بامداد یکشنبه، یازدهم فروردین ماه امسال، زمانی که مرد جوانی به همراه همسر و پسربچه 4 ساله‌اش به نام سجاد، برای زیارت به حرم حضرت معصومه(س) در قم رفته بودند، هنگام استراحت در شبستان حرم متوجه دختربچه‌ای شد که سرگرم بازی با سجاد بود.
مرد جوان که تصور نمی‌کرد دختر خردسال طعمه‌ای برای ربودن پسرش است، بی‌توجه به این ماجرا مشغول استراحت شد اما دقایقی بعد وقتی دید از سجاد و دختربچه خردسالی که با وی مشغول بازی بود خبری نیست، جست‌وجو برای پیدا کردن پسرش را آغاز کرد.
لحظاتی بعد، در حالی که هیچ ردی از سجاد به دست نیامده بود، مرد جوان خود را به نگهبانان حرم رساند و با دادن مشخصات پسرش، از آنها برای پیدا کردن او درخواست کمک کرد.
هنوز دقایقی از این ماجرا نگذشته بود که زنگ تلفن همراه این مرد به صدا درآمد و وقتی او گوشی را برداشت، صدای خشن مردی را شنید که می‌گفت: « من پسرت را ربوده‌ام و اگر او را زنده می‌خواهی باید 15 میلیون تومان بپردازی».
مرد ابتدا تصور کرد این تماس یک شوخی بی‌مزه است اما وقتی در تماس بعدی صدای پسرش را شنید که اسیر آدم‌ربایان است، متوجه شد ماجرا حقیقت دارد و بلافاصله ماموران پلیس را در جریان ربوده شدن پسرش قرار داد.
با گزارش ماجرای این آدم‌ربایی به اداره آگاهی قم، گروهی از کارآگاهان به دستور سرهنگ حسینی- رئیس پلیس آگاهی قم- ماموریت یافتند در بررسی‌های تخصصی آدم‌ربایان را شناسایی کرده و کودک ربوده شده را آزاد کنند.
در حالی که مرد آدم‌ربا در تماس‌های بعدی خود پدر سجاد را تهدید به قتل پسرش می‌کرد، کارآگاهان در ردیابی‌های تخصصی دریافتند تمامی تماس‌ها از یکی از شهرهای غربی کشور صورت می‌گیرد و آدم‌ربایان گروگان خود را به این شهر انتقال داده‌اند.
با این اطلاعات، گروهی از کارآگاهان عازم شهر مورد نظر شدند و با به کارگیری منابع اطلاعاتی و مخبرین خود، تحقیقات گسترده و نامحسوسی را برای ردزنی متهمان آغاز کردند.
آنها در این تحقیقات به سرنخ‌هایی از یک زوج جوان دست یافتند که سوابق متعدد کیف‌قاپی و جیب‌بری از زائران حرم حضرت معصومه در پرونده‌شان به چشم می‌خورد.
وقتی مشخص شد همسایه‌ها پسربچه ربوده شده را در خانه این زوج مشاهده کرده‌اند، عملیات ضربتی پلیس برای دستگیری آدم‌ربایان و آزادی پسربچه ربوده شده آغاز شد و کارآگاهان پس از ورود به این خانه زوج آدم‌ربا را دستگیر و گروگان 4 ساله را آزاد کردند.
پس از انتقال متهمان به اداره آگاهی قم، مرد جوان در بازجویی‌ها گفت: مدت‌ها بود که دخترم را برای این کار آموزش داده بودم و به همین خاطر شب حادثه با دیدن پدر سجاد که به نظر می‌رسد وضع مالی خوبی دارد، از دخترم خواستم پسربچه 4 ساله آنها را به بهانه بازی به خارج از شبستان بکشاند. او هم این کار را انجام داد و پس از ریختن طرح دوستی با سجاد و کشاندن او به قسمت پارکینگ حرم، من و همسرم دست به کار شدیم و وی را سوار خودروی خود کرده و به غرب کشور منتقل کردیم. اما در حالی که قصد اخاذی از پدر سجاد را داشتیم، توسط ماموران دستگیر شدیم.