همشهری آنلاین: پایتختها در برگزاری جشنها و اعیاد نقش مهمی دارند. بر همین اساس تهران به عنوان پایتخت ایران در رسمیت بخشیدن و مهم جلوهدادن آیینهای ایرانی اعم ملی و مذهبی در همه دوران تعیین کننده بوده است. البته تهران فقط شامل پایتخت نمیشود و شهرهای این استان نیز هر یک به نوبه خود دستی در شیوههای برگزاری این رسمها دارند.
تقریبا به جز درمواردی خاص، اغلب رسمهای رایج شب چهارشنبهسوری مانند افروختن آتش، شال اندازی، کوزه شکنی، قاشق زنی، بخت گشایی، فالگوش ایستادن، آجیل مشکل گشا و پختن آش در تهران قدیم و شهرهای مجاور مرسوم بوده است. اما در این میان مواردی از رسمها مختص تهران بوده است. در این میان یکی از برنامهها پس از رواج در تهران به شهرهای دیگر کشورراه پیدا کردهاست. این مورد خاص آتش بازی هنگام آتش افروزی است که اکنون از حالت عادی خود خارج شده و شکل افراطی پیدا کرده و دیگر رسم های سنتی رایج شب چهارشنبهسوری را تحت الشعاع قرار داده است.
ورود آتشبازی در جشنهای ایرانی
اینکه آتشبازی از چه زمانی وارد این جشن شده سندی در دست نیست، اما میتوان نشانههایی از آن را در عصر قاجار پیدا کرد. درعصر قاجار آتشبازی از تفریحات سلطنتی و عمومی بود و در اعیاد و جشنهای مختلف کاربرد داشت. در دوران قاجاریه بیشتر سیاحان اروپایی که از تهران دیدن کرده بودند در سفرنامههای خود درباره آتشبازی گزارشهای جالبی نوشتهاند.
«آتشبازیها عبارت بودند از فشفشه و ترقه و پاچهخیزک برای بچهها و ستاره افشان و کوزه و خمپاره و انواع دیگر که برای جشنها ساختهمیشدند».(جعفر شهری- تاریخ اجتماعی تهران، ج ۳، ص ۳۲۳).
دکتر ژان باپتیست فوریه، پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه نیز در کتاب «سه سال در ایران» آورده است: «در سال ۱۲۶۹ ق. کامران میرزا در کامرانیه مهمانی داد. ۱۱۰ نفر را دعوت کرد، وزیر مختار آمریکا نیز بود ... بعد از شام آتشبازی هم که در این قبیل مهمانیها جزو ضروریات بود، برپا شد».
«کار لا سرنا»، سیاح اروپایی هم در زمانی که درتهران اقامت داشته است مراسم آتشبازی را دیده و چنین شرح داده است: «شرقیها به طورکلی هرنوع نمایش چشمنواز را دوست دارند و برای ایرانیان هیچ چیز خوشایندتر از آتشبازی نیست. هر رویداد خوشی با آتشکردن فشفشهها جشن گرفته میشود، خواه روزهای برگزاری ۳ عید بزرگ ملی نوروز، روز تولد شاه یا سالگرد جلوس وی بر تخت سلطنت باشد و خواه اعیاد مذهبی یا جشن های خانوادگی. درهر صورت، در تمامی این مراسم، آتش بازی در صدر برنامه هاست. حتی فقیرترین خانواده ها هم دست کم چند شاهی برای خرید ترقه، پول خرج میکنند... د. مراسم آتشبازی همیشه در خیابان اصلی منتهی به قصر انجام میگیرد».(سفرنامه کار لا سرنا، ص ۲۲)
اجرای مراسم آتشبازی وتهیه مواد مورد نیاز با کارکنان قورخانه تهران بود و آنها به طور رسمی موظف بودند درتمام اعیاد و جشن ها این مراسم را در میدان توپخانه اجرا کنند.
