همشهری آنلاین- زهرا کریمی: میان خوش به حال آنهایی که پیست بغل گوششان است و کودکانههایشان در کوهستان و پیست اسکی گذشته و اکنون بهترین ارمغان برای آنها از محل زندگیشان رسیدن به سکوی قهرمانی است. «حسین ساوه شمشکی» و «محمد کیادربندسری» نمونه این قهرمانان در رشته اسکی هستند. میزبان این مهمانان پرآوازه شدیم و آنان از ورزش لاکچری اسکی و مشکلاتش و دلیل حضور نداشتن در اردوی تیمملی امسال گفتند.
خبر مهم این روزهای دنیای ورزش اسکی حضور نداشتن کیادربندسری و ساوه شمشکی در تیمملی امسال بود. ساوه شمشکی در اینباره میگوید: «حدود 23 سال از ورود من و قریب به 21 سال از حضور محمد در تیمملی میگذرد. زندگی ما با ورزش اسکی آمیخته شده است و برای رسیدن به این موفقیت پستیها و بلندیهای بسیاری را طی کردهایم. ما 2نفر به همراه 3نفر دیگر از اسکیبازان اردیبهشت سال گذشته برای آنکه ورزش را حرفهایتر دنبال کنیم انتظاراتمان را از مدیران فدراسیون عنوان کردیم. این درخواست چندبند داشت؛ تأمین تجهیزات، رسیدگی به وضع حقوق، مزایا و بیمه، پرداخت هزینه ایاب و ذهاب و همراهی پزشک در تیم. از مدیران درخواست کردیم که مصوبهها را به ما اعلام کنند و بگویند که برای ما چه تصمیماتی در سال جدید دارند. اما متأسفانه مسئولان قبول نکردند و بنا به دلایل مختلف ما را از حضور در تیمملی امسال معاف کردند. از سوی دیگر من بیمه ندارم؛ پس چه زمانی باید بازنشسته شوم؟» کیادربندسری در ادامه صحبتهای دوستش میگوید: «بارها به سرمربی گفتم شما به انتظارات ما که توجهی نکردید حداقل امسال مانند سالهای پیش ما را به اردو دعوت کنید تا در مجموعه ورزشی انقلاب ورزش کنیم. نامه دعوت به اردو ندادند و با پیامک به ما اطلاعرسانی شد. درحالی که سالهای قبل به ما نامه میدادند که خودمان را به کدام تیم و به کدام سرمربی معرفی کنیم. اگر ما بدون نامه در تمرینات اردو حضور یابیم و حادثهای برایمان رخ دهد کسی نمیداند که در حال تمرین دچار سانحه شدهایم. یکی از دوستان اسکیباز ما سال گذشته، شب قبل از شروع مسابقه در پیست توچال فوت کرد.»
اهالی محله همگی اسکیباز هستند
ساوه شمشکی و کیادربندسری کیف پر از مدال و لوح را که بیشترشان رتبه اول است روی میز میگذارند و با گذاشتن تک تک آنها روی میز خاطرهای تعریف میکنند. ساوه شمشکی مدال آخر را نشان میدهد و میگوید: «ثمره سالها تلاش ما در این مدالها خلاصه نمیشود. ما بچههای شمشک و دربندسر از 3 سالگی وارد پیست میشویم. 30 پیش آموزشها در خیلی موارد متفاوت با آموزشها و امکانات بچههای امروز است. در خانه ما یک چوب اسکی بود که همه اعضای خانواده برای رفتن به محله و خرید از همان استفاده میکردیم؛ یک چوب اسکی ساده که وزن همه اعضای خانواده با هر وزنی را تحمل میکرد.» کیادربندسری رو به ساوه شمشکی میگوید: «دلیل موفقیت ما همین است که برای تعادل روی چوبهای اسکی ضعیف هرترفندی را تجربه کردهایم تا سالم به خانه برسیم. در پیست هم همه سعی ما این بود که با بهترین نمایش و کمترین آسیب به آخر خط برسیم. الان اسکیبازها این ورزش را با لوازم آنچنانی و هزینههای نجومی تبدیل به یک ورزش لاکچری کردهاند. اما ما با وجود همه مشکلات و نداشتن توان مالی در 12 سالگی وارد تیمملی نوجوانان و بعد تیمملی جوانان و بزرگسالان شدیم و در لحظه لحظه زندگیمان به فکر قهرمانی در این رشته بودیم. این روزها مسیر این ورزش در ایران در حال تغییر است. ما برای به دست گرفتن رکورد حریفهایمان در آسیا لوازم و امکانات فوقالعاده نداشتیم؛ ما فقط عرق خاصی به این ورزش و امتیاز همسایگی دیوار به دیوار پیست را داریم.»
