همشهری آنلاین - پریسا نوری: اگر گذرتان به بیمارستانهای دولتی که جراحی پیوند اعضا در آنها انجام میشود افتاده باشد، در اطراف این بیمارستان ها حتما آگهیهای فروش کلیه، کبد، چشم، مغز استخوان و ... را دیدهاید. «کبد سالم O مثبت ۲۸ ساله به فروش میرسد. قیمت توافقی»، «فوری- کلیه و کبد و قرنیه چشم – فروشی- گروه خوبی A منفی»، «کلیه ۲۳ ساله B مثبت، همه آزمایشها هم انجام شده، آماده برای جراحی، فوری- زیر قیمت»، اینها چند مورد از انبوه آگهیهایی است که بر در و دیوار بیمارستان دکتر لبافینژاد، پست برق داخل پیادهرو و حتی حصار کارگاه ساختمانی روبهروی بیمارستان خودنمایی میکنند، برای اطلاع از وضعیت آگهیدهندهها و صحت و سقم آگهی با شماره تلفن چند آگهی تماس میگیرم و خودم را خریدار جا میزنم. شماره تلفن درج شده در بیشتر آگهیها یا در دسترس نیست و یا خاموش است و البته چند مورد هم بیصبرانه منتظر پیدا شدن مشتری هستند.
- ۱۰۰ گرم کبد، ۵۰۰ میلیون تومان
آگهی اول مربوط به فروش کبد است، جوانی از آن سوی خط میپرسد برای کدام آگهی زنگ زدهاید، کبد، کلیه یا قرنیه چشم؟ میپرسم فروشنده همه اینها خودتان هستید؟ پاسخ مثبت که میشنوم با دستپاچگی میگویم برای یکی از آشنایان دنبال کبد میگردم و از روی کنجکاوی زنگ زدم. اگر کبدتان را بفروشید خودتان چه میکنید؟ جوان که پیدا بود اطلاعاتش کامل است با لحن فیلسوفانهای میگوید «نخیر همه کبدم را که نمیفروشم. بسته به وزن گیرنده، بخشی از کبدم را میفروشم. مثلا برای یک فرد ۵۰ کیلویی ۱۰۰ گرم کبد کافی است، چون کبد خاصیت رشد داره و جایگزین میشه. برای همین جای نگرانی نیست.» میپرسم قیمت چقدر است؟ میگوید: ۵۰۰ میلیون تومان. با احتیاط میپرسم چرا میخواهید اعضای بدنتان را بفروشید؟ میگوید: گرفتارم. یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون چک دست مردم دارم. الان ۲ ماه است که آگهی دادهام اما از مشتری خبری نیست. خیلیها هم که زنگ میزنند دلالند و میخواهند «بزخری» کنند، ولی من نمیتوانم ارزانتر بفروشم، اگر جور نشود باید خودکشی کنم. تازه همسر سابقم هم برایم چک داده دست مردم. نمیخواهم به خاطر من به زندان بیفتد و آواره شود.»
- انتظار ۶ ماهه برای فروش کلیه!
به آگهی دوم که با عنوان «کلیه A مثبت، ۳۲ ساله، فوری- فروشی» است و پیش شمارهاش مربوط به تهران نیست تماس میگیرم. پسر جوانی از پشت خط جواب میدهد. میگوید اهل بروجرد است و به خاطر ورشکستگی، کلیهاش را ۹۰ میلیون تومان میفروشد. میپرسم چند وقت است که آگهی دادهای و چند مشتری پیدا کردهای؟ میگوید: شنیده بودم که در تهران خریدار کلیه زیاد است برای همین وقتی ۶ ماه پیش، ورشکسته شدم ۳ روز به تهران آمدم و آگهی را جلوی بیمارستان زدم اما تا الان نتوانستهام کلیهام را بفروشم. »
حرفش که به اینجا میرسد میخندد و میگوید: « حتی منتظر بودم این چند روز که هوا سرد شده، به آن یکی کلیهشان فشار بیاید و بهم زنگ بزنند، اما خبری نشد ...»
میپرسم: یعنی خریدار پیدا نشد؟ میگوید: چرا خریدار بود اتفاقا چند تاییشان خیلی هم به کلیه احتیاج داشتند، ولی پولشان کم بود. من هم قیمت بالایی نگفتم کلیه یک جوان سالم تا ۱۱۰ میلیون تومان هم مشتری دارد. اما شانس من مشتری پولدار به تورم نخورد. حتی یک بار یک نفر که بعدا فهمیدم دلال است ۵ میلیون از من خواست تا برایم مشتری پیدا کند و گفت پول آزمایشها را هم خودش میدهد، اما من ترسیدم بروم سر قرار چون شنیده بودم دلالها با برخی دکترها تبانی میکنند و علاوه بر کلیه، جاهای دیگر بدن را هم درمیآورند! »
- آگهیهای غیرممکن!
هر چند این حجم آگهی فروش اعضای بدن توسط داوطلبانی که اغلب جوان هستند، غافلگیر و متاثرکننده است. اما بد نیست بدانید بیشتر این آگهیها از روی ناآگاهی و استیصال نصب شده و از نظر پزشکی غیرممکن است. به گفته دکتر سیدعلی ملکحسینی پدر پیوند کبد ایران، پیوند کبد فقط از فردی که مرگ مغزی شده باشد، امکانپذیر است و پیوند از فرد زنده فقط از بستگان درجه یک انجام میشود.