کنت دو گوبینو در سفرنامه اش درباره آتشبازی در ایران مینویسد: «چیزی که باعث سرگرمی ما شد آتش بازی بود که آن شب ترتیب داده بودند. در اروپا آتش بازی نوعی نمایش مثل تئاتر است که همه را محظوظ می کند، ولی هرگز بین حضار هیجان شدید به وجود نمیآید. در ایران که هنرآتش بازی بسیار فراتر از کشور ما رفته است... ت. هرکس میکوشد یک ترقه، فشفشه، چنبره آتش بازی دردست داشته باشد. یک شخص موقر را با قیافه دانشمندان و ریش بلند که تا کمرش میرسید دیدم که با هیجان در جذبه عمومی شرکت کرده بود و از این سو به آن سو میدوید و چنبرهای را تکان میداد واز فرط لذت به حالت خلسه درآمده بود. در این جشن شادی آفرین بسیاری از سبیلها سوخت، لباسها آتش گرفت، ولی هیچ کس اعتنایی نداشت و نهایت خوشبختی درهمین بود. نمیدانم چطور شد که ما هم تحت تأثیر شادی عمومی قرارگرفتیم و احتیاط را کنار گذاشته مانند سایرین در وسط آتش بازی به دویدن پرداختیم بدون آنکه متوجه باشیم تیرهای سوزان از هر سو بر سرمان میبارد و فشفشهها از میان پاهایمان به هوا میرود.»(کنت دو گوبینو. سه سال در آسیا، ص ۱۹۰)
رفتن به نقارهخانه
رفتن به نقارهخانه هم از رسمهای مردم تهران قدیم در شب چهارشنبهسوری بوده است. : «مردم تهران تا چند سال پیش، از سر در نقارهخانه بالا میرفتند، کوزهای آبندیده با خود میبردند و از آنجا به زمین میافکندند و میشکستند. کسانی که به آنجا دسترسی نداشتند از بام خویش کوزه را میافکندند و عقیده داشتند که این کار قضا و بلا را تمام سال از آنها دور میکند.(چهارشنبهسوری و ریشه های فرهنگی آن در ایران، امیر الهامی، فرهنگ اصفهان، شماره ۱۷ و ۱۸)
خالیکردن آب حوض
جعفر شهری درباره رسوم مردم تهران در چهارشنبه آخر سال، مینویسد: «از یکی دو روز به شب چهارشنبهسوری مانده آبهای حوض و حوضچههای خانه را خالی و عوض میکردند، به این صورت که قبلاً زنها ظروف دمدستی و سپس هر چیز کثیف شستنی خود، مانند لباس را آبکشیده به روی بند پهن میکردند و به نیت اتصال خانواده از بغل به هم گره میزدند.»(جعفر شهری، کتاب طهران قدیم، ج۴، ص ۶۳)
توپ مروارید تهران
در میدان ارگ تهران توپی به نام توپ مروارید وجود داشت. توپ مروارید در زمان فتحعلیشاه قاجار توسط استاد اسمعیل اصفهانی به سال ۱۲۳۳ ه. ق در ایران ریختهگری و ساخته شده بود.
رسم بود که بانوان و دختران تهرانی برای بختگشایی و دفع نحسی و شر غروب چهارشنبهسوری به محل نصب آن در میدان ارگ برونند و مراسمی را برگزار کنند. این رسم در دوره پهلول اول به دلیل برداشتن این جنگ افزار و انتقال آن به باشگاه افسران منسوخ شد. «جعفر شهری» در کتاب طهران قدیم آورده است: «…دخترها و بیوهزنها به طرف توپ مروارید که توپی مفرغی بزرگ بر روی دو چرخ و بر بالای سکوئی بود و در جای پیکره فعلی میدان ارک، مقابل وزارت اطلاعات، قرار داشت، رو میآوردند و جهت بختگشایی از زیر آن رد شده، بر لوله سوار میشدند و سر میخوردند. »
چهارشنبهسوری در ورامین
در ورامین رسم بود اکثر مردم از بیابان علف و هیزم جمع کنند و به خانهها ببرند آنها را آتش بزنند و از روی آن بپرند.
آنها ظرفی از آب را نیز پایین، بین و گاهی بالای کپّههای آتش در جهت قبله قرار می دادند. در داوودآباد ورامین کپّههای آتش را رو به قبله قرار میدادند و سه دفعه از روی آتش میپریدند.
همچنین جوانها گلولههای نخی آماده میکردند و آن را آتش میزدند و بعد به سوی آسمان پرتاب میکردند. به این کار «توپ انداختن یا توپزدن» می گفتند. جوانان همچنین با انداختن شالی از سقف خانهها رسم شالاندازی را به جا میآوردند.
مردم شهرستان ورامین حتماً در این شب، باید غذایی میخوردند که در آن سبزی باشد؛ سبزی پلو با ماهی (دودی)، برنج و خورشت اسفناج.
آنها سبزیهای بیابانی مثل غارییاقی، سلیمک، زلف عروسک، ترشک و ... را از بیابان جمعآوری میکردند و داخل برنج میریختند و سبزی پلو میپختند. در روستای محمدآباد، کوزه ای را آب میکردند و آن را از پشت بام به پایین پرت میکردند تا بشکند.
رسوم چهارشنبهسوری در دماوند
آیین چهارشنبهسوری در شهر دماوند با آتشافروزی همراه بودهاست. قاشقزنی و فالگوش ایستادن هم از رسمهای مردم این شهر بوده که به آنها «کَتِره تَک تَک» و «گوشَ دارَه» میگفتند.