زندگی ما با اسکی گره خورده است
ساوه شمشکی میگوید: «اسکی از کودکی با خون ما آمیخته شده است. نگاه ما، بومیان از این ورزش رسیدن به سکوی اول رقابتهاست و نگاهی که امروز در جامعه رواج یافته تفریحی لاکچری و برای مایه دارهاست. اگر زودتر و تا زمانی که هنوز پیستها جان دارند به آنها رسیدگی نشود و فقط دستاندرکاران به فکر بالا بردن ورودیهای پیست و آموزش در حد تفریح باشند بهزودی همین پیستها را هم از دست میدهیم و تهران دیگر پیست اسکی خوب نخواهد داشت. زندگی اهالی منطقه شمشک و دربندسر و دیزین با این ورزش گره خورده و درآمد تعداد زیادی از شهروندان منطقه از پیست است. اهالی لوازم پیست یا منزلشان را به اسکیبازان اجاره میدهند یا کارگر پیست و کارمند اداره ورزش هستند.» کیادربندسری میگوید: «بومیهای شمشک و دربندسر به نوعی از پرداخت ورودی به پیست معاف هستند و تنها هزینه بیمه ورزشی را که 10 هزارتومان است پرداخت میکنند و البته بعضی افراد با توجه به نوع شغلشان همان 10 هزار تومان را هم نمیپردازند. اما سایر اسکیبازان باید برای استفاده از پیست از ساعت 8 تا 15 ورودیه پرداخت کنند. مبلغ ورودی سال گذشته 190 هزار تومان بود. از ورودیههای جدید امسال اطلاع ندارم. معمولاً متولی نگهداری از پیستها شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی است. طی این سالها پیستها توسعه، تجهیز و نگهداری رضایتبخشی نداشته؛ چه برسد به اینکه پیست جدید برای علاقهمندان راهاندازی شود.»
اسکی ایران حرف برای گفتن دارد
هر دو دل پری از حمایت نشدن در این ورزش دارند. کیادربندسری در اینباره میگوید: «اگر ما از کودکی در این منطقه کوهستانی سرد و پربرف به دنیا نیامده بودیم بهطور حتم ما هم مثل خیلی از علاقهمندان به اسکی قادر به پرداخت ورودیه به پیست نبودیم یا قدرت خرید لباس و لوازم اسکی و پرداخت شهریه برای آموزش و مربی را نداشتیم و باید مثل پایتختنشینان به پیست پلاستیکی چهارفصل پارک پرواز اکتفا میکردیم. اما زندگی در کوهستانهای شمال تهران، سبک زندگی ما را 180 درجه با پایتختنشینان متفاوت کرده است.» ساوه شمشکی میگوید: «با توجه به رتبههای خوبی که من و محمد در آسیا به ثبت رساندهایم اسکی ایران الان حرف برای گفتن دارد اما اگر شهریه ورودی پیست هر سال گرانتر شود و اگر وسایل و لوازم به تعداد محدود، وارد و در بازار بهعنوان لوازم لوکس شناخته شود به جز یکسری افراد پولدار کسی دیگر نمیتواند قدم به دنیای این ورزش بگذارد. درحالی که اگر تعداد پیستهای اسکی افزایش یابد و سرمایهگذاری درستی صورت گیرد این ورزش مخصوص بچه پولدارها نخواهد بود. با میدان دادن به همه اقشار میتوان استعدادهای واقعی را شناسایی کرد و به آنها به چشم سرمایه ملی نگاه کرد.»
اسکی بازان در یک نگاه:
حسین ساوه شمشکیزاده متولد: 14/ 5/ 1364
10 بار رتبه نخست با کسب مقام بینالمللی در ترکیه و لبنان
قهرمان و نایب قهرمان بزرگسالان آسیا در سال 2015 کرهجنوبی
3 بار مقام چهارم بازیهای آسیایی قزاقستان
2 بار سهمیه بازیهای المپیک ونکوور در سال 2010 و روسیه 2014
پرچمدار ایران در بازیهای سوچی روسیه سال 2014
محمد کیادربندسری متولد 17/ 7/ 1368
سابقه حضور در 2 مسابقه المپیک و 2قهرمانی دنیا
2 مدال برنز قهرمانی در سال 2002 نونهالان ژاپن
2 مدال طلا و 2مدال نقره قهرمانی بزرگسالان در سال 2018
10 مدال قهرمانی آسیا طی سالهای 2002 تا 2018