوزههای مختلف بود و یک همگرایی جدی صورت گرفت که جشن این قدر باشکوه برگزار شد.
- برای برگزاری جشن خانه سینما چقدر هزینه کردید؟
مجموع هزینهای که ما برای جشن صرف کردیم برای 5 مراسم و دو ماه پذیرایی از داورها و نزدیک به 200داور در حوزههای مختلف، 160 میلیون تومان بود. اگر این مراسم قرار بود در یک سیستم دولتی اعمال شود، چیزی حدود 2 میلیارد هزینه برمیداشت. اما این هزینه را حضور فیزیکی و معنوی افراد و اهالی سینما پر کرد.
بهنظر من جشن این دوره تجربه بینظیری در ایجاد یک همگرایی و وفاق در سینما بود و مراسم پایانی آن کاملا مثالزدنی بود. ما در این جشن 5 هزارو 500 مهمان داشتیم اما7 هزار نفر در سعدآباد حضور داشتند و یکی از بینقصترین مراسم را برگزار کردیم.
حضور پرویز پرستویی بهعنوان دبیر جشن، کسی که تمام آبروی حرفهای خودش را آورد برای اینکه این وفاق و همدلی اتفاق بیفتد، یک اتفاق کاملا به یاد ماندنی و تکرار نشدنی است که به خاطر این همکاری خالصانه و بیتوقع باید از او سپاسگزاری کرد .
- برگردیم به سراغ تحریمیها، پس شما معتقدید آنها از مدتها قبل مشکلاتی داشتند و جشن خانه سینما را فرصت مناسبی برای بیان اعتراض خود دیدند. اما در همان زمان عدهای جبههگیری سینمای خصوصی علیه سینمای دولتی و سینمای تجاری و سینمای فرهنگی را مطرح کردند. شما چه تحلیلی از طرح این موضوع دارید؟
این تعاریف عامیانه است و مرزهای مشخصی ندارد، به عبارتی همه سینمای ما دولتی است و به یک عبارتی همه سینمای ما خصوصی است؛ باید بحث کارشناسی صورت بگیرد. ما باید از این حرفهای فلهای و عوامانه پرهیز کنیم. من نمیگویم سینمای تجاری و فرهنگی وجود ندارد ولی مرزش این قدر مشخص نیست.
چه بسا بسیاری از فیلمهایی که به آنها عنوان فرهنگی اطلاق میشود، با هدف تجارت در آن سوی مرزها ساخته شده باشند و اتفاقا مولفههای سینمای فرهنگی را نداشته باشند یعنی به شعور مخاطب احترام نگذارند و ارتباط یک سویه و آمرانهای را با مخاطب برقرار کنند که اصلا با تعریفی که من از سینمای فرهنگی دارم، سازگار نیست.
چه بسا فیلمهای سینمای تجاری به خاطر صداقتی که در ایجاد یک فضای پرنشاط برای جامعه دارند، به وظایف اجتماعی خود برسند و فیلم فرهنگی قلمداد شوند. این مرزها چندان روشن نیست ضمن اینکه تعریف لازم دارد و در یک محیط علمی باید به آن رسید نه در دعواهای صنفی و شعارها و رجزهای قبل از دعوا.
- با مروری بر فیلمهایی که در سال 86 اکران شدند بهنظر میرسد فیلمهایی که در این سال روی پرده رفتند فاقد کیفیت و استانداردهای لازم بودند که با استقبال مخاطب هم مواجه نشدند. قبول دارید که سینمای ما با بحران مواجه شده است؟
سینمای ما سالهاست از حداقل استاندارد هم برخوردار نیست. بسیاری از فیلمهای سینمایی ما شبیه کارهای تلویزیونی شدهاند و بسیاری از کارهای تلویزیونی ما شبیه کارهای سینمایی شدهاند. اصلاً عنوان فیلم سینمایی دیگر حرمتی ندارد.
فیلمهای 90 دقیقهای ویدئویی، بهعنوان فیلم سینمایی در تلویزیون به نمایش درمیآید. به غیر از این ما شاهد یک نازایی به لحاظ فرم و محتوا در سینما هستیم و هیچ چیز جدیدی نمیبینیم.
همه دوست دارند به شکلی تقلبی و کاملا تکراری موفقیتهای قبلی را تکرار کنند. شکل مدیریت سینما و نوع اعمال سلیقهای که در ممیزیها وجود دارد، سینما را به سمت بیخاصیت شدن سوق میدهد. متأسفانه این روزها ومشخصا در طول چند سال اخیر، کمترین حضور اجتماعی منتقدانه را از سینما شاهد هستیم.
- و چشمانداز سینمای ایران را در سال آینده چطور میبینید؟
من یک هفته از ایام جشنواره سفر بودم و فقط 4-3 روز آخر در جشنواره حضور داشتم، به همین خاطر قضاوت درستی نمیتوانم داشته باشم.اما بهنظر میرسد اتفاق جدیدی نسبت به سال گذشته رخ نداده و ما همچنان شاهد تداوم رکود چند سال گذشته هستیم.
- از چه زمانی قصد دارید دوباره یک فیلمساز تمام وقت شوید؟
فکر میکنم ماموریتم در خانه سینما خرداد ماه به پایان میرسد و امیدوارم بعد از آن تمام وقتم را صرف فیلمسازی کنم.