به گزارش همشهری آنلاین، فرادید به نقل از CNN نوشت: پرسش از خلاقیت همواره بخشی از سنت غنی هنر مفهومی بوده و «کمدین» - نام این اثر هنری و بخشی از یک سهگانه - با ماهیت عبث (ابزورد) خود تلاش میکند به این مسئله بپردازد. این اثر احتمالاً در رسیدن به هدف خود موفق نیز بود. درست مانند گلدان ادرار (توالت) مارسل دوشان که یک قرن پیش ثابت کرد آثار هنری جنجالی ارزش خود را از گفتوگوهایی – یا تبلیغاتی – که تولید میکنند به دست میآورند؛ نه از مجموع موادی که آنها را تشکیل دادهاند.
در اینجا آثار دیگری را نام میبریم که نشان میدهند مرز باریک بین مسخرهباز (prankster) و نابغه عامل موفقیت یک اثر هنری است.
چشمه یا فواره یک توالت فرنگی است که از مغازه لوازم بهداشتی خریداری و روی یک پایه ستون نصب شد. این اثر در سال ۱۹۱۷ تفکرات راجع به ارزش هنری را به صورت بنیادی تغییر داد. این اثر نخستین بار توسط مارسل دوشان – که با نام مستعار آر مات آن را امضا کرده بود – به یک نمایشگاه بدون داور در نیویورک فرستاده شد که نمایش آثار در آن منوط به پرداخت هزینه از سوی هنرمندان بود. این اثر به بخش نمایش راه پیدا نکرد، اما از آن زمان تاکنون دربارهاش گفتوگو میشود. در سال ۲۰۰۴، در مقالهای که توسط گروهی از کارشناسان هنر نوشته شد به این اثر نام تأثیرگذارترین اثر هنر مدرن اعطا شد.
فواره، معروفترین «حاضر و آمادههای» دوشان است: اشیای روزمرهای که دوشان به عنوان اثر هنری معرفی کرده است. سرنوشت فوارۀ اصلی مشخص نیست، اما دوشان بارها کپیهایی از این فواره را تولید کرد که یکی از آنها در یک حراجی آثار هنری در سال ۱۹۹۹ به قیمت ۱,۷۶۲,۵۰۰ دلار فروخته شد.
بیش از ۵ دهه قبل از آنکه مائوریتزیو کَتِلان شروع به چسباندنِ موز روی دیوار بکند، هنرمند ژاپنی یوکو اونو یک سیب را روی یک ستون از طلق شیشهای گذاشت. روی یک پلاک برنجی که زیر میوه نصب شده بود، نوشته بودند «سیب».
شهرت این اثر هنری که در سال ۱۹۶۶ معرفی شد، بیشتر به دلیل نقشی است که در یکی از معروفترین ازدواجهای قرن بیستم ایفا کرد. جان لِنون، که این اثر هنری و قیمت ۲۰۰ پوندی آن شگفتزدهاش کرده بود، یک روز پیش از بازگشایی نمایشگاه در لندن، سیب را برداشت و گاز زد.
اونو میگوید: «او سیب را برداشت و گاز زد و به من نگاه کرد، آنقدر عصبانی شده بودم که نمیدانستم چه بگویم.»
«تختِ من» یکی از بدنامترین آثار هنری است که قرار گرفتن نامش در فهرست نامزدهای دریافت جایزه تِرنر در لندن به درگرفتنِ بحثهای داغی درباره مرزهای هنر مدرن انجامید. این اثر، تختِ تریسی اِمین است که اطراف آن را انواعی از زباله و لباسهای نشسته پر کرده است. این اثر به دنبال یک دوره افسردگی شدید و مصرف الکل که امین را مجبور کرد روزها در تختش بماند، تولید شد.
ارزش تختِ من به عنوان یک اثر هنری هنوز مبهم است، اما بهای مادی آن از زمانِ خلق در سال ۱۹۹۸ تاکنون روند صعودی داشته است. این اثر که یکبار به یک مجموعهدار و تاجر به نام چارلز ساتچی به بهای ۱۵۰هزار دلار فروخته شده بود، در سال ۲۰۱۴ در حراجی ساتبی در لندن به بهای ۴.۳ میلیون دلار به فروش رسید.
چند لحظه بعد از فروش «دختری با بادکنک» در حراجی ساتبیِ لندن در سال ۲۰۱۸، این اثر هنری بهصورت خودکار رشتهرشته شد. بنکسی، هنرمند خیابانی خالق این اثر، برای جلب توجه حضار و جهان هنر، قاب نقاشی را به مکانیزم رشتهرشته کردن کاغذ مجهز کرده بود که اندکی بعد از فرود آمدن چکش حراجی و اعلام قیمت فعال میشد.
