فیلم خانم نیکی کریمی با نام «آتابای» در جشنوارۀ فیلم فجر نمایش داده شد. من فیلم را ندیدهام. اما نشست خبری فیلم را کامل دیدم. آنچه نظرم را جلب کرد هیاهویی است که بر سر زبان ترکی فیلم درگرفته است. خبرنگاری پرسید که فارسی زبان رسمی کشور است و چرا در کشور ایران باید فیلم ایرانی را با زیرنویس فارسی تماشا کرد. آقای هادی حجازیفر، یکی از بازیگران فیلم که خود را به شوخی «ترک شش و هشت سیلندر» نامید، نگاه و نظر خبرنگار را «فاشیستی» خواند. البته ایشان در پایان جلسه از تندی خود عذرخواهی کرد. این نشان میدهد که این موضوع بسیار باریک و ظریف و مشتعل است و میتواند زمینهساز دعوا و دشمنی و جنجال و تهمتزنی و شکاف باشد.
اتفاقا اینکه فیلمی به زبان ترکی در جشنواره به نمایش دربیاید به سود منافع ملی و وحدت ملی است و کار بخردانهای است. به نظرم نظر خانم کریمی درست است که در این زمینه کمکاری هم شده است. حساب دشمنیها و سیاسیکاریها جداست. باید پذیرفت که گویش و زبان اقوام ایرانی رقیب و معارض و عدو و انکار زبان فارسی نیست. نه مفید است و نه ممکن است که اثبات و تقویت زبان فارسی را در نفی و تضعیف زبان و گویش اقوام جستجو کنیم. طبیعی است تا مردم مادر خود را دوست دارند زبانی که مادرشان با آنان سخن گفته را نیز دوست بدارند.
زبان فارسی یک زبان رابط است تا بتوانیم با هم حرف بزنیم و حرف هم را بفهمیم و همچنین حامل بخش بزرگی از فرهنگ مشترک ملّت ایران است. شاهکارهای ادبی بزرگ به این زبان خلق شده که مایۀ مباهات است. تکلّم با زبان فارسی باید سببساز و مقدمۀ همدلی باشد نه ابزار جدل و نفرت و اختلاف.
آقای حجازیفر که آن طور با حرارت از زبان ترکی سخن میگفت، در نشست خبری با زبان فارسی سخن گفت و ما حرفش را فهمیدیم. وانگهی این حق کارگردان و فیلمنامهنویس است که آزاد باشد زبان اثر خود را بر حسب نیاز هنریاش انتخاب کند. زبان فارسی باید یار شاطر باشد نه بار خاطر. آنها که زبان فارسی را در برابر زبان و گویش اقوام قرار میدهند به زبان فارسی خدمت نمیکنند. آنها که از زبان فارسی دیوار و قفس میسازند به آن خدمت نمیکنند. علاقه و عشق مردم به زبان و گویش بومی و فولکلور و آداب و رسوم محلّی خود، مقدّمات تجزیۀ ایران را فراهم نمیآورد. فقر و فساد و استبداد و تبعیض و ظلم است که دل مردم را از ایران و آینده و سرنوشت آن سرد میکند.