دی.آی.سیها، که به «مرکز گذری کاهش آسیب» مشهورند از ابتدا برای کنترل آسیبهای ناشی از اعتیاد در کلونیهای معتادان ایجاد شد تا در سایه فعالیت آنها معتادان پرخطری که در معرض ابتلا به بیماریهای عفونی اعم از ایدز، هپاتیت و... هستند با دریافت خدمات رایگان مثل ارائه سوزن و سرنگ (وسایل تزریق ایمن و کم آسیب) کمی ایمن شوند. گرچه مراکز دی.آی.سی با اهداف و برنامههای مشخصی برای حراست و حفاظت از سلامت جامعه شکل گرفتهاند اما این روزها در معرض خردهگیریهای اجتماعی قرار گرفتهاند و متهم به رواج آسیب در محلههایی شدهاند که جمعیت معتادان آن زیاد است.
به جرئت میتوان گفت بخش قابل توجهی از این اعتراضات به وجود دی.آی.سیها در محلهها و نقاط مختلف پر آسیب شهری به دلیل نبود شناخت کافی از اقداماتی است که در این مراکز صورت میگیرد. مردم عبوری تنها چیزی که از دی.ای.سیها به چشم میبینند تجمع معتادان در مقابل این مراکز است. این در حالی است که در این مراکز علاوه بر توزیع سرنگ، سرسوزن، پد الکلی، وسایل پیشگیری، به جمعآوری سرنگهای آلوده از محیط، توزیع بستههای بهداشتی و از همه مهمتر به اطلاعرسانی و مشاوره توسط تیمهای امدادگر سیار در بین معتادان میپردازند. حال فرض کنید این امکان در محلههای پر خطر حذف شود آیا اعتیاد هم از این محلهها میرود؟ قطعاً اینگونه نیست.
کسی منکر برخی ضعفها و چالشهای دی.آی.سیها نیست، اما نباید به جای حل مشکل صورت مسئله را پاک کرد. مراکز دی.آی.سی امروز در جامعه ما غریب و مظلوم واقع شدهاند چون کسی حاضر نیست در کنار فعالان این حوزه قدمی در راستای کاهش آسیبهای اعتیاد بردارد. نه سازمانهای حمایتی دست حمایت خود را بر سر این مراکز میکشند نه اهالی محلهای که میزبان دی.آی.سی است. عدم حمایت از این مراکز بیشک باعث به حاشیه رفتن این مراکز برای تأمین هزینههای خود میشود؛ موضوعی که خیلیها از آن بهعنوان نشت متادون از دی.آی.سیها یاد میکنند. البته این اتهام تنها متوجه دی.آی.سیها نیست، بلکه در کلینیکهای ترک اعتیاد هم دیده میشود.
ضعف عملکردی دی.آی.سیها هم در ناآگاهی مردم نسبت به فعالیتهایشان بیتأثیر نیست. مجموعهای که با هدف کاهش آسیب و رفع مشکلات مردم در نقاط پرآسیب شکل میگیرد باید در کنار خدمات تعریف شده برای خود به جلب مشارکت مردمی هم بپردازد. سالهای سال طول کشید تا معتاد بهعنوان یک بیمار به جامعه معرفی شود حال که بخش قابل توجهی از جمعیت جامعه این موضوع را پذیرفتهاند وقت آن است که برای درمان این بیمار از مشارکت مردمی هم استفاده کرد. متأسفانه هنوز مردم به معتاد به چشم بار اضافی در جامعه نگاه میکنند این در حالی است که اگر به زندگی همه ورود کنیم میبینیم اعتیاد در گوشهای از زندگی همه ما لانه کرده است. بنابراین باید به خطری که در بیخ گوش همه ماست نگاه منطقی داشته باشیم.
فعالیت دی.آی.سیها در شهرها دستاوردهای خوبی داشته است از کاهش آمار ایدز بین معتادان گرفته تا حتی اقدام به ترک خیلی از این افراد. بهتر است کمی دستاوردهای این مراکز هم به گوش مردم برسد و رسانهها بهعنوان بیطرفترین بخش باید به این رسالت جامه عمل بپوشانند. ضمن اینکه نمایندگان مجلس و مدیران ارشد دستگاههای حمایتی باید با اتخاذ تصمیمهای عملی برای حمایت از چنین مراکزی بکوشند تا دی.آی.سیها در ایران همچون دیگر کشورها منشأ اتفاقات خوب در حوزه پیشگیری از آسیبهای اعتیاد باشند.