بنکسی بعداً این نقاشی را «عشق در زبالهدان» نامید. اگرچه بخشی از این نقاشی از بین رفته بود، پیشنهاددهندۀ برنده همان ۱.۴ میلیون دلاری را که قبل از خراب شدنِ اثر پیشنهاد داده بود، پرداخت کرد؛ این درحالی بود که برخی تصور میکردند با این تغییر، بهای اثر افزایش خواهد یافت. ۴ ماه بعد این اثر در موزه فریدر بوردا، که در یک «رقابت تنگاتنگ» گوی سبقت را از سایر رقبا ربود و به اولین محل نمایش عمومی آن تبدیل شد، به نمایش درآمد.
آیریس کلرت صاحب گالری پاریس بود که مابین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۱ آثار بسیاری از هنرمندان سرشناس را میزبانی کرد. در سال ۱۹۶۱، آیریس فکری به ذهنش رسید و آن اینکه از تمامی هنرمندان بخواهد پرترهای از او را برای نمایش در گالریاش ترسیم کنند.
رابرت راشنبرگ یک چهره بانفوذ در تاریخ هنر آمریکا که وقت خود را وقف نقاشی، اجرا، طراحی، مجسمهسازی، چاپ و سایر هنرها کرده بود، در پاسخ به این درخواست یک تلگراف شیطنتآمیز برای آیریس فرستاد با این مضمون که: «این پرترۀ آیریس کلرت است؛ اگر من میگویم – رابرت راشنبرگ.»
این اثر که ریشه در نئوداداییسم و طنز ابزورد (عبثگرایی) داشت، همه قواعد ترسیم پرتره را نادیده گرفت و لایههایی از تفسیر را ایجاد کرد که بر اساس آن میتوان گفت هنرمند هرگز با قطعیت «نه نگفته» و با استفاده از ضمیر اول شخص «من» این احساس را در خوانندگان تلگراف ایجاد میکند که «من» خودشان هستند. او با این اقدام خود به دنبال مخالفت با نقش آفریننده در ایجاد معنای هنر بود.
توالت فرنگیِ کتلان که از ۱۸ قیراط طلای ناب درست شده و کاملاً کاربردی بود، نخستینبار در سال ۲۰۱۶ در موزه گوگنهایم در نیویورک به نمایش درآمد و بعد از آنکه در سال ۲۰۱۹ از کاخ بلنهایم در انگلستان، جایی که این اثر به عنوان اثری قرضی به نمایش درآمده بود، به سرقت رفت، بدنامی آن بیشتر نیز شد.
بیش از ۱۰۰ کیلو طلای خالص به ارزش میلیونها دلار در ساخت این قطعه که بر اساس طرح توالت فرنگیهای معمولی گوگنهایم طراحی و سپس در یک ریختهگری در فلورانس ساخته شده بود، به کار رفته بود. در نخستین روز نمایش عمومی این اثر، ۱۰۰هزار نفر برای بازدید از آن صف بستند. از زمان سرقت تاکنون ۳ نفر دستگیر شدهاند، اما این اثر هنری هنوز پیدا نشده است.
این مجسمه نخستین بار در سال ۱۹۶۷ توسط هنرمند اهل آفریقای جنوبی، رولاف لو، ساخته شد. در هر بار نمایش یک قاب چوبی که شبیه اهرام مصر درست شده پر از پرتقال میشود. ۶۰۰۰ پرتقال در این قاب چوبی قرار میگیرند و از بازدیدکنندگان خواسته میشود که هر یک، یک عدد پرتقال بردارند و در این اثر هنری شریک شوند.
این اثر بارها به نمایش درآمده و آخرین نمایش آن به سال ۲۰۱۶ در گالری تِیتِ لندن باز میگردد که طی آن بارها این هرم پر شد و مراقب بودند که میوهها فاسد نشوند.
این نقاشی که سال ۲۰۱۱ در حراجی ساتبی لندن به قیمت ۹۵۰۰ دلار به فروش رسید، یکی از ۱۸ اثر نت تیت است که تاکنون حفظ شدهاند. نَت تیت هنرمندی بود که در سال ۱۹۶۰ به شکلی دردناک خودکشی کرد؛ یا اینطور گفته میشود؛ به هرحال او واقعی نبود.
نت تیت، اسمی که از ترکیب دو اسم گالری ملی و گالری تیت (National &Tate)، دو موزه بزرگ انگلستان ساخته شده است، شخصیتی تخیلی بود که رماننویس و نمایشنامهنویس انگلیسی، ویلیام بوید، او را در سال ۱۹۹۸ و با انتشار «نت تیت: هنرمند آمریکایی ۱۹۲۸-۱۹۶۰» خلق کرد.
بوید برای شرح جزئیات زندگی این هنرمند خیالی چندین نقاشی را نیز خلق کرد که یکی از آنها ۵۰ درصد بیشتر از قیمتی که پیشبینیشده بود در یک حراجی به فروش رسید. بوید در رمان به خیالی بودن شخصیت نت تیت اشارهای نکرده بود؛ اما در زمان برگزاری حراجی همه از ماهیت خیالی این شخصیت آگاه بودند.