سالی که گذشت، سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گرفته بود و اینک سال نو را با نگاهی دوباره به این مفهوم میآغازیم. این معنا از آنجا اهمیت مییابد که 12 فروردین، روز جمهوری اسلامی نام گرفته، روزی که به واقع نمادی راستین از ایده اتحاد ملی و انسجام اسلامی است.
برای اولین بار در انقلاب مشروطیت بود که تظاهرکنندگان شعارزنده باد ملت سر دادند؛ اما عوامل و عناصر سازنده ملت از دیرباز در ایران وجود داشته و منشاء آثار بیشماری در طول تاریخ بوده است. تاریخ، ادبیات، هنر و دستاوردهای پربهایی چون دیوان شعرا و متون ادبی و حماسی همه مؤید وجود عناصر تشکیلدهنده واحد ملت در این سرزمین است.
ایرانیان با تکیه بر الگویی اتحادگرایانه از ناسیونالیسم در برابر خارجیان مقاومت ورزیدند و موجودیت خود را حفظ کردند به گونهای که حتی، تداوم طولانی دوران سلوکیه نتوانست شیوه هلنیستی را بر ایرانیان و شیوه زندگی آنان تحمیل کند.
با حمله اعراب به ایران، ایرانیان دین اسلام را پذیرفتند و در شکوفایی فرهنگ اسلامی نقش ممتازی ایفا کردند اما سیادت عرب را برنتافتند و به یاری عناصر اولیه هویت ملی خود یعنی زبان و تاریخ و فرهنگ با سلطه اعراب به مقابله برخاستند. نهضتهای تشیع، شعوبیه و... نشانه ابراز وجود و مقاومت در مقابل قوم مهاجم بود.
برآمدن آلبویه در مقابل خلفای عباسی و شکلگیری دولت صفوی امتزاج هویت ملی را با مذهب تشیع به نمایش گذاشت.
کدهای تاریخی فوق معرف جدیت ایرانیان در تأکید بر اتحاد ملی است؛ اما به راستی اتحاد ملی چیست؟! هرگونه اظهار نظر در زمینه اتحاد ملی مستلزم شناسایی و درک ناسیونالیسم است. ناسیونالیسم تنها کلید واژه مصطلح در علوم سیاسی است که همساز با مفهوم اتحاد ملی است؛ زیرا آرمانهای ملی میتواند مبنای شکلگیری اتحاد ملی قرار گیرد. آرنولد توینبی نیز ناسیونالیسم را مذهب مختار جوامع غربی میداند.
ناسیونالیسم عبارت است از ایمان و اعتقاد اکثریت مردمی که یک جامعه سیاسی و یک ملت را تشکیل میدهند به حق داشتن میهن مستقل و نیز اشتیاق این مردم به ایثار، وفاداری و دلبستگی اصلی و نهایی خود به آن ملت.(1)
ناسیونالیسم خالق گرایشی است که به جامعه تمایل دارد نه به فرد. خودآگاهی ملی در ایران از قرنها پیش به روشنی قابل تشخیص است، اما ناسیونالیسم به عنوان یک عزم راسخ در رفتارها و برداشتهای ایرانی عمدتاً مربوط به قرن بیستم است.اما در تبیین مفهوم اتحاد ملی تمرکز بر روی واژه ملت است.
واژه ملت خود حاوی مفهوم اتحاد است. ملت همبستگی عظیمی است که با احساس فداکاریهای انجام یافته در گذشته و نیز بر اساس فداکاریهایی که آماده انجام دادنشان هستیم شکل میگیرد. هرچند ملت گذشتهای را ایجاب میکند اما در زمان حال در واقعیتی ملموس خلاصه میشود، یعنی در توافق و میل آشکار به ادامه همزیستی.(2)
وجه افتراق ملیگرایی در ایران با دیگر کشورها، امتزاج عمیق آن با دین است. تمامی جنبشهای ملیگرایانه مدل ایرانی طی قرن معاصر همساز با دین بوده است. از واقعه رژی تا انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن صنعت نفت و مهمتر از همه، انقلاب اسلامی سال 57 که محوریت علما و روحانیت دینی در آن محرز و آشکار است.
انسجام اسلامی
اندیشه دیرپای انسجام اسلامی که ریشه در تفکرات مصلحانی چون سیدجمال، نایینی، محمد عبده و امام خمینی(ره) دارد، در حقیقت واکنشی بود به توسعه استعماری سلطه غرب بر کشورهای اسلامی. برای انسجامگرایان اسلامی، اسلام یک واحد فرهنگی بینهایت غنی و جامعهای بزرگ است که از همه جهت از سوی غیرمسلمانان زیرک مورد تهدید است. شیعه و سنی اعضای یک امتاند و از هر دو انتظار مبارزه با دشمن
مشترک است.(3)
سیدجمال سلسله جنبان انسجامگرایی اسلامی، اندیشه نوعی انجمن بینالمللی را در سر میپروراند که همه مسلمانان را یعنی از ادرنه تا پیشاور دربر گیرد. به باور وی، بیداری اسلامی در حوزههای سیاسی و دینی بر پذیرش حکومت مشروطه یا جمهوری و روحیه مدنی فعال متکی است. سیدجمال میگوید: «ما به غیرت میهنپرستانه احتیاج داریم، یعنی شهروندانی که بدانند... قدرت آنان تنها در امت و افتخار آنان تنها در وطن آنان نهفته است. ما به حکومت پارلمانی نیاز داریم.»(4)
سیدجمال مایل بود این دعوت به ناسیونالیسم را با دعوتی به هویت اسلامی تلفیق کند؛ زیرا هر دو سبب انگیزش ملتهای مسلمان به مقاومت در برابر تجاوز خارجی میشود.
سیدجمال در پی آن بود که روح جدید ملیت را آنچنان در اقوام گوناگون مسلمان بدمد تا جملگی پرچم اتحاد اسلام را به دوش کشند.
سیدجمال انسجامگرایی اسلامی را با بهره گرفتن از اتحاد ملیگرایانه به مثابه شیوهای برای غلبه بر بیتحرکی شیوههای سنتی اسلام و انگیزش مردم به پیشبرد خود در همه بخشهای زندگی تلقی میکرد. با این رویکرد «علاقه به حفظ سرزمین پدری و ملیت و آرزوی دفاع از دین و همکیشان، یعنی غیرت میهنپرستانه، غیرت ملی و غیرت دینی، انسان را برای رقابت در صحنه فضایل و دستاوردها برمیانگیزد.»(5)
با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) انسجامگرایی اسلامی در قانون اساسی تبلور پیدا کرد. اصل یازدهم قانون اساسی در این باره اذعان میدارد: به حکم آیه کریمه « ان هذا امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون / سوره انبیاء: 92 / همه مسلمانان یک امتاند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.»(6)
انسجام اسلامی، آرمان ایدئولوژیک مقامات عالیه جمهوری اسلامی از ابتدای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی بوده است. در تکاپوی وحدت و انسجام جهان اسلام، جمهوری اسلامی کشورهای مسلمان را به عبور از مسئله قومیت و اتحاد جهانی تحت لوای ایدئولوژی اسلام فرا میخواند.
مقام معظم رهبری در این باره میگوید: «...روی وحدت جهان اسلام زیاد تکیه داریم... یک میلیارد مسلمان دنیا بتوانند با هم تفاهم کنند... یک قدرت عظیمی برای پیگیری هدفهای عالی و پسندیده و انسانی به وجود خواهد آمد.»(7)
پینوشتها:
1 - ریچارد کاتم؛ ناسیونالیسم در ایران (ت: فرشته سرلک)؛ تهران: نشر گفتار،1371، ص 23.
2 - بلاندین کریژل؛ درسنامههای فلسفه سیاسی (ت: عبدالوهاب احمدی)؛ تهران: فرهنگ و اندیشه، 1380، ص 202.
3 - آنتونی بلک؛ تاریخ اندیشه سیاسی اسلام (ت: محمدحسین وقار)؛ تهران: اطلاعات، 1385، ص 486.
4 - پیشین؛ ص 489.
5 - پیشین؛ ص 490.
6 - عباس حسینینیک؛ قانون اساسی ج.ا.ا؛ تهران: مجد، 1377، ص 35.
7 - مصاحبهها (مجموعه مصاحبههای آیتالله سید علی خامنهای در دوران ریاستجمهوری)؛ تهران: انتشارات وزارت ارشاد، 1368، ص